navajo

/ˈnɑːvəˌhoʊ//ˈnɑːvəˌhəʊ/

سرخپوست ناواهو (سرخپوستان ناواهو در ایالت اریزونا زیست می کنند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: Navaho, Navahos, Navajo, Navajos
(1) تعریف: a member of a tribe of North American Indians occupying parts of Arizona, New Mexico, and Utah.

(2) تعریف: the language of the Navajo.
صفت ( adjective )
• : تعریف: characteristic of the Navajo or their language.

جمله های نمونه

1. The Navajo are noted as stockbreeders and skilled weavers, potters, and silversmiths.
[ترجمه گوگل]ناواهوها به عنوان دامپروران و بافندگان ماهر، سفالگران و نقره سازان شناخته می شوند
[ترجمه ترگمان]The به عنوان stockbreeders و weavers ماهر، سفالگران، و silversmiths شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It emerges from the base of the massive Navajo Dam at constant temperatures and even flows.
[ترجمه گوگل]از پایه سد عظیم ناواهو در دماهای ثابت و حتی جریان بیرون می آید
[ترجمه ترگمان]آن از پایه سد massive Navajo در دماهای ثابت و حتی جریان می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We have a reminder close to home, for Navajo sand painting preserves a Stone Age art tradition in our land.
[ترجمه گوگل]ما یک یادآوری نزدیک به خانه داریم، زیرا نقاشی شنی ناواهو سنت هنری عصر حجر را در سرزمین ما حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]ما یک یادآور نزدیک به خانه داریم، زیرا نقاشی sand Navajo یک سنت هنری عصر حجر در سرزمین ما حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This Navajo folk tale describes the creation of the Earth.
[ترجمه گوگل]این داستان عامیانه ناواهو خلقت زمین را توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]این قصه عامیانه Navajo خلق زمین را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Since then, Chee also has discovered that a Navajo cousin lives nearby in Maine.
[ترجمه گوگل]از آن زمان، چی همچنین کشف کرده است که یک پسر عموی ناواهو در نزدیکی مین زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]از آن زمان، Chee همچنین کشف کرده است که دختر عموی Navajo در نزدیکی مین زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Only a few of the Navajo women still weave full time.
[ترجمه گوگل]فقط تعداد کمی از زنان ناواهو هنوز تمام وقت می بافند
[ترجمه ترگمان]فقط چند تا از زن های Navajo هنوز وقت کامل دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Two styles of Navajo hogans were built from logs patted with mud.
[ترجمه گوگل]دو سبک هوگان ناواهو از کنده‌هایی ساخته شده‌اند که با گل و لای کوبیده شده‌اند
[ترجمه ترگمان]دو سبک of Navajo با patted از گل و لای ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An array of Navajo rugs recently held center stage in the Showcase Gallery.
[ترجمه گوگل]مجموعه‌ای از فرش‌های ناواهو اخیراً در مرکز نمایشگاه گالری ویترین قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از rugs Navajo اخیرا در گالری Showcase برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His Navajo cheekbones dazzled; his classic Romanesque nose left one breathless.
[ترجمه گوگل]گونه های ناواهوی او خیره شد بینی کلاسیک رمانسک او آدم را نفس می کشاند
[ترجمه ترگمان]گونه های فرورفته اش خیره خیره مانده بود، بینی classic از نفس افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is not the Navajo way to speak publicly about private matters until they are resolved with family members.
[ترجمه گوگل]این روش ناواهو نیست که به طور علنی در مورد مسائل خصوصی صحبت کنید تا زمانی که آنها با اعضای خانواده حل و فصل شوند
[ترجمه ترگمان]این the Navajo نیست که درباره مسائل خصوصی صحبت کند تا زمانی که با اعضای خانواده حل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He has been Navajo president for one year, and his efforts to decentralize tribal government so far have fallen flat.
[ترجمه گوگل]او به مدت یک سال رئیس ناواهو بوده است و تلاش‌های او برای تمرکززدایی از حکومت قبیله‌ای تاکنون با شکست مواجه شده است
[ترجمه ترگمان]او یک سال رئیس جمهور Navajo بوده است و تلاش های او برای مقابله با دولت قبیله ای تاکنون هموار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He spoke Navajo and once sang with a Navajo medicine man at the bedside of a sick girl.
[ترجمه گوگل]او ناواهو صحبت می کرد و یک بار با یک پزشک ناواهو در کنار بالین دختری بیمار آواز خواند
[ترجمه ترگمان]He حرف می زد و یک بار با پزشکی Navajo در کنار یک دختر مریض آواز می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Not long after my first visit, Navajo country suffered a severe drought.
[ترجمه گوگل]اندکی پس از اولین دیدار من، کشور ناواهو دچار خشکسالی شدید شد
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که نخستین دیدار من، این کشور Navajo خشکسالی شدیدی را متحمل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Traders began encouraging Navajo women to weave rugs to trade for food and necessities at the trading post.
[ترجمه گوگل]بازرگانان شروع به تشویق زنان ناواهو به بافتن قالیچه برای تجارت مواد غذایی و مایحتاج در پست تجاری کردند
[ترجمه ترگمان]تاجران شروع به تشویق زنان Navajo کردند تا برای غذا و مایحتاج خود در این پست تجاری از فرش استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• north american indian tribe residing mostly in northern new mexico and arizona; language of the navaho tribe (also navaho)

پیشنهاد کاربران

ناواهو نام ی منطقه توی امریکا ک سرخپوست ها اقامت دارند
He has been navajo president for one year

بپرس