nearer

جمله های نمونه

1. a nearer prospect revealed him to be no other than a coward
بررسی دقیق تر نشان داد که ترسویی بیش نیست.

2. siamak transferred from taj school to a school nearer his house
سیامک خود را از دبستان تاج به یک مدرسه که به خانه اش نزدیکتر بود منتقل کرد.

پیشنهاد کاربران

The first task was drawing steadily nearer
مرحله ی اول مسآبقه نزدیک و نزدیک تر می شد
Besides, let me own something to you. I am anxious to see that young man nearer
گذشته از آن می خواهی اقرار کنم که من هم می خواهم این جوان را از نزدیک تر ببینم.
...
[مشاهده متن کامل]

But the nearer he drew to the house the more he felt the impossibility of going to sleep on such a night.
ولی هر چه به خانه ی خود نزدیک تر می شد، احساس می کرد در چنین شبی که به عصر یا صبح شباهت داشت، خوابیدن دشوار است.

nearer یعنی نزدیک تر
er دارد . یعنی دارای صفت تفضیلی است ( Comparative adjective )
🙂🌹
نزدیک تر
نزدیکتر

بپرس