nasalization

/ˌnezəlaɪˈzeɪʃən//ˌnezəlaɪˈzeɪʃən/

معنی: تودماغی کردن
معانی دیگر: تودماغی کردن

مترادف ها

تو دماغی کردن (اسم)
nasalization

انگلیسی به انگلیسی

• nasal sound; nasal speech (also nasalisation)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : nose / nasalize
✅️ اسم ( noun ) : nose / nasalization
✅️ صفت ( adjective ) : nasal / nosy ( nosey )
✅️ قید ( adverb ) : nasally
nasalization ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: خیشومی شدن
تعریف: فرایندی آوایی که در طی آن به طور هم‏زمان بخشی از هوا از خیشوم و بخش دیگر از دهان خارج شود|||متـ . خیشومی‏شدگی
خیشومی شدگی ( زبانشناسی )
وقتی در یک مجموعه ی کمینه دو کلمه که تمامی اجزاشون شبیه همه ولی یکی صدای اولیش خیشومی نیست و یکی دیگه هست بهش میگن اصوات nasalization مثل کلمات meat و beat

بپرس