nations

جمله های نمونه

1. nations that govern themselves
ملت هایی که بر خود حکومت می کنند

2. subordinate nations
ملل تحت استیلا

3. the nations
1- (انجیل) مردم غیر یهودی 2- (شعر قدیم) همه ی مردم جهان،جهانیان

4. the developing nations
کشورهای در حال پیشرفت

5. the two nations renewed the knots between them
دو ملت پیوندهای میان خود را تجدید کردند.

6. these two nations are very different in their political orientation
این دو ملت از نظر سوگیری سیاسی خیلی تفاوت بسیار دارند.

7. war exhausts nations
جنگ ملت ها را فرسوده می کند.

8. finally the warring nations got tired
بالاخره ملت های محارب خسته شدند.

9. india and other non-aligned nations
هندوستان و سایر کشورهایی که به هیچ بلوک (سیاسی یا نظامی) وابستگی ندارند.

10. the disarmament of defeated nations must be complete
خلع سلاح ملل مغلوب شده باید کامل باشد.

11. the war of seventy-two nations . . .
جنگ هفتاد و دو ملت . . .

12. a new alignment of european nations
اتحاد نوین ملت های اروپایی

13. a pact made between two nations
پیمانی که میان دو ملت بسته شده است

14. the friendship of the two nations
دوستی دو ملت

15. the humane treatment of the defeated nations
رفتار انسانی با ملل شکست خورده

16. please give me (notes of) larger denomi- nations
لطفا اسکناس های درشت تر بدهید.

17. to build up good will among neighboring nations
حسن نیت ملل همجوار را تقویت کردن

18. the age-old ties which existed between the two nations
رشته های مودت که از دیرباز بین دو ملت وجود داشت.

19. the enduring bonds of friendship between our two nations
رشته های دوستی پایدار که دو ملت ما را پیوند می دهد

20. the reciprocity of trading rights between the two nations
دوسویگی حقوق بازرگانی میان دو کشور

21. luck too has a role in the history of nations
بخت هم در تاریخ ملت ها نقش دارد.

22. to widen the areas of cooperation between the two nations
زمینه های همکاری میان دو کشور را توسعه دادن

پیشنهاد کاربران

بپرس