nebulosity

/nebjəˈlɑːsətiː//ˌnebjʊˈlɒsɪtɪ/

معنی: غبار، حالت گازی، حالت ابری، حالت غباری
معانی دیگر: سحابی بودن، میغ وارگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: nebulosities
(1) تعریف: the matter or form of a nebula.

(2) تعریف: the state or condition of being like a nebula.

جمله های نمونه

1. The Pleiades nebulosity is caused by a chance encounter between an open cluster of stars and a molecular cloud.
[ترجمه گوگل]سحابی Pleiades در اثر برخورد تصادفی بین یک خوشه باز از ستاره ها و یک ابر مولکولی ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]خوشه پروین nebulosity به واسطه برخورد تصادفی بین یک خوشه باز از ستاره ها و یک ابر ملکولی ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On the other hand, the problems within the Administrative Supervision Law are due to the Communist ambiguous polity, resulting in nebulosity between the Administrative and the party.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، مشکلات موجود در قانون نظارت اداری ناشی از سیاست مبهم کمونیستی است که منجر به ایجاد ابهام بین اداری و حزب می شود
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، مشکلات موجود در قانون نظارت اداری به دلیل the مبهم کمونیسم است که منجر به ایجاد اختلاف بین اداری و حزب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Though it was once thought the Pleiades formed from this and surrounding nebulas, it is known that the Pleiades nebulosity is caused by a chance encounter with the cloud.
[ترجمه گوگل]اگرچه زمانی تصور می‌شد که Pleiades از این سحابی و سحابی‌های اطراف آن تشکیل شده‌اند، اما می‌دانیم که سحابی Pleiades در اثر برخورد تصادفی با ابر ایجاد می‌شود
[ترجمه ترگمان]اگر چه زمانی فکر می کردند که خوشه پروین از این منطقه و اطراف nebulas تشکیل شده است، مشخص است که خوشه پروین به واسطه برخورد تصادفی با ابر ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Images of NGC 3132 reveal two stars close together within the nebulosity, one of 10th magnitude, the other 16th.
[ترجمه گوگل]تصاویر NGC 3132 دو ستاره نزدیک به هم را در داخل سحابی نشان می‌دهند، یکی با قدر 10 و دیگری قدر 16
[ترجمه ترگمان]تصاویر of ۳۱۳۲ دو ستاره نزدیک به هم در the، یکی از ۱۰ ریشتری دیگر را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Researchers had known the cluster was encountering a gas cloud, because off striking nebulosity that envelopes the cluster?
[ترجمه گوگل]محققان می‌دانستند که این خوشه با یک ابر گازی روبرو می‌شود، زیرا از سحابی قابل توجهی که خوشه را در بر گرفته است؟
[ترجمه ترگمان]محققین می دانستند که خوشه با یک ابر گاز مواجه شده است، چرا که از nebulosity قابل توجه که خوشه را جذب می کند، رو به رو است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The view from the homeworld is clear, not shrouded with nebulosity.
[ترجمه گوگل]منظره از دنیای خانه واضح است، نه پوشیده از سحابی
[ترجمه ترگمان]منظره from روشن است و با nebulosity پوشانده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Researchers had known the cluster was encountering a gas cloud, because off striking nebulosity that envelopes the cluster?s brightest stars and is visible through backyard telescopes.
[ترجمه گوگل]محققان می‌دانستند که این خوشه با یک ابر گازی روبرو می‌شود، زیرا از سحابی قابل توجهی که درخشان‌ترین ستاره‌های خوشه را پوشانده است و از طریق تلسکوپ‌های حیاط خلوت قابل مشاهده است
[ترجمه ترگمان]محققین می دانستند که خوشه با یک ابر گاز مواجه شده است، چرا که از nebulosity قابل توجه که خوشه را جذب می کند، رو به رو است؟ درخشان ترین ستاره است و از طریق تلسکوپ حیاط پشتی قابل مشاهده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غبار (اسم)
mist, dust, nebulosity

حالت گازی (اسم)
nebulosity

حالت ابری (اسم)
nebulosity

حالت غباری (اسم)
nebulosity

تخصصی

[شیمی] ابری

انگلیسی به انگلیسی

• cloudiness, lack of clarity, state of being nebulous

پیشنهاد کاربران

بپرس