✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To chat or talk casually, often about trivial matters 🗣️
🔍 مترادف: Chatter
✅ مثال: They spent the whole afternoon nattering about their childhood memories.
✍ توضیح: To chat or talk casually, often about trivial matters 🗣️
🔍 مترادف: Chatter
✅ مثال: They spent the whole afternoon nattering about their childhood memories.
این کلمه هم در نقش فعل ( لازم و نه متعدی: بدون مفعول ) و هم در نقش اسم بکار می رود:
1. ( v - intr ) talk casually, especially about unimportant matters; chatter.
از روی بی خیالی یا بدور از تکلف گپ زدن بخصوص در مورد مسائل بی اهمیت؛ پچ پچ کردن؛ وراجی کردن؛ حرف مفت زدن؛ حرف صد من یه غاز یا صد تا یه غاز زدن
... [مشاهده متن کامل]
Example 1: 👇
They nattered away for hours.
آنها ساعت ها پچ پچ می کردند ( گپ می زدند ) .
Example 2: 👇
The pair would natter on the phone the whole night.
این دو تا تمام شب رو پشت تلفن پچ پچ می کردند ( وراجی می کردند؛ حرف مفت می زدند؛ حرف صد من یه غاز بهم می زدند ) .
2. ( n ) a casual and leisurely conversation.
گفتگو و یا گپ با فراغت خاطر و از روی بی خیالی یا بدور از تکلف؛ وراجی؛ حرف مفت؛ حرف یه من صد غاز یا صد تا یه غاز؛ گپ و گفت دوستانه
Example 1: 👇
I could do with a drink and a natter.
من می تونستم با یک نوشیدنی و یک وراجی ( حرف مفت زدن ) وقت بگذرونم.
Example 2: 👇
We must get together some time for a good natter.
باید یه زمانی همدیگه رو ببینیم و یه گپی بزنیم.
Example 3: 👇
RICHARD: Do go and finish your dinner aunt Caroline, Lucia will be all right with me.
AUNT CAROLINE ( hesitantly ) : Well perhaps I'd better. Claud does so hate any disturbance.
RICHARD ( opens the door to the dining room. Voices are heard off. AUNT CAROLINE exists. RICHARD shuts the door with a sigh of relief. ) I thought she'd never go. Natter, natter, natter.
* Black Coffee - a play by Agatha Christie
ریچارد: خاله کارولین، برو شامت رو تموم کن. خیالت بابت لوسیا راحت باشه. من باهاش هستم.
خاله کارولین: خُب، شاید بهتر باشه برم. کلاد از هر گونه مزاحمتی متنفره.
ریچارد ( در اتاق غذاخوری را باز می کند. صداها به گوش می رسد. خاله کارولین خارج می شود. ریچارد با خاطری آسوده در را می بندد ) : فکر کردم که او ن هرگز نمیره. وراجی، وراجی، وراجی ( حرف مفت/چرت، حرف مفت، حرف مفت )
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #قهوه ی تلخ، # اثر آگاتا کریستی.
از روی بی خیالی یا بدور از تکلف گپ زدن بخصوص در مورد مسائل بی اهمیت؛ پچ پچ کردن؛ وراجی کردن؛ حرف مفت زدن؛ حرف صد من یه غاز یا صد تا یه غاز زدن
... [مشاهده متن کامل]
آنها ساعت ها پچ پچ می کردند ( گپ می زدند ) .
این دو تا تمام شب رو پشت تلفن پچ پچ می کردند ( وراجی می کردند؛ حرف مفت می زدند؛ حرف صد من یه غاز بهم می زدند ) .
گفتگو و یا گپ با فراغت خاطر و از روی بی خیالی یا بدور از تکلف؛ وراجی؛ حرف مفت؛ حرف یه من صد غاز یا صد تا یه غاز؛ گپ و گفت دوستانه
من می تونستم با یک نوشیدنی و یک وراجی ( حرف مفت زدن ) وقت بگذرونم.
باید یه زمانی همدیگه رو ببینیم و یه گپی بزنیم.
ریچارد: خاله کارولین، برو شامت رو تموم کن. خیالت بابت لوسیا راحت باشه. من باهاش هستم.
خاله کارولین: خُب، شاید بهتر باشه برم. کلاد از هر گونه مزاحمتی متنفره.
ریچارد ( در اتاق غذاخوری را باز می کند. صداها به گوش می رسد. خاله کارولین خارج می شود. ریچارد با خاطری آسوده در را می بندد ) : فکر کردم که او ن هرگز نمیره. وراجی، وراجی، وراجی ( حرف مفت/چرت، حرف مفت، حرف مفت )
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #قهوه ی تلخ، # اثر آگاتا کریستی.
چرت و پرت گفتن
حرف زدن راجب چیزهایی که مهم نیستن
حرف زدن راجب چیزهایی که مهم نیستن
گپ زدن