napper

/ˈnæpər//ˈnæpə/

معنی: چرت زننده، چرت زن
معانی دیگر: آدمی که عادت به چرت زدن دارد، (شخص یا ماشین) پرز ساز، پرز انگیز، خوابدارکننده ی پارچه

جمله های نمونه

1. Within hours the kid napper demanded a ransom of £17000 from estate agents Shipways.
[ترجمه گوگل]در عرض چند ساعت، بچه چرت‌زن از آژانس‌های املاک Shipways باج 17000 پوندی خواست
[ترجمه ترگمان]ظرف چند ساعت بعد از kid، napper درخواست باج گرفتن ۱۷۰۰۰ پوند از آژانس های املاک را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Napper was also questioned about a series of sex attacks in 199 but was wrongly eliminated.
[ترجمه گوگل]ناپر همچنین در مورد یک سری حملات جنسی در سال 199 مورد بازجویی قرار گرفت اما به اشتباه حذف شد
[ترجمه ترگمان]Napper همچنین در مورد یک سری حملات جنسی در ۱۹۹ مورد سوال شد اما به اشتباه حذف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. John Napper, the vice chairman of West Beach Selsey Residents Group, said he supported the project.
[ترجمه گوگل]جان ناپر، نایب رئیس گروه ساکنان West Beach Selsey گفت که از این پروژه حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]جان Napper، معاون گروه ساکنان کرانه باختری ساحل غربی، گفت که او از این پروژه حمایت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He takes me, Napper Tandy, by the hand.
[ترجمه گوگل]او دست من، نپر تندی را می گیرد
[ترجمه ترگمان]دستش را به طرف من دراز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They are so bad that if Broon gives me a call I could guarantee to get a couple with the old baldy napper.
[ترجمه گوگل]آنها به قدری بد هستند که اگر برون به من زنگ بزند، می توانم تضمین کنم که یک زوج با چرت زدن پیر کچل بگیرم
[ترجمه ترگمان]ان قدر بد هستند که اگر کسی به من زنگ بزند، می توانم ضمانت کنم که یک زوج پیر و کچل به آنجا بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With contributions from actor Simon Callow, composer Neil Brand, academic Lawrence Napper, and former criminal Frankie Fraser.
[ترجمه گوگل]با مشارکت بازیگر سیمون کالو، آهنگساز نیل برند، آکادمیک لارنس ناپر، و جنایتکار سابق فرانکی فریزر
[ترجمه ترگمان]با کمک بازیگر سایمون callow، آهنگساز، نیل مارک، استاد دانشگاه \"لارنس Napper\"، و فرانکی Fraser، مجرم سابق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Police investigators admit that a series of failings meant Napper was not caught sooner.
[ترجمه گوگل]بازرسان پلیس اعتراف می کنند که یک سری از شکست ها به این معنی است که نپر زودتر دستگیر نشده است
[ترجمه ترگمان]بازرسان پلیس اعتراف کرده اند که مجموعه ای از شکست به این معنا است که Napper زودتر دستگیر نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرت زننده (اسم)
dozer, napper, slumberer

چرت زن (اسم)
napper, drowsy, snoozer

انگلیسی به انگلیسی

• person accustomed to napping; one who dozes; one who naps cloth after it is fulled

پیشنهاد کاربران

بپرس