nausea

/ˈnɒziə//ˈnɔːsɪə/

معنی: انزجار، تهوع، حالت تهوع، دل اشوب، حالت استفراغ
معانی دیگر: وامیدگی، وامش، حالت تهوع و استفراغ، دل آشوبه، دل به هم خوردگی، تنفر، چندش، بیزاری، حالت استفراه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a stomach disturbance marked by vomiting or the impulse to vomit; queasiness.
مترادف: queasiness, sickness
مشابه: illness, vomiting

- Reading while riding in a car causes nausea for some people.
[ترجمه Alireza Khani] مطالعه در هنگام سواری با خودرو، در برخی افراد موجب حالت تهوع می گردد
|
[ترجمه گوگل] مطالعه در حین سوار شدن در ماشین باعث حالت تهوع در برخی افراد می شود
[ترجمه ترگمان] خواندن در هنگام سواری در اتومبیل باعث ایجاد حالت تهوع برای برخی افراد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: extreme disgust or aversion.
مترادف: abhorrence, aversion, disgust, loathing, repulsion, revulsion
مشابه: contempt, detestation, dislike, hatred, repugnance

- Hearing the details of the massacre filled her with nausea.
[ترجمه گوگل] شنیدن جزئیات قتل عام او را پر از حالت تهوع کرد
[ترجمه ترگمان] شنیدن جزییات قتل عام او را از حالت تهوع فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. heir cruelty to animals filled me with nausea
ظلم آنها به حیوانات مرا منزجر کرد.

2. after eating raw fish, i was overcome by nausea
پس از خوردن ماهی خام دچار تهوع شدم.

3. He was overcome with nausea after eating some bad food.
[ترجمه گوگل]بعد از خوردن مقداری غذای بد حالت تهوع بر او غلبه کرد
[ترجمه ترگمان]او پس از خوردن مقداری غذای بد، دچار تهوع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Signs of the illness include fever, nausea and vomiting.
[ترجمه گوگل]علائم بیماری عبارتند از تب، تهوع و استفراغ
[ترجمه ترگمان]علائم بیماری شامل تب، تهوع و استفراغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A medium dose produces severe nausea within hours.
[ترجمه گوگل]دوز متوسط ​​در عرض چند ساعت حالت تهوع شدید ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]مقدار متوسط در عرض چند ساعت حالت تهوع شدید ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The symptoms include headaches, nausea and vomiting.
[ترجمه گوگل]علائم شامل سردرد، حالت تهوع و استفراغ است
[ترجمه ترگمان]علائم عبارتند از سردرد، تهوع و استفراغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many women experience feelings of nausea during pregnancy.
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان در دوران بارداری احساس تهوع دارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زنان احساس تهوع در دوران بارداری را تجربه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The side effects include nausea and faintness.
[ترجمه گوگل]عوارض جانبی شامل حالت تهوع و غش است
[ترجمه ترگمان]عوارض جانبی شامل حالت تهوع و ضعف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I was overcome with a feeling of nausea.
[ترجمه گوگل]احساس تهوع بر من غلبه کرده بود
[ترجمه ترگمان]احساس تهوع کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Side effects include skin rashes and nausea.
[ترجمه گوگل]عوارض جانبی شامل بثورات پوستی و حالت تهوع است
[ترجمه ترگمان]عوارض جانبی شامل خارش پوست و حالت تهوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I was overcome by waves of nausea.
[ترجمه گوگل]امواج تهوع بر من غلبه کرده بود
[ترجمه ترگمان]امواج تهوع بر من چیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A wave of nausea swept over her.
[ترجمه گوگل]موجی از حالت تهوع او را فرا گرفت
[ترجمه ترگمان]موجی از حالت تهوع بر او چیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I felt some nausea and retched several times. But I didn't throw up anything.
[ترجمه گوگل]چند بار احساس تهوع کردم و عقب افتادم اما من هیچ چیزی را پرت نکردم
[ترجمه ترگمان]چند بار حالت تهوع پیدا کردم و عق زدم اما چیزی بالا نیاوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The feeling of nausea comes and goes.
[ترجمه گوگل]احساس تهوع می آید و می رود
[ترجمه ترگمان]احساس تهوع به سراغم می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انزجار (اسم)
abhorrence, disgust, antipathy, nausea, phobia, pique, scunner

تهوع (اسم)
nausea

حالت تهوع (اسم)
nausea, qualm

دل اشوب (اسم)
nausea

حالت استفراغ (اسم)
nausea

انگلیسی به انگلیسی

• queasiness, uneasiness of the stomach; revulsion, repugnance, disgust
nausea is a feeling of sickness and dizziness.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : nauseate
✅️ اسم ( noun ) : nausea
✅️ صفت ( adjective ) : nauseous / nauseating
✅️ قید ( adverb ) : nauseatingly
تَهَوُّع نوعی حالت است که قبل از بالا آوردن غذا از لوله گوارش به بیرون دهان احساس می شود. نوعی احساس است همراه با حرکت معکوس اندام های گوارشی که معده برای بیرون راندن چیزی که در داخل آن است، انجام می دهد. در این حالت انسان وادار به استفراغ می شود
nausea
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Nausea
اسم یکی از کتابهای ژان پل سارتر هم همینه. تهوع
nausea ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: تهوع
تعریف: احساس نامطبوعی در معده و حلق که ممکن است به استفراغ منجر شود
بیماری که بیشتر در بستر باشه و حالت تهو و استفراغ داشته باشد را گویند. حالت تهوع و بیحالی
Nausea حالت تهوع
Nauseous دچار حات تهوع
Nauseating تهوع آور
دل پیچه
حالت استفراغ
حالت تهوع در دوران بارداری
( justfriends. ir )
حالت تهوع

بپرس