• : تعریف: holding almost the same position; even. • مشابه: close
- The horses were racing neck and neck.
[ترجمه گوگل] اسب ها در حال مسابقه گردن و گردن بودند [ترجمه ترگمان] اسب ها گردن و گردن داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. I mean to catch him up and come neck and neck into the winning post.
[ترجمه گوگل]منظورم این است که او را بگیرم و گردن و گردن به پست برنده بیایم [ترجمه ترگمان]منظورم این است که او را دستگیر کنم و گردن و گردن خود را به جای آن ببرم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The cyclists were neck and neck as they approached the final lap.
[ترجمه sam] دوچرخه سواران هنگام رسیدن به خط پایان بسیار نزدیک به هم و شانه به شانه بودند
|
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواران با نزدیک شدن به دور پایانی گردن و گردن بودند [ترجمه ترگمان]وقتی به دور نهایی نزدیک می شدند دوچرخه سواران گردن و گردنش بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was a photo finish, with three horses neck and neck at the finishing line.
[ترجمه گوگل]این یک عکس پایان بود، با گردن و گردن سه اسب در خط پایان [ترجمه ترگمان]این یک پایان عکس با سه اسب و گردن در خط پایان بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The two contestants are neck and neck with 20 points each.
[ترجمه گوگل]دو شرکت کننده گردن و گردن هر کدام 20 امتیاز دارند [ترجمه ترگمان]هر دو مسابقه دهنده هر یک با ۲۰ امتیاز گردن و گردن دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It's neck and neck with Madonna.
[ترجمه گوگل]این گردن و گردن با مدونا است [ترجمه ترگمان] گردن و گردنش با \"مدونا\" - ه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The two main parties are still neck and neck, pointing to a hung Parliament.
[ترجمه گوگل]دو حزب اصلی همچنان گردن و گردن هستند و به پارلمان معلق اشاره می کنند [ترجمه ترگمان]دو طرف اصلی هنوز گردن و گردن دارند و به مجلس آویزان اشاره می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Du Pont and others are neck and neck with us.
[ترجمه گوگل]دو پونت و دیگران هم با ما هستند [ترجمه ترگمان]دوپون دو پل و دیگران گردن و گردنش با ما هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He and Yeltsin are neck and neck in the polls.
[ترجمه گوگل]او و یلتسین در نظرسنجی ها گردن و گردن هستند [ترجمه ترگمان]او و یلتسین در رای گیری گردن و گردن دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sailing: Leaders neck and neck.
[ترجمه گوگل]قایقرانی: گردن و گردن رهبران [ترجمه ترگمان]قایق رانی: گردن و گردن رهبران [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The two tennis school teams were neck and neck in the final set and drew. A tiebreaker was needed.
[ترجمه گوگل]دو تیم مدرسه تنیس در ست پایانی گردن و گردن قرار گرفتند و به تساوی رسیدند یک تای بریک لازم بود [ترجمه ترگمان]دو تیم تنیس در مجموعه نهایی گردن و گردن بودند یک tiebreaker مورد نیاز بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. As they approached the finish line they were neck and neck.
[ترجمه گوگل]با نزدیک شدن به خط پایان، گردن و گردن بودند [ترجمه ترگمان]وقتی به خط پایان رسیدند گردن و گردن داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It was a neck and neck horse race right down to the wire.
[ترجمه گوگل]مسابقه اسب دوانی گردن و گردن درست تا سیم بود [ترجمه ترگمان] این گردن و گردن اسب بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Opinion polls show the two main parties are running neck and neck.
[ترجمه گوگل]نظرسنجیها نشان میدهد که دو حزب اصلی در حال دویدن هستند [ترجمه ترگمان]نظرسنجی ها نشان می دهند که دو حزب اصلی گردن و گردن دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The latest polls indicate that the two main parties are neck and neck.
[ترجمه گوگل]آخرین نظرسنجی ها نشان می دهد که دو حزب اصلی گردن و گردن هستند [ترجمه ترگمان]آخرین نظرسنجی ها نشان می دهند که دو طرف اصلی گردن و گردن هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Sales analyses show these two products are still vying neck and neck to corner the market.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل های فروش نشان می دهد که این دو محصول همچنان در حال رقابت برای گوشه گیری بازار هستند [ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل های فروش نشان می دهد که این دو محصول هنوز در حال رقابت با گردن و گردن برای رسیدن به بازار هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• close together, side by side (in a race)
پیشنهاد کاربران
رقابت تنگاتنگ /شانه به شانه
برای دو رقیب در یک رقابت یا مسابقه به کار می رود
( معمولا در مسابقه یا رقابت ) شانه به شانه بودن رقبا/ رقابت تنگاتنگ