1. Details have been given of a near miss between two airliners over southern England earlier this week.
[ترجمه گوگل]اوایل این هفته جزئیاتی از نزدیکی از دست دادن دو هواپیمای مسافربری بر فراز جنوب انگلیس ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]جزئیات مربوط به یک حادثه نزدیک بین دو هواپیمای مسافربری در اوایل این هفته در جنوب انگلستان اعلام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A Boeing 747 was involved in a near miss with a private aircraft just south of San Francisco.
[ترجمه گوگل]یک بوئینگ 747 با یک هواپیمای خصوصی در جنوب سانفرانسیسکو دچار سانحه شد
[ترجمه ترگمان]یک بوئینگ ۷۴۷ در یک تصادف نزدیک با یک هواپیمای خصوصی درست در جنوب سان فرانسیسکو شرکت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. That was a near miss - we must have come within an inch of that lorry!
[ترجمه گوگل]این تقریباً از دست رفته بود - ما باید به یک اینچ از آن کامیون رسیده باشیم!
[ترجمه ترگمان]خیلی نزدیک بود - حتما یک اینچ از آن ماشین باری بیرون امده بودیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He drove like a maniac. We had one near miss after another.
[ترجمه گوگل]مثل یک دیوانه رانندگی کرد ما یکی پس از دیگری نزدیک بودیم
[ترجمه ترگمان]مثل دیوانه ها رانندگی می کرد بعد از یکی دیگر، یکی از آن ها را از دست دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He should have won the match—it was a near miss.
[ترجمه گوگل]او باید در این مسابقه پیروز می شد - این یک اتفاق نزدیک بود
[ترجمه ترگمان] اون باید مسابقه رو برده باشه این یه خانم نزدیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They had a near miss on the Ober Gabelhorn summit.
[ترجمه گوگل]آنها در قله اوبر گابلهورن تقریباً از دست دادند
[ترجمه ترگمان] اونا یه خانم نزدیک \"Ober Gabelhorn\" دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Donaldson's took a near miss, but George Watson's was not so lucky, its top two floors being destroyed.
[ترجمه گوگل]دونالدسون تقریباً از دست داد، اما جورج واتسون چندان خوش شانس نبود و دو طبقه بالای آن تخریب شد
[ترجمه ترگمان]خانم واتسون خیلی نزدیک بود، اما جورج وات سن خیلی خوش شانس نبود، طبقه بالای دو طبقه بود که از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The little girl who had had the near miss with the blackboard was the daughter of a minister.
[ترجمه گوگل]دختر کوچولویی که با تخته سیاه دچار دلتنگی شده بود، دختر یک وزیر بود
[ترجمه ترگمان]دختر کوچکی که تخته سیاه کنار تخته سیاه را داشت دختر یک وزیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I was below, completely unaware of this near miss.
[ترجمه گوگل]من در پایین بودم، کاملاً از این نزدیکی بی خبر بودم
[ترجمه ترگمان]من در طبقه پایین بودم و کاملا از این موضوع بی خبر بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Anything short of a very near miss merely blew them away.
[ترجمه گوگل]هر چیزی کمتر از یک دلتنگی بسیار نزدیک آنها را منفجر کرد
[ترجمه ترگمان]چیزی نگذشت که خانم نوریس آن ها را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The near miss is exciting; even shocking.
[ترجمه گوگل]نزدیکی از دست هیجان انگیز است حتی تکان دهنده
[ترجمه ترگمان]در نزدیک خانم، هیجان انگیزه، حتی شوکه کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The house was almost destroyed by a near miss.
[ترجمه گوگل]خانه تقریباً توسط یک خانم ویران شد
[ترجمه ترگمان]خانه نزدیک بود نزدیک یک خانم به هم بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There was a near miss over the airport yesterday.
14. Two airliners were involved in a near miss over Heathrow airport yesterday.
[ترجمه گوگل]دیروز دو هواپیمای مسافربری بر فراز فرودگاه هیترو تصادف کردند
[ترجمه ترگمان]دیروز دو هواپیمای مسافربری در یک فرودگاه نزدیک فرودگاه Heathrow دست داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I heard screams after midnight after near miss of what I believe was the Czech - USA match.
[ترجمه گوگل]من بعد از نیمه شب بعد از نزدیک به شکست بازی چک - ایالات متحده، فریادهایی شنیدم
[ترجمه ترگمان]بعد از نیمه شب، بعد از نصف شب، صدای جیغ شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید