near east

/ˈnɪrˈiːst//nɪəriːst/

(پیشترها) سرزمین های تحت تسلط امپراطوری عثمانی (که شامل بخشی از بالکان هم می شد)، خاور نزدیک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: Near Eastern (adj.)
• : تعریف: the countries near or bordering the extreme eastern end of the Mediterranean, including those of southwestern Asia, northeastern Africa, and the Arabian Peninsula.

جمله های نمونه

1. The Near East surrendered, abandoning itself to the invaders.
[ترجمه گوگل]خاور نزدیک تسلیم شد و خود را به مهاجمان واگذار کرد
[ترجمه ترگمان]خاور نزدیک تسلیم شد و خود را به مهاجمان سپرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a colony, the Near East disliked its masters.
[ترجمه گوگل]خاور نزدیک به عنوان یک مستعمره، اربابان خود را دوست نداشتند
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک مستعمره، در نزدیکی شرق، از استادان آن بیزار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A luminary from the Washington Institute for Near East Policy was "saddened" by all the former president's historical errors.
[ترجمه گوگل]یکی از افراد برجسته از موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک از تمام اشتباهات تاریخی رئیس جمهور سابق "غمگین" شد
[ترجمه ترگمان]یک چهره برجسته از موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک \"از تمام اشتباه ات تاریخی رئیس جمهور سابق\" غمگین \" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. DOUG JOHNSON: Winemaking probably began in the ancient Near East and Egypt.
[ترجمه گوگل]داگ جانسون: شراب سازی احتمالاً در خاور نزدیک باستان و مصر آغاز شده است
[ترجمه ترگمان]\"کیسی جانسون\": احتمالا \"winemaking\" در خاور نزدیک مصر و مصر آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The demand for coffee in the Near East was very high.
[ترجمه گوگل]تقاضا برای قهوه در خاور نزدیک بسیار زیاد بود
[ترجمه ترگمان]تقاضای قهوه در خاور نزدیک بسیار بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In any case, oil is and will remain the starting-point of endless conflicts in the Near East.
[ترجمه گوگل]در هر صورت، نفت نقطه آغاز درگیری های بی پایان در خاور نزدیک بوده و خواهد ماند
[ترجمه ترگمان]در هر صورت، نفت نقطه شروع درگیری های بی پایان در خاور نزدیک خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The museum's collection of silver and gold from the Hellenised Near East is one of the largest yet assembled.
[ترجمه گوگل]مجموعه نقره و طلای این موزه از خاور نزدیک یونانی شده یکی از بزرگترین مجموعه هایی است که هنوز مونتاژ شده است
[ترجمه ترگمان]مجموعه این موزه از نقره و طلا از خاور نزدیک یکی از the است که تاکنون مونتاژ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its real origins lie deep in the immemorial history of the Near East.
[ترجمه گوگل]خاستگاه واقعی آن در اعماق تاریخ باستانی خاور نزدیک نهفته است
[ترجمه ترگمان]ریشه های واقعی آن عمیقا در تاریخ قدیم خاور نزدیک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The international carriage of goods by road is also to distant destinations, such as the Near East and Middle East.
[ترجمه گوگل]حمل و نقل بین المللی کالا از طریق جاده نیز به مقاصد دوری مانند خاور نزدیک و خاورمیانه می باشد
[ترجمه ترگمان]حمل و نقل بین المللی کالا توسط جاده نیز به مقصدهای دور مانند خاور نزدیک و خاور میانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nature, as we know, has accorded it generously to the Near East.
[ترجمه گوگل]همانطور که می دانیم طبیعت آن را سخاوتمندانه به خاور نزدیک داده است
[ترجمه ترگمان]طبیعت، همان طور که می دانیم، با این عمل سخاوتمندانه به خاور نزدیک موافقت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Red or yellow ochre, an iron-containing pigment found in some clays, is ubiquitous at early modern human sites in Africa and the Near East.
[ترجمه گوگل]اخر قرمز یا زرد، رنگدانه ای حاوی آهن که در برخی از خاک رس یافت می شود، در مکان های اولیه انسان مدرن در آفریقا و خاور نزدیک در همه جا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]سرخ یا زرد مایل به زرد که در برخی از خاک رس پیدا شده است، در برخی مناطق مدرن امروزی در آفریقا و خاور نزدیک حاضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The avian influenza A (H5N epizootic (animal outbreak) in Asia and parts of Europe, the Near East, and Africa is not expected to diminish significantly in the short term.
[ترجمه گوگل]انتظار نمی رود که آنفولانزای پرندگان A (اپیزوتیک H5N (شیوع حیوانی) در آسیا و بخش هایی از اروپا، خاور نزدیک و آفریقا در کوتاه مدت به میزان قابل توجهی کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]آنفولانزای مرغی در آسیا و بخش هایی از اروپا، خاور نزدیک و آفریقا انتظار نمی رود که در کوتاه مدت کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But, why does symbolistic thinking means rise abruptly so quickly? 40 thousand years ago, inchoate modern also lives in Asia, the Near East and African area.
[ترجمه گوگل]اما، چرا تفکر نمادین به این معنی است که ناگهان به سرعت بالا می رود؟ 40 هزار سال پیش، inchoate مدرن نیز در آسیا، خاور نزدیک و منطقه آفریقا زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]اما چرا تفکر symbolistic به این سرعت به سرعت افزایش یافته است؟ ۴۰ هزار سال پیش، مدرن در آسیا، خاور نزدیک و منطقه آفریقا زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. American capital, which made its first appearance in the oil industry of the Near East, only in 192 now controls 42 percent of all proven reserves in the Near East, excluding Iran.
[ترجمه گوگل]سرمایه آمریکایی که برای اولین بار در صنعت نفت خاور نزدیک ظاهر شد، تنها در سال 192 میلادی اکنون 42 درصد از کل ذخایر اثبات شده خاور نزدیک به استثنای ایران را در اختیار دارد
[ترجمه ترگمان]پایتخت آمریکا، که اولین حضور خود را در صنعت نفت در خاور نزدیک انجام داد، در حال حاضر ۴۲ درصد از تمام ذخایر اثبات شده در خاور نزدیک، به استثنای ایران را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] خاورنزدیک ناحیه ای مشتمل بر بخشی از آسیای غربی که در جنوب اتحاد جماهیر شوروی قرار داشته و شامل ترکیه، قبرس، سوریه، لبنان،فلسطین، اردن، شبه جزیره عربستان،ایران و عراق می باشد .

انگلیسی به انگلیسی

• middle east, countries in southwestern asia and northeastern africa
the near east is the same as the middle east.

پیشنهاد کاربران

بپرس