1. She's careful to neaten her desk before she leaves in the evening.
[ترجمه گوگل]او مراقب است که میزش را قبل از رفتن در عصر مرتب کند
[ترجمه ترگمان]مراقب باش که قبل از رفتنش، میزش را مرتب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Could you neaten up those bookshelves, please?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید آن قفسه های کتاب را مرتب کنید، لطفا؟
[ترجمه ترگمان]میشه اون قفسه های کتاب رو پیدا کنی، لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Neaten outer edge of bias strip or turn under raw edge.
[ترجمه گوگل]لبه بیرونی نوار بایاس را صاف کنید یا زیر لبه خام بچرخانید
[ترجمه ترگمان]کناره بیرونی bias یا زیر لبه raw قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. As it cooks, neaten the sides with a spatula to build up a deep, straight edge.
[ترجمه گوگل]در حین پخت، کناره های آن را با کاردک تمیز کنید تا لبه ای عمیق و مستقیم ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]وقتی که آشپزی می کند، با یک چاقوی spatula، یک لبه صاف و صاف را می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I am neaten the books on the low bookshelf.
[ترجمه گوگل]من کتابهای موجود در قفسهی پایین را مرتب کردهام
[ترجمه ترگمان]من کتاب ها را از قفسه پایین قفسه کتاب پایین می اندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Neaten the raw edges of the dart by overlooking.
[ترجمه گوگل]لبه های خام دارت را با چشم انداز تمیز کنید
[ترجمه ترگمان]لبه های اولیه نیزه را با چشم پوشی از آن تمیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Glue and tissue over the tape to neaten it up.
[ترجمه گوگل]چسب و دستمال روی نوار چسب بزنید تا مرتب شود
[ترجمه ترگمان]چسب و چسب روی نوار چسب زخم رو وصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Shall I neaten up the sides?
9. Neaten, archive and manage the channels cooperation agreement.
[ترجمه گوگل]قرارداد همکاری کانالها را تمیز، آرشیو و مدیریت کنید
[ترجمه ترگمان]Neaten، آرشیو و مدیریت توافقنامه هم کاری کانال ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. All day long wheelbarrows trundled up and down the unmade surface carrying topsoil to neaten up the edges of the path.
[ترجمه گوگل]چرخچرها در تمام طول روز روی سطح ساخته نشده بالا و پایین میرفتند و خاک سطحی را حمل میکردند تا لبههای مسیر را مرتب کنند
[ترجمه ترگمان]همه روز چرخی زدند و سطح unmade که خاک سطحی را حمل می کردند بالا و پایین رفتند تا لبه های جاده را بگردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Machine along the bottom edge of the tape, trapping the lining, and across the ends to neaten them off.
[ترجمه گوگل]در امتداد لبه پایین نوار، آستر و در سراسر انتهای نوار را به دام بیاندازید تا آنها را تمیز کنید
[ترجمه ترگمان]دستگاه در امتداد لبه پایینی نوار قرار می گیرد و آستر را به دام می اندازد و در انتهای انتهای آن قرار می گیرد تا آن ها را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Seam binding is the most fundamental form seam binding but the need to neaten the raw edges of the binding makes its use more difficult.
[ترجمه گوگل]صحافی درز اساسی ترین شکل صحافی درز است اما نیاز به مرتب کردن لبه های خام صحافی استفاده از آن را دشوارتر می کند
[ترجمه ترگمان]پیوند Seam، most شکل seam است، اما نیاز به حفظ لبه های اولیه پیوند، استفاده آن را سخت تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید