national sovereignty

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the right or power of a nation-state to govern itself, with independence from outside control.

جمله های نمونه

1. Britain's concern to protect national sovereignty is far from new.
[ترجمه گوگل]نگرانی بریتانیا برای حفاظت از حاکمیت ملی بسیار جدید نیست
[ترجمه ترگمان]نگرانی بریتانیا برای حفاظت از حاکمیت ملی بسیار متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are tricky issues of national sovereignty and private / public relationships but they are not insoluble.
[ترجمه گوگل]مسائل پیچیده حاکمیت ملی و روابط خصوصی/عمومی وجود دارد، اما حل نشدنی نیستند
[ترجمه ترگمان]مسائل مربوط به حاکمیت ملی و روابط خصوصی \/ عمومی وجود دارد اما این مسائل غیرقابل حل نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Such interdependency demands certain limitations in national sovereignty.
[ترجمه گوگل]چنین وابستگی متقابلی نیازمند محدودیت های خاصی در حاکمیت ملی است
[ترجمه ترگمان]چنین interdependency به محدودیت های خاصی در حاکمیت ملی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In another place, pilotage relates with national sovereignty and national defence confidential.
[ترجمه گوگل]در جای دیگر، خلبانی با حاکمیت ملی و دفاع ملی محرمانه مرتبط است
[ترجمه ترگمان]در یک مکان دیگر، pilotage با حاکمیت ملی و دفاع ملی ارتباط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So, how to promote food trade while safeguarding national sovereignty on food regulation is the issue that must be paid more attention in the process of multilateral liberalization of trade.
[ترجمه گوگل]بنابراین، چگونگی ترویج تجارت مواد غذایی با حفظ حاکمیت ملی در مقررات مواد غذایی موضوعی است که باید در فرآیند آزادسازی چندجانبه تجارت مورد توجه بیشتری قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، چگونه تجارت مواد غذایی را ترویج دهیم در حالی که حفاظت از حاکمیت ملی بر مقررات غذا مساله ای است که باید توجه بیشتری در فرآیند آزاد سازی چند جانبه تجارت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. National sovereignty although to world environment of depravation negative have a responsibility, the sovereign state also is a global environment emollient conservator in the meantime.
[ترجمه گوگل]حاکمیت ملی اگرچه در برابر محیط تباهی منفی جهانی مسئولیت دارد، دولت حاکم نیز در این میان حافظ محیط زیست جهانی است
[ترجمه ترگمان]با این حال، حاکمیت ملی با وجود اینکه محیط جهانی of دارای مسئولیت است، دولت مستقل همچنین یک environment جهانی حاوی conservator در این میان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Iraqi soldiers and police staged a long parade in full dress uniform in Baghdad to commemorate the U. S. pullout and to mark the day the government is calling "National Sovereignty Day. "
[ترجمه گوگل]سربازان و پلیس عراقی رژه ای طولانی با لباس کامل در بغداد برای بزرگداشت خروج ایالات متحده از خروج آمریکا و به مناسبت روزی که دولت «روز حاکمیت ملی» نامیده است، برگزار کردند
[ترجمه ترگمان]سربازان و پلیس عراق رژه طولانی را در لباس کامل لباس در بغداد برگزار کردند تا جشن سال زیر را گرامی بدارند اس بیرون رفتن و نشان دادن روز دولت، \"روز ملی\" را فرا می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He therefore resolved to vindicate national sovereignty by bringing great combinations to book.
[ترجمه گوگل]بنابراین او تصمیم گرفت تا با ارائه ترکیب‌های عالی از حاکمیت ملی دفاع کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین تصمیم گرفت با آوردن ترکیبات بزرگ به کتاب حق حاکمیت ملی را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper explores the tension between national sovereignty and constitutionalism in the process of Taiwan's democratization.
[ترجمه گوگل]این مقاله تنش بین حاکمیت ملی و مشروطیت را در روند دموکراسی‌سازی تایوان بررسی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی تنش بین حاکمیت ملی و constitutionalism در فرآیند دموکراسی تایوان می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was personally prepared to pass national sovereignty to Brussels to secure the long-term stability of the euro zone but conceded that the currency bloc was not ready for it yet.
[ترجمه گوگل]او شخصا آماده بود تا حاکمیت ملی را به بروکسل بدهد تا ثبات بلندمدت منطقه یورو را تضمین کند، اما پذیرفت که بلوک ارزی هنوز برای آن آماده نیست
[ترجمه ترگمان]او شخصا حاضر شد تا حاکمیت ملی را به بروکسل انتقال دهد تا ثبات طولانی مدت منطقه یورو را تضمین کند اما تصدیق کرد که بلوک ارز هنوز برای آن آماده نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The whole nation speak as one man on this issue concerning national sovereignty and territorial integrity.
[ترجمه گوگل]همه ملت به عنوان یک مرد در مورد این موضوع در مورد حاکمیت ملی و تمامیت ارضی صحبت می کنند
[ترجمه ترگمان]همه ملت درباره استقلال ملی و تمامیت ارضی، به عنوان یک مرد سخن می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Any effective international regulation of nuclear weapons is bound to entail troublesome incursions challenging prerogatives of national sovereignty.
[ترجمه گوگل]هرگونه مقررات بین‌المللی مؤثر در مورد سلاح‌های هسته‌ای، مستلزم تهاجمات دردسرساز است که اختیارات حاکمیت ملی را به چالش می‌کشد
[ترجمه ترگمان]هر گونه مقررات بین المللی موثر در مورد سلاح های هسته ای مستلزم تهاجمات سخت و چالش برانگیز حاکمیت ملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In this process, the contents, forms and operations of national sovereignty should undergo necessary modifications.
[ترجمه گوگل]در این فرآیند، محتوا، اشکال و عملیات حاکمیت ملی باید دستخوش اصلاحات لازم شود
[ترجمه ترگمان]در این فرآیند، محتوا، شکل و عملیات حاکمیت ملی باید دست خوش تغییرات لازم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Or it could lead to higher unemployment, failing businesses and a loss of national sovereignty.
[ترجمه گوگل]یا می تواند منجر به افزایش بیکاری، شکست کسب و کار و از دست دادن حاکمیت ملی شود
[ترجمه ترگمان]یا می تواند منجر به بیکاری بیشتر، عدم موفقیت کسب و کار و از دست دادن حق حاکمیت ملی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس