nebular

/ˈnebjʊlər//ˈnebjʊlə/

معنی: مبهم، سحابی، میغی
معانی دیگر: سحابی، میغی، مبهم

جمله های نمونه

1. Look for a small nebular patch north-east of bright star Deneb in the constellation of Cygnus .
[ترجمه گوگل]به دنبال یک تکه سحابی کوچک در شمال شرقی ستاره درخشان Deneb در صورت فلکی ماکیان باشید
[ترجمه ترگمان]به دنبال یک patch کوچک در شمال شرقی ستاره درخشان، که در صورت فلکی of قرار دارد، بگردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wu Tongchun's nebular art is expressed by the character of traditional Chinese painting.
[ترجمه گوگل]هنر سحابی وو تانگچون با شخصیت نقاشی سنتی چینی بیان می شود
[ترجمه ترگمان]وو Tongchun (وو Tongchun)با شخصیت نقاشی سنتی چینی بیان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Of A Shun ' nebular ball and chain ' it is very good masturbation tool, glacial ' diamond stars ' make a person faultlessly asphyxial, blood was frozen by him.
[ترجمه گوگل]از "توپ و زنجیر سحابی گریز" ابزار خودارضایی بسیار خوبی است، "ستاره های الماس" یخبندان، یک فرد را بی عیب خفه می کند، خون توسط او منجمد شد
[ترجمه ترگمان]از یک توپ Shun \"Shun\" و زنجیره آن، ابزار masturbation بسیار خوبی است، ستاره های الماس یخ یکی از افراد faultlessly asphyxial را تشکیل می دهند که خون از او منجمد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He proposed the nebular hypothesis and added a famous phrase: creation is never complete and it is ever going on.
[ترجمه گوگل]او فرضیه سحابی را مطرح کرد و جمله معروفی را اضافه کرد: آفرینش هرگز کامل نیست و همیشه در جریان است
[ترجمه ترگمان]او فرضیه منظومه شمسی را پیشنهاد کرد و عبارت مشهور را اضافه کرد: ایجاد هیچ وقت کامل نیست و تا به حال ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ultraviolet radiation from the hot star powers the nebular glow.
[ترجمه گوگل]تشعشعات فرابنفش از ستاره داغ به درخشش سحابی نیرو می دهد
[ترجمه ترگمان]اشعه ماورا بنفش از قدرت های ستاره ای داغ درخشندگی \"nebular\" را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In 200 Wu Tongchun personal Nebular Art Exhibition was held in Nanjing at the Purple Mountain Observatory.
[ترجمه گوگل]در سال 200 نمایشگاه شخصی سحابی وو تانگچون در نانجینگ در رصدخانه کوه بنفش برگزار شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰، نمایشگاه هنری nebular Tongchun در رصدخانه کوه بنفش در نانجینگ برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Astronomy the nebular hypothesis of the origin of the solar system.
[ترجمه گوگل]نجوم فرضیه سحابی منشا منظومه شمسی
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسی فرضیه منظومه شمسی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Within the Iris, dusty nebular material surrounds a hot, young star.
[ترجمه گوگل]در داخل عنبیه، مواد سحابی غبارآلود ستاره ای داغ و جوان را احاطه کرده است
[ترجمه ترگمان]در درون \"ایریس\"، مواد \"منظومه شمسی\"، یک ستاره داغ و جوان را احاطه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The remnant nebular gas pervades the interplanetary space.
[ترجمه گوگل]گاز سحابی باقیمانده در فضای بین سیاره ای نفوذ می کند
[ترجمه ترگمان]باقی مانده های گاز در فضای بین سیاره ای قرار گرفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper analyses the structure of the outer edge region of the solar nebular disk, and shows that no formation zone of comets can exist there.
[ترجمه گوگل]این مقاله ساختار لبه بیرونی قرص سحابی خورشیدی را تجزیه و تحلیل می‌کند و نشان می‌دهد که هیچ منطقه تشکیل دنباله‌داری نمی‌تواند در آنجا وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این مقاله ساختار منطقه لبه بیرونی منظومه شمسی را تجزیه و تحلیل می کند و نشان می دهد که هیچ منطقه شکل گیری ستاره های دنباله دار در آنجا وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This whole galaxy menagerie is seen through the faint nebular glow of the Integrated Flux Nebula, a little studied complex of diffuse gas and dust clouds in our Milky Way Galaxy.
[ترجمه گوگل]کل این جانور کهکشانی از طریق درخشش سحابی ضعیف سحابی شار یکپارچه دیده می شود، مجموعه کمی مطالعه شده از ابرهای گاز و غبار منتشر در کهکشان راه شیری ما
[ترجمه ترگمان]این باغ وحش کهکشان از طریق درخشش نور ضعیف سحابی شار حرارتی دیده می شود که یک مجموعه مطالعه شده کمی مختلط از ابره ای پراکنده گاز و گرد و غبار در کهکشان راه شیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The apparent motion could well be caused by an energetic rotating beam sweeping across the nebular material.
[ترجمه گوگل]حرکت ظاهری به خوبی می‌تواند ناشی از پرتوی دوار پرانرژی باشد که در سراسر ماده سحابی می‌چرخد
[ترجمه ترگمان]این حرکت ظاهری می تواند به خوبی ناشی از یک پرتوی چرخان با انرژی باشد که در طول منظومه شمسی حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If a protoplanet was large enough, soon enough, its gravity would pull in the nebular gas, and it would become a gas giant.
[ترجمه گوگل]اگر یک پیش سیاره به اندازه کافی بزرگ باشد، به زودی، گرانش آن گاز سحابی را به داخل می کشد و به یک غول گازی تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]اگر یک protoplanet به اندازه کافی بزرگ باشد، جاذبه آن به اندازه کافی بزرگ خواهد شد و تبدیل به یک غول گاز خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Winds and intense radiation from hot, young, luminous stars in N44 excite and sculpt filaments and streamers of the glowing nebular gas.
[ترجمه گوگل]بادها و تشعشعات شدید ستاره‌های داغ، جوان و درخشان در N44 رشته‌ها و جریان‌های گاز سحابی درخشان را برانگیخته و می‌سازند
[ترجمه ترگمان]باده ای شدید و تابش شدید از ستاره های داغ، جوان و نورانی در N۴۴ باعث تحریک و sculpt رشته ها و رشته های درخشان گاز nebular می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Still, this remarkable cosmic vista is largely obscured by nebular dust and only revealed here in penetrating infrared light by the Spitzer Space Telescope.
[ترجمه گوگل]با این حال، این منظره کیهانی قابل توجه تا حد زیادی توسط غبار سحابی پوشیده شده است و تنها در اینجا با نور فروسرخ نافذ توسط تلسکوپ فضایی اسپیتزر آشکار شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این چشم انداز بزرگ کیهانی تا حد زیادی توسط گرد و غبار منظومه شمسی احاطه شده است و تنها در اینجا در نور شدید مادون قرمز توسط تلسکوپ فضایی اسپیتزر دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مبهم (صفت)
hazy, involved, involute, obscure, opaque, ambiguous, vague, enigmatic, misty, dim, dusky, esoteric, mysterious, forked, nebular, imprecise

سحابی (صفت)
cloudy, nebular

میغی (صفت)
nebular

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to a cloud of cosmic gas and dust in outer space (astronomy)

پیشنهاد کاربران

بپرس