nativity

/nəˈtɪvəti//nəˈtɪvɪti/

معنی: پیدایش، تولد عیسی، ولادت
معانی دیگر: تولد، زاد (به ویژه با تکیه بر زمان و جا و سایر شرایط)، (ستاره خوانی) زایچه، (مسیح) میلاد، باthe تولد عیسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: nativities
(1) تعریف: circumstances or place of being born; birth.
مشابه: birth

(2) تعریف: (cap.) the birth of Jesus Christ or its representation in art.

جمله های نمونه

1. The children always perform a nativity play every Christmas.
[ترجمه گوگل]بچه ها همیشه در هر کریسمس یک بازی مولودی اجرا می کنند
[ترجمه ترگمان]بچه ها همیشه هر کریسمس یک بازی nativity انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They admired the tableau of the Nativity.
[ترجمه گوگل]تابلوی میلاد را تحسین کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها تابلوی میلاد مسیح را تحسین کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Who played Mary in the nativity play?
[ترجمه گوگل]چه کسی نقش مریم را در نمایش مولودی بازی کرد؟
[ترجمه ترگمان]کی \"مری\" رو تو جشن تولد مسیح بازی می کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I have just visited the place of my nativity.
[ترجمه گوگل]من تازه به شبستانم مشرف شدم
[ترجمه ترگمان]من همین الان مکان تولد عیسی رو دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He created the first Nativity scene in 122
[ترجمه گوگل]او اولین صحنه عیسی مسیح را در سال 122 خلق کرد
[ترجمه ترگمان]او اولین صحنه تولد را در ۱۲۲ قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Nativity Church was the center of the community, towering over the small homes.
[ترجمه گوگل]کلیسای عیسی مسیح مرکز جامعه بود که بر فراز خانه های کوچک قرار داشت
[ترجمه ترگمان]کلیسای ولادت مرکز جامعه بود و در خانه های کوچک سربه فلک کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Recently he went to his children's school nativity play.
[ترجمه گوگل]اخیراً به نمایش مولودی مدرسه فرزندانش رفته است
[ترجمه ترگمان]او به تازگی به مدرسه فرزندانش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Already there are plans to put on nativity plays and join local children at a carol service.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر برنامه هایی برای اجرای نمایش های مولودی و پیوستن به کودکان محلی در مراسم سرود وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر برنامه هایی برای پخش برنامه های nativity و پیوستن به کودکان محلی در یک سرویس ویژه روی آن ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She made out a Nativity, but it was wrong.
[ترجمه گوگل]او یک ولادت درست کرد، اما اشتباه بود
[ترجمه ترگمان]او یک روز میلاد مسیح را درآورد، اما اشتباه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Nativity, with Mary and Joseph bowing over a sleeping child.
[ترجمه گوگل]ولادت با مریم و یوسف در حال تعظیم بر روی کودکی که خوابیده است
[ترجمه ترگمان](ع)، با ماری و جوزف بر روی یک کودک خفته تعظیم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A cardboard nativity scene on the gravelled forecourt was all that remained standing.
[ترجمه گوگل]یک صحنه شبستان مقوایی روی حیاط سنگریزه شده تنها چیزی بود که ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]آخرین صحنه ای که روی شن پوشیده از شن بود، تنها چیزی بود که باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I serve him from the hour of my nativity to this instant.
[ترجمه گوگل]از ساعت ولادت تا همین لحظه در خدمتش هستم
[ترجمه ترگمان]از ساعت تولدم به او خدمت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The focus of the Nativity Ode isn't even really on the Incarnation that's the theological doctrine of divinity's descent into humanity, how God becomes a mortal.
[ترجمه گوگل]تمرکز قصیده ی ولادت حتی واقعاً بر روی تجسم نیست که آموزه الهیات هبوط الوهیت به بشریت است، اینکه چگونه خدا به یک انسان فانی تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]اما تجسم مسیح، حتی واقعا بر روی تجسم مسیح نیست که اصول الهی نزول الهی را به انسانیت نشان می دهد، که چگونه خدا به یک انسان فنا ناپذیر تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Most poets who write nativity poems are interested in the miracle of the virgin birth, emphasizing the Virgin Mary and the tender mother-son relationship between Mary and Jesus.
[ترجمه گوگل]بیشتر شاعرانی که اشعار ولادت می سرایند به معجزه تولد باکره علاقه مند هستند و بر مریم باکره و رابطه لطیف مادر و پسر بین مریم و عیسی تأکید دارند
[ترجمه ترگمان]بیشتر شاعرانی که شعرهای nativity را می نویسند به معجزه تولد باکره علاقمند هستند و بر مریم عذرا و رابطه مادر و فرزند مهربان میان مریم و عیسی تاکید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The crib seen in Christmas Nativity scenes was invented in 1223 by Saint Francis of Assisi who used it to explain the Christmas story to the local people.
[ترجمه گوگل]گهواره ای که در صحنه های تولد کریسمس دیده می شود در سال 1223 توسط سنت فرانسیس آسیزی اختراع شد که از آن برای توضیح داستان کریسمس برای مردم محلی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]تختخوابش که در صحنه های کریسمس میلاد مسیح دیده شد توسط فرانسیس فرانسیس Assisi اختراع شد که از آن برای توضیح داستان کریسمس برای مردم محلی استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیدایش (اسم)
appearance, emersion, genesis, birth, infrastructure, nativity, coming into existence

تولد عیسی (اسم)
nativity

ولادت (اسم)
nativity

انگلیسی به انگلیسی

• birth; birthplace; process of birth
the nativity is the birth of jesus, which is celebrated by christians at christmas.

پیشنهاد کاربران

1. میلاد مسیح 2. شمایل تولد مسیح. 3. روز کریسمس
مثال:
members of the church enacted a nativity play
اعضاء کلیسا نمایش میلاد مسیح را اجرا کردند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : nationalize
✅️ اسم ( noun ) : nation / nationality / national / nationalism / nationalist / nationalization / native / nativity / nativism / nationhood
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : national / nationalist / nationalistic / native / nationalized
✅️ قید ( adverb ) : nationally / natively / nationalistically

بومی بودن
Cultural factors such as nativity
Nativity play
nativity drama
تئاتر تولد حضرت مسیح:
نمایشی که داستان آن، تولد مسیح را به تصویر می کشد.

بپرس