narcoleptic

جمله های نمونه

1. Research has indicated that narcoleptics have a set of genes that are triggered by unknown factors to cause narcolepsy.
[ترجمه گوگل]تحقیقات نشان داده است که داروهای مخدر دارای مجموعه‌ای از ژن‌ها هستند که توسط عوامل ناشناخته تحریک می‌شوند و باعث نارکولپسی می‌شوند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات نشان داده است که narcoleptics مجموعه ای از ژن ها را دارند که توسط عوامل ناشناخته ای منفجر می شوند تا باعث حمله خواب شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are people called narcoleptics, I went on, who suddenly fall asleep during the day.
[ترجمه گوگل]من ادامه دادم، افرادی هستند به نام داروهای مخدر، که ناگهان در طول روز به خواب می روند
[ترجمه ترگمان]من ادامه دادم: افرادی هستند که narcoleptics نامیده می شوند، که ناگهان در طول روز به خواب فرو می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Laughter often triggers a collapse in human narcoleptics, whereas narcoleptic dogs can crumple from the thrill of dinnertime or being let loose to play in the yard.
[ترجمه گوگل]خنده اغلب باعث فروپاشی داروهای مخدر انسان می شود، در حالی که سگ های مخدر می توانند از هیجان زمان شام مچاله شوند یا برای بازی در حیاط رها شوند
[ترجمه ترگمان]خنده اغلب باعث فروپاشی بدن انسان می شود در حالی که سگ های narcoleptic می توانند از هیجان شام و یا رها شدن رها شوند تا در حیاط بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When I glanced at Terri, I saw that she too had given in to her customary narcoleptic state.
[ترجمه گوگل]وقتی نگاهی به تری انداختم، دیدم که او هم تسلیم حالت مرسوم مخدر خود شده است
[ترجمه ترگمان]وقتی به تری نگاه کردم دیدم که او هم به حالت عادی خودش تسلیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To study the characteristics of nocturnal sleep architecture in narcoleptic patients.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ویژگی‌های معماری خواب شبانه در بیماران نارکولپتیک
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ویژگی های معماری خواب شبانه در بیماران narcoleptic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I would dream to do this in a monotreme, to find out if we could have a narcoleptic platypus.
[ترجمه گوگل]من آرزو دارم این کار را به صورت مونوترم انجام دهم تا بفهمم آیا می توانیم پلاتیپوس نارکولپتیک داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]من آرزو می کنم که این کار را در a انجام دهم، تا بفهمم که آیا می توانیم یک platypus با هم داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sleep usually lasts a moment, rarely over an hour, and the narcoleptic is easily awakened.
[ترجمه گوگل]خواب معمولا یک لحظه طول می کشد، به ندرت بیش از یک ساعت، و نارکولپتیک به راحتی بیدار می شود
[ترجمه ترگمان]خواب معمولا یک لحظه طول می کشد، به ندرت بیش از یک ساعت طول می کشد و the به راحتی بیدار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We attempted to identify alterations in gene expression underlying the abnormalities in the blood cells of narcoleptic patients.
[ترجمه گوگل]ما تلاش کردیم تا تغییرات در بیان ژنی را که زمینه‌ساز ناهنجاری‌های سلول‌های خونی بیماران نارکولپتیک است شناسایی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما تلاش کردیم تغییراتی را در بیان ژن ها در سلول های خونی بیماران narcoleptic شناسایی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We found the MX2 gene to be significantly less expressed in comparison with normal subjects in the white blood cells of narcoleptic patients.
[ترجمه گوگل]ما دریافتیم که ژن MX2 در مقایسه با افراد عادی در گلبول های سفید خون بیماران نارکولپتیک به طور قابل توجهی کمتر بیان می شود
[ترجمه ترگمان]ما ژن MX۲ را در مقایسه با سوژه های معمولی در سلول های خونی سفید بیماران narcoleptic، به میزان قابل توجهی کم تر نشان دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• suffering from narcolepsy, affected by a disease characterized by sudden attacks of sleepiness (pathology)

پیشنهاد کاربران

حمله خواب
یک اختلال عصبی است که بر کنترل خواب و بیداری تأثیر می گذارد. افراد مبتلا به نارکولپسی یا حمله ی خواب تجربه خواب آلودگی روزانه و دوره های متناوب و غیرقابل کنترل خوابیدن در طول روز را تجربه می کنند. این حملات ناگهانی خواب ممکن است در طول هر نوع فعالیت و در هر زمان از روز رخ دهد.
narcoleptic ( روان شناسی )
واژه مصوب: خواب تاخته
تعریف: فرد مبتلا به خواب تازش

بپرس