nauseating

/ˈnɒʒiˌetɪŋ//ˈnɔːsɪeɪtɪŋ/

معنی: تهوع اور
معانی دیگر: تهوع اور

جمله های نمونه

1. a nauseating disregard for human rights
زیر پا گذاشتن انزجار انگیز حقوق بشر

2. The judge described the offences as nauseating and unspeakable.
[ترجمه گوگل]قاضی این جرایم را تهوع‌آور و غیرقابل بیان توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]قاضی این تخلفات را تهوع آور و غیرقابل بیان توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is a nauseating smell of rotten food.
[ترجمه گوگل]بوی تهوع آور غذای فاسد می آید
[ترجمه ترگمان]بوی تهوع آوری از غذاهای فاسد به مشام می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I don't want to eat anything, I'm nauseating.
[ترجمه گوگل]نمیخوام چیزی بخورم حالت تهوع دارم
[ترجمه ترگمان]نمی خواهم چیزی بخورم، حالم بهم خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Violence in movies is often nauseating.
[ترجمه گوگل]خشونت در فیلم ها اغلب تهوع آور است
[ترجمه ترگمان]خشونت در فیلم ها اغلب تهوع آور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The nauseating fear that machine technology will replace all living species has subsided in my mind.
[ترجمه گوگل]ترس تهوع آور از اینکه فناوری ماشینی جایگزین همه گونه های زنده می شود در ذهن من فروکش کرده است
[ترجمه ترگمان]این ترس تهوع آور این است که تکنولوژی ماشین جایگزین تمام گونه های زنده شده در ذهن من شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nauseating odors wafted from the nearby sewage treatment plant.
[ترجمه گوگل]بوی تهوع آوری از تصفیه خانه فاضلاب مجاور پخش می شد
[ترجمه ترگمان]عطر nauseating از کارخانه تصفیه فاضلاب مجاور گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They also witnessed various nauseating sights including a car piled high with dead animals.
[ترجمه گوگل]آن‌ها همچنین شاهد مناظر تهوع‌آور مختلفی از جمله خودرویی بودند که در آن حیوانات مرده انباشته شده بود
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین شاهد مناظر nauseating مختلف از جمله یک اتومبیل انباشته از حیوانات مرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She took slow breaths of the nauseating air.
[ترجمه گوگل]از هوای تهوع آور نفس های آهسته کشید
[ترجمه ترگمان]نفس عمیقی کشید و به هوا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Every nauseating action, every violation, abuse and mutilation is meticulously rendered.
[ترجمه گوگل]هر اقدام تهوع آور، هر تخلف، سوء استفاده و مثله کردن با دقت انجام می شود
[ترجمه ترگمان]هر عمل تهوع آوری، هر تخطی، تجاوز و قطع عضو، با دقت زیاد انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Huey was dropping now, heading into the nauseating spiral of a combat landing.
[ترجمه گوگل]Huey اکنون در حال سقوط بود و به سمت مارپیچ تهوع‌آور یک فرود جنگی حرکت می‌کرد
[ترجمه ترگمان]در همان حال که داشت به سمت آن مارپیچی که در حال سقوط بود افتاد و به زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bad, nauseating smells coming from drainpipes into apartments.
[ترجمه گوگل]بوی بد و تهوع‌آوری که از لوله‌های فاضلاب وارد آپارتمان‌ها می‌شود
[ترجمه ترگمان]بوی بد و تهوع آور از توری به داخل آپارتمان می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tito had at that moment a nauseating weariness of simulation.
[ترجمه گوگل]تیتو در آن لحظه خستگی تهوع آوری از شبیه سازی داشت
[ترجمه ترگمان]در آن لحظه تیتو از شبیه سازی نفرت انگیز شبیه سازی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Aside from the nauseating pleasantries some useful information came out of it.
[ترجمه گوگل]جدای از لذت های تهوع آور، اطلاعات مفیدی نیز از آن به دست آمد
[ترجمه ترگمان]گذشته از شوخی های nauseating، اطلاعاتی مفید از آن بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تهوع اور (صفت)
fulsome, nauseous, nauseating, sickening, queasy

پیشنهاد کاربران

تهوع آور
مثال:
the stench was nauseating
بوی گند و تعفن تهوع آور بود.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : nauseate
✅️ اسم ( noun ) : nausea
✅️ صفت ( adjective ) : nauseous / nauseating
✅️ قید ( adverb ) : nauseatingly
توهین آمیز
حال بهم زن
تهوع آور

بپرس