nationalize

/ˈnæʃənəˌlaɪz//ˈnæʃnəlaɪz/

دارای ویژگی های ملی کردن، ملی کردن، دولتی کردن، غیر خصوصی کردن، ملی شدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: nationalizes, nationalizing, nationalized
مشتقات: nationalization (n.)
(1) تعریف: to bring under government ownership or control.

- The administration intends to nationalize the banks.
[ترجمه گوگل] دولت قصد دارد بانک ها را ملی کند
[ترجمه ترگمان] دولت قصد دارد تا بانک ها را ملی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to make national in breadth, scope, or character.

(3) تعریف: to confer citizenship on; naturalize.

جمله های نمونه

1. factors tending to nationalize american politics
عواملی که به سیاست های امریکا جنبه ی ملی می دهد

2. In 198 Garcia introduced legislation to nationalize Peru's banking and financial systems.
[ترجمه گوگل]در سال 198 گارسیا قانونی را برای ملی کردن سیستم های بانکی و مالی پرو ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ گارسیا قوانین ملی کردن سیستم بانکی و مالی پرو را مطرح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The government announced plans to nationalize the public transport system.
[ترجمه گوگل]دولت برنامه هایی را برای ملی کردن سیستم حمل و نقل عمومی اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]دولت طرح هایی را برای ملی کردن سیستم حمل و نقل عمومی اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It would be foolish to nationalize all the means of production.
[ترجمه گوگل]ملی کردن همه ابزارهای تولید احمقانه است
[ترجمه ترگمان]ملی کردن تمام وسایل تولید حماقت خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. President Hugo Chavez has moved to national lines nationalize oil operations in Venezuela.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور هوگو چاوز به خطوط ملی ملی کردن عملیات نفتی در ونزوئلا رفته است
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور هوگو چاوز به دنبال ملی کردن عملیات نفت در ونزوئلا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The government is planning to nationalize the banking system.
[ترجمه گوگل]دولت قصد دارد سیستم بانکی را ملی کند
[ترجمه ترگمان]دولت در حال برنامه ریزی برای ملی کردن سیستم بانکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The officials worried that appearing to nationalize the company would further roil markets.
[ترجمه گوگل]مقامات نگران بودند که ظاهراً ملی کردن این شرکت باعث آشفتگی بیشتر بازارها شود
[ترجمه ترگمان]مسئولان نگران بودند که به ظاهر ملی کردن این شرکت، بازارها را بیشتر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our government will not nationalize or requisition investment any property of investors.
[ترجمه گوگل]دولت ما سرمایه گذاری هیچ یک از دارایی های سرمایه گذاران را ملی نمی کند یا درخواست نمی کند
[ترجمه ترگمان]دولت ما سرمایه گذاران را ملی نخواهد کرد یا درخواست سرمایه گذاری نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The British government has moved in to partially nationalize all of the major banks in Britain.
[ترجمه گوگل]دولت بریتانیا برای ملی کردن جزئی تمام بانک های بزرگ در بریتانیا اقدام کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت بریتانیا به منظور ملی کردن بخشی از بانک های بزرگ در بریتانیا به فعالیت خود ادامه داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The match declared to nationalize private's canal of Su in 195 and setback English, method, interfere with the consociation military.
[ترجمه گوگل]مسابقه اعلام شد برای ملی کردن کانال خصوصی سو در سال 195 و شکست انگلیسی، روش، تداخل با ارتش انجمن
[ترجمه ترگمان]این مسابقه اعلام کرد که ملی کردن کانال خصوصی یک سو در ۱۹۵ و چند شکست انگلیسی، روش مداخله در ارتش consociation را ملی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The official project was to "nationalize" and "citizenize" the masses.
[ترجمه گوگل]پروژه رسمی «ملی کردن» و «شهروندی» توده ها بود
[ترجمه ترگمان]این پروژه رسمی \"ملی کردن\" و \"citizenize\" توده ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Those of you who are insolvent, we will nationalize and shut down.
[ترجمه گوگل]کسانی از شما که ورشکسته هستید، ملی می کنیم و تعطیل می کنیم
[ترجمه ترگمان]آن هایی که insolvent، ما ملی را ملی می کنیم و خفه خواهیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Leftist labor community call upon government to nationalize Bolivian natural gas industry and expel multinational corporations.
[ترجمه گوگل]جامعه کارگری چپ از دولت می خواهد صنعت گاز طبیعی بولیوی را ملی کند و شرکت های چند ملیتی را اخراج کند
[ترجمه ترگمان]جامعه کارگری چپ گرا از دولت خواست تا صنعت گاز طبیعی بولیوی را ملی کند و شرکت های چند ملیتی را اخراج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Cabinet decided to nationalize the three British airlines.
[ترجمه گوگل]کابینه تصمیم گرفت سه شرکت هواپیمایی بریتانیا را ملی کند
[ترجمه ترگمان]هیات دولت تصمیم گرفت که سه خط هوایی بریتانیا را ملی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] ملی کردن

انگلیسی به انگلیسی

• make into a citizen, naturalize; make nationwide; place under national government; become a nation (also nationalise)
if a government nationalizes a private industry, the industry becomes owned by the state.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : nationalize
✅️ اسم ( noun ) : nation / nationality / national / nationalism / nationalist / nationalization / native / nativity / nativism / nationhood
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : national / nationalist / nationalistic / native / nationalized
✅️ قید ( adverb ) : nationally / natively / nationalistically

تصاحب مالکیت یک پروژه یا واحد اقتصادی توسط دولت
مخالف خصوصی سازی
ملی سازی شدن

بپرس