narcissus

### روایت اصلی اسطوره
بر اساس روایت معروف اووید در کتاب *دگرگونی ها* ( Metamorphoses ) ، مادر نارسیسوس از پیشگویی تریسیاس شنید که پسرش عمر طولانی خواهد داشت، به شرطی که هرگز خودش را نشناسد. نارسیسوس به خاطر زیبایی اش مورد توجه و علاقه بسیاری از زنان، مردان و حتی حوریان قرار می گرفت، اما همگی را با بی اعتنایی و غرور رد می کرد.
یکی از این عاشقان، حوری کوهستانی به نام **اکو** ( Echo ) بود که به دلیل نفرین هرا فقط می توانست سخنان دیگران را تکرار کند. اکو عاشق نارسیسوس شد اما او نیز مانند دیگران، عشقش را رد کرد و اکو در غم عشق نافرجامش، به تدریج محو شد تا فقط صدایش باقی ماند.
### مجازات و سرنوشت نارسیسوس
الهه انتقام، **نمسیس** ( Nemesis ) ، برای مجازات غرور و بی اعتنایی نارسیسوس، او را به برکه ای هدایت کرد تا تصویر خود را در آب ببیند. نارسیسوس که متوجه نشد این تصویر فقط بازتاب خودش است، عاشق آن شد و دیگر نتوانست از آن دل بکند. او در حسرت وصال با تصویر خود، یا از غم و اندوه جان داد یا خودکشی کرد.
در محل مرگ او، گلی به نام **نرگس** ( narcissus ) رویید که نامش را از او گرفته است.
### پیام و تأثیر اسطوره
داستان نارسیسوس به عنوان هشداری درباره غرور، خودشیفتگی و بی توجهی به احساسات دیگران نقل شده است. واژه های �نارسیسیسم� و �نارسیستیک� ( خودشیفتگی ) در روان شناسی و زبان روزمره از نام او گرفته شده اند و به معنای علاقه افراطی به خود و ظاهر خویش هستند.