neatness


آراستگی، پاکیزگی، سادگی، کوتاهی، لب بودن، خالص بودن

جمله های نمونه

1. He has great neatness of person.
[ترجمه گوگل]او آراستگی شخصیت بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]خیلی تمیز و مرتب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'd just like to stress the importance of neatness and politeness in this job.
[ترجمه گوگل]من فقط می خواهم بر اهمیت آراستگی و ادب در این شغل تأکید کنم
[ترجمه ترگمان]من فقط دوست دارم که اهمیت و رعایت ادب و نزاکت این شغل را رعایت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The grounds were a perfect balance between neatness and natural wildness.
[ترجمه گوگل]زمین تعادل کاملی بین تمیزی و طبیعت وحشی بود
[ترجمه ترگمان]محوطه، تعادل کاملی بین پاکیزگی و wildness طبیعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When writing your homework, remember that neatness counts.
[ترجمه گوگل]هنگام نوشتن تکالیف خود، به یاد داشته باشید که مرتب بودن اهمیت دارد
[ترجمه ترگمان]زمانی که تکالیف خود را می نویسید، به خاطر داشته باشید که همه چیز مرتب و مرتب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The term "organization" often connotes a sense of neatness.
[ترجمه گوگل]اصطلاح "سازمان" اغلب به معنای آراستگی است
[ترجمه ترگمان]عبارت \"سازمان\" اغلب احساس پاکیزگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Your room is a marvel of neatness and order.
[ترجمه گوگل]اتاق شما شگفت انگیز از نظم و ترتیب است
[ترجمه ترگمان]اتاق شما از تمیز کردن و مرتب بودن لذت بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The papers wre stacked with pedantic neatness on his desk.
[ترجمه گوگل]کاغذها با ظرافتی عجیب روی میزش انباشته شدند
[ترجمه ترگمان]کاغذهای روی میزش مرتب و مرتب روی هم تلنبار شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His writings teem with satyr and a neatness of style.
[ترجمه گوگل]نوشته‌های او مملو از طنز و سبک آراستگی است
[ترجمه ترگمان]نوشته های او با ساتیر و لطافت سبک حکاکی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is done for neatness of presentation.
[ترجمه گوگل]این کار برای تمیزی ارائه انجام می شود
[ترجمه ترگمان]این کار برای مرتب کردن ارائه انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I learn the importance of neatness, order, discipline, rigor, practice, and routine in learning.
[ترجمه گوگل]من اهمیت نظم، نظم، انضباط، سختگیری، تمرین و روتین در یادگیری را می آموزم
[ترجمه ترگمان]من اهمیت نظافت، نظم، نظم، دقت، تمرین و روال عادی در یادگیری را یاد می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Contrary to a lawyer's yen for neatness there are few unambiguous signposts for modern medics facing this or many other ethical issues.
[ترجمه گوگل]بر خلاف ین وکیل برای آراستگی، تعداد کمی از نشانه های روشن برای پزشکان مدرن وجود دارد که با این یا بسیاری از مسائل اخلاقی دیگر مواجه هستند
[ترجمه ترگمان]بر خلاف ین یک وکیل، برای پزشکان مدرن که با این یا بسیاری از مسائل اخلاقی دیگر رو به رو هستند، کمی ابهام و ابهام وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Neatness and cleanliness, the saris seem to announce, can certainly go hand-in-hand with poverty.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که ساری ها اعلام می کنند که تمیزی و تمیزی، مطمئناً می تواند با فقر همراه شود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که Neatness و تمیزی، و به نظر می رسد که با فقر دست به دست هم بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That opposition is a neat one, and neatness in verbal formulations commonly arouses suspicion.
[ترجمه گوگل]این تقابل یک تقابل منظم است و مرتب بودن در صورت‌بندی‌های کلامی معمولاً باعث ایجاد شک می‌شود
[ترجمه ترگمان]این مخالفت یک روش تمیز است و مرتب بودن در فرمول های شفاهی معمولا باعث ایجاد شک و تردید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They made girls stand up for themselves and neatness, grooming and deportment were important.
[ترجمه گوگل]آنها دختران را وادار می‌کردند تا برای خودشان بایستند و آراستگی، آراستگی و بدحجابی مهم بود
[ترجمه ترگمان]آن ها دختران را مجبور می کردند که برای خود آرایش کنند، مرتب نظافت و آرایش کنند، و رفتارش مهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His neatness is a carry-over from his army days.
[ترجمه گوگل]آراستگی او برگرفته از دوران سربازی اوست
[ترجمه ترگمان]تمیز کردن اون از روزای army - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• order; orderliness; cleanliness; simplicity; quality of being fundamental; cleverness; condition of being great or wonderful

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : neaten
✅️ اسم ( noun ) : neatness
✅️ صفت ( adjective ) : neat
✅️ قید ( adverb ) : neatly
1. پاکیزگی، آراستگی
2. زرنگی

بپرس