navel gaze

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
خودنگری افراطی / درگیر خود بودن / غرق در خود شدن
در زبان محاوره ای:
فقط به خودش فکر می کنه، زیادی درگیر خودشه، همش تو فکر خودشه، خودشو زیادی جدی گرفته
🔸 تعریف ها:
1. ( تفکر – انتقادی ) :
...
[مشاهده متن کامل]

اشاره به حالتی که فرد بیش ازحد درگیر افکار، احساسات یا مسائل شخصی خودش باشه و از دنیای بیرون غافل بشه
مثال: The article criticizes the movement for its constant navel - gazing.
مقاله اون جنبش رو به خاطر خودنگری افراطی اش نقد می کنه.
2. ( فرهنگی – طنزآمیز ) :
برای توصیف آثار هنری یا فرهنگی که بیش ازحد شخصی یا درون گرایانه ان و ارتباطی با مسائل عمومی ندارن
مثال: His poetry is beautiful, but it’s a bit too navel - gazing.
شعرهاش قشنگه، ولی یه کم زیادی درگیر خودشه.
3. ( روان شناختی – منفی ) :
وقتی فردی به جای اقدام یا تعامل، فقط درون خودش غرق می شه و تحلیل می کنه
مثال: Stop navel - gazing and do something about it.
بس کن این قدر درگیر خودت باشی—یه کاری براش بکن.
🔸 مترادف ها:
self - absorbed – introspective ( excessively ) – self - centered – inward - looking – solipsistic
🔸 ریشه شناسی:
عبارت "navel - gazing" به صورت استعاری از نگاه کردن به ناف خود گرفته شده—اشاره به تمرکز افراطی بر خود. این اصطلاح از دهه ی ۱۹۶۰ وارد زبان انگلیسی شد و اغلب با بار منفی یا طنزآمیز برای نقد خودمحوری یا درون گرایی افراطی به کار می ره.