narrative fallacy

پیشنهاد کاربران

خطای/مغالطه روایی به تمایل انسان برای ایجاد داستان های منسجم از رویدادها یا داده های تصادفی اشاره دارد که اغلب واقعیت های پیچیده را ساده سازی می کند. این سوگیری شناختی باعث می شود افراد به دنبال الگوها و علت ها باشند، حتی زمانی که وجود ندارند، و بر تصمیم گیری و ادراک تأثیر می گذارد.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: Story bias, causality illusion, pattern - seeking bias.
مثال؛
"The narrative fallacy led investors to believe that a company’s success was solely due to its charismatic CEO, ignoring market trends. "
"People often fall victim to narrative fallacy when explaining historical events, attributing outcomes to specific causes without considering randomness. "
"The narrative fallacy can distort scientific findings by oversimplifying complex data into a compelling story. "
منشأ: این اصطلاح توسط نسیم نیکلاس طالب در کتاب قوی سیاه محبوب شد، جایی که او درباره چگونگی ایجاد داستان ها توسط انسان ها برای درک رویدادهای غیرقابل پیش بینی بحث می کند.

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم narr
📌 این ریشه، معادل "tell" یا "relate" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "tell" یا "relate" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 narrate: to ‘tell’ a story or describe events
🔘 narrator: the person who ‘tells’ the story
🔘 narrative: a spoken or written account that ‘tells’ events
🔘 narration: the act of ‘telling’ a story
🔘 unnarrated: not ‘told’ or without a narrator
🔘 prenarration: the act of beginning to ‘tell’ a story
🔘 misnarrate: to ‘tell’ something incorrectly or inaccurately
🔘 narratable: capable of being ‘told’ as a story

مغالطه روایی ( وقتی فرد مجموعه ای از شرایط، اتفاقات یا رویدادهای زندگی رو در یک نظم منطقی قرار میده تا راحت تر بتونه پردازششون کنه، در اصل به اتفاقات تصادفی معنا بخشیدن هست، مثلا توضیح و درک حرکات قیمت سهام با طالع بینی و ستاره بینی مغالطه روایی هست ) .
مغالطه روایی
مغالطه داستان سرایی، تلاش برای درک جهان و پدیده های آن از طریق ساختن داستان
سوگیری رویدادی یا گذشته نگر

بپرس