nasser

/ˈnæsər//ˈnæsə/

جمال عبدالناصر (رئیس جمهور مصر)

جمله های نمونه

1. nasser carefully calculated the amount he owed
ناصر مبلغ بدهی خود را دقیقا حساب کرد.

2. nasser khan gained the fortune that he was seeking
ناصرخان ثروتی را که در پی آن بود به دست آورد.

3. nasser khosrove wrote a book about his travels
ناصر خسرو کتابی درباره ی سفرهای خود نوشت.

4. nasser teaches mathematics
ناصر ریاضیات درس می دهد.

5. In 1956 Nasser nationalized the Suez Canal.
[ترجمه گوگل]ناصر در سال 1956 کانال سوئز را ملی کرد
[ترجمه ترگمان]ناصر در سال ۱۹۵۶ کانال سوئز را ملی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By February 195 Nasser was ready to conclude the deal.
[ترجمه گوگل]در فوریه 195 ناصر آماده بود تا معامله را منعقد کند
[ترجمه ترگمان]ناصر در ماه فوریه آماده بود تا قرارداد را به پایان برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nasser Hussain, the England team captain, was injured in the game against the West Indies.
[ترجمه گوگل]ناصر حسین کاپیتان تیم ملی انگلیس در بازی با وست هند مصدوم شد
[ترجمه ترگمان]ناصر حسین کاپیتان تیم انگلیس در بازی مقابل هند غربی زخمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Shopkeeper Nasser Ali, 2 hurled himself at Conroy, who emptied his magazine of all six shots.
[ترجمه گوگل]ناصرعلی، مغازه دار 2، خود را به سمت کانروی پرتاب کرد، که مجله او را از هر شش شلیک خالی کرد
[ترجمه ترگمان]ناصر علی خان، ۲ ساله خود را به سوی Conroy پرتاب کرد، که مجله خود را از هر شش عکس خالی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is doubtful that Nasser sought a military showdown.
[ترجمه گوگل]تردید وجود دارد که ناصر به دنبال یک مسابقه نظامی باشد
[ترجمه ترگمان]شک نیست که ناصر در جستجوی یک زورآزمایی نظامی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Nasser story is more a part of Middle Eastern than of African policy.
[ترجمه گوگل]داستان ناصر بیشتر بخشی از سیاست خاورمیانه است تا آفریقا
[ترجمه ترگمان]داستان ناصر بخشی از خاورمیانه است تا سیاست آفریقایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nasser: Good. King Hussein will make an announcement and I will make an announcement.
[ترجمه گوگل]ناصر: خوب ملک حسین اعلام می کند و من اعلام می کنم
[ترجمه ترگمان]ناصر: خوب است شاه حسین اعلامیه ای صادر خواهد کرد و من اعلام خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What caused Nasser to bark and run to the road?
[ترجمه گوگل]چه شد که ناصر پارس کرد و به سمت جاده فرار کرد؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی باعث شد که ناصر پارس کند و به جاده دویده باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It forced the invaders to withdraw, granting Nasser a victory, bringing about Eden’s downfall, hastening decolonisation and ushering in an era of American dominance in the region.
[ترجمه گوگل]این متجاوزان را وادار به عقب نشینی کرد، به ناصر پیروز شد، سقوط عدن را به ارمغان آورد، استعمارزدایی را تسریع بخشید و دوران سلطه آمریکا را در منطقه آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]این گروه مهاجمان را مجبور به عقب نشینی کرد و ناصر را به پیروزی رساند و سقوط عدن را تسریع کرد، decolonisation را تسریع کرد و منجر به یک دوره سلطه آمریکا در منطقه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Finally, the last three presidents of Egypt: Nasser, Anwar el-Sadat and Hosni Mubarak, they all had strong political demands of authoritarianism which imposed political legitimacy.
[ترجمه گوگل]در نهایت، سه رئیس جمهور آخر مصر: ناصر، انور السادات و حسنی مبارک، همگی خواسته های سیاسی قوی خودکامگی داشتند که مشروعیت سیاسی را تحمیل می کرد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، سه رئیس جمهور پیشین مصر: ناصر، انور سادات و حسنی مبارک، همگی از خواسته های سیاسی قوی برای استبداد برخوردار بودند که مشروعیت سیاسی را اعمال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• arabic name; gamal abdel nasser (1918-1970), egyptian army officer and political leader, second president of egypt (1956-1970)

پیشنهاد کاربران

بپرس