1. These drawings are among his most naturalistic.
[ترجمه گوگل]این نقاشی ها از طبیعت گرایانه ترین نقاشی های او هستند
[ترجمه ترگمان]این نقاشی ها در بین most طبیعت او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Most zoos try to exhibit animals in naturalistic settings.
[ترجمه گوگل]بیشتر باغ وحش ها سعی می کنند حیوانات را در محیط های طبیعی به نمایش بگذارند
[ترجمه ترگمان]اغلب باغ وحش ها تلاش می کنند تا حیوانات را در محیط های طبیعی به نمایش بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This painting perfectly exemplifies the naturalistic style which was so popular at the time.
[ترجمه گوگل]این نقاشی کاملاً نمونه ای از سبک ناتورالیستی است که در آن زمان بسیار محبوب بود
[ترجمه ترگمان]این نقاشی کاملا نشان دهنده سبک naturalistic است که در آن زمان محبوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Further research is needed under rather more naturalistic conditions.
[ترجمه گوگل]تحقیقات بیشتر تحت شرایط طبیعی تر مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]تحقیقات بیشتر تحت شرایط طبیعی rather مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In naturalistic novels such inessential things as a minor character's physiognomy and costume are depicted in minute detail.
[ترجمه گوگل]در رمانهای ناتورالیستی، چیزهای غیرضروری مانند قیافه و لباس شخصیتهای فرعی با جزئیات جزئی به تصویر کشیده میشوند
[ترجمه ترگمان]در رمان های naturalistic برخی چیزهای غیر اساسی مانند یک چهره و لباس جزئی به طور دقیق به تصویر کشیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Quite the opposite: Why try to copy naturalistic virtues that the camera can capture more tellingly?
[ترجمه گوگل]کاملاً برعکس: چرا سعی میکنیم از فضایل طبیعتگرایانهای کپی کنیم که دوربین میتواند گویاتر آن را ثبت کند؟
[ترجمه ترگمان]کاملا برعکس: چرا سعی کنید فضایل طبیعی را کپی کنید که دوربین می تواند بهتر ثبت کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Naturalistic versions were found on older Caucasian items, and may still be encountered on some contemporary Persian workshop items.
[ترجمه گوگل]نسخه های طبیعت گرایانه بر روی اقلام قدیمی قفقازی یافت شد و ممکن است هنوز در برخی از اقلام کارگاهی معاصر فارسی دیده شود
[ترجمه ترگمان]نسخه های Naturalistic بر روی اقلام older قدیمی تر یافت می شوند و ممکن است هنوز هم در برخی از موارد کارگاه ایرانی معاصر دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The participant observer in such a naturalistic framework really only observes.
[ترجمه گوگل]ناظر شرکت کننده در چنین چارچوب طبیعت گرایانه واقعاً فقط مشاهده می کند
[ترجمه ترگمان]مشاهده گر شرکت کننده در چنین چارچوب naturalistic واقعا تنها رعایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Yet it is not the reality of a naturalistic drama, such as we would find in, say, Ibsen or Chekhov.
[ترجمه گوگل]با این حال، این واقعیت یک درام ناتورالیستی نیست، آنگونه که مثلاً در ایبسن یا چخوف مییابیم
[ترجمه ترگمان]با این حال، این واقعیت یک درام طبیعی نیست، از آن قبیل که ممکن است در آن پیدا کنیم، بگویند: ایبسن یا چخوف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It was the naturalistic study of animal behaviour.
[ترجمه گوگل]این مطالعه طبیعت گرایانه رفتار حیوانات بود
[ترجمه ترگمان]این یک مطالعه طبیعی از رفتار حیوانات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Most unusual, however, is the naturalistic green Kashgar jade terrapin, discovered in Allahabad in 1600.
[ترجمه گوگل]با این حال، غیرمعمول ترین تراپین سبز یشم کاشغر است که در سال 1600 در الله آباد کشف شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، اغلب غیرمعمول است که jade jade سبز به نام Kashgar terrapin در Allahabad در سال ۱۶۰۰ کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Straddling naturalistic setting and ritual drama, Reilly is the only character who sings.
[ترجمه گوگل]ریلی با محیط طبیعی و درام آیینی، تنها شخصیتی است که آواز می خواند
[ترجمه ترگمان]\"ریلی\" تنها شخصیتی است که آواز می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They are permitted no naturalistic embellishment, but given that choice the stylisation should be taken further.
[ترجمه گوگل]آنها مجاز به تزیین طبیعت گرایانه نیستند، اما با توجه به این انتخاب، سبک سازی باید بیشتر انجام شود
[ترجمه ترگمان]آن ها به هیچ گونه تزیینات naturalistic اجازه نمی دهند، اما با توجه به این که انتخاب the باید بیشتر انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Inevitably, the untenable relation between naturalistic art and photography became clear.
[ترجمه گوگل]به ناچار، رابطه غیرقابل دفاع بین هنر ناتورالیستی و عکاسی روشن شد
[ترجمه ترگمان]به طور قطع رابطه غیرقابل دفاع بین هنر و عکاسی طبیعت گرایانه مشخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید