napoleon bonaparte

جمله های نمونه

1. He was a direct descendant of Napoleon Bonaparte.
[ترجمه گوگل]او از نوادگان مستقیم ناپلئون بناپارت بود
[ترجمه ترگمان]او از نوادگان ناپلئون بناپارت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Institute had the academician, Napoleon Bonaparte, stricken from its list of members.
[ترجمه گوگل]مؤسسه، آکادمیک، ناپلئون بناپارت را از فهرست اعضای خود حذف کرد
[ترجمه ترگمان]انستیتو از اعضای فرهنگستان به نام ناپلئون بناپارت، که از فهرست اعضایش بود، عضو فرهنگستان شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In 18 Napoleon Bonaparte, Emperor of the French, led his Army into Russia.
[ترجمه گوگل]در 18 ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه، ارتش خود را به روسیه هدایت کرد
[ترجمه ترگمان]در سال < Number > ۱۸ < \/ Number > ناپلئون بوناپارت، امپراطور فرانسه، ارتش خود را به روسیه هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Napoleon Bonaparte offered a prize to scientists to develop preserved foods for the armies of France.
[ترجمه گوگل]ناپلئون بناپارت جایزه ای به دانشمندان داد تا غذاهای کنسرو شده برای ارتش فرانسه بسازند
[ترجمه ترگمان]ناپلئون بوناپارت جایزه ای به دانشمندان برای توسعه غذاهای سالم برای ارتش های فرانسه پیشنهاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Napoleon Bonaparte is proclaimed Emperor of France by the French Senate.
[ترجمه گوگل]ناپلئون بناپارت توسط سنای فرانسه به عنوان امپراتور فرانسه معرفی شد
[ترجمه ترگمان]ناپلئون بناپارت به وسیله سنای فرانسه امپراطور فرانسه نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For decades, the fate of Napoleon Bonaparte has been debated and studied.
[ترجمه گوگل]برای چندین دهه، سرنوشت ناپلئون بناپارت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]برای دهه ها، سرنوشت ناپلئون بوناپارت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The national flag of Italy was designed by Napoleon Bonaparte.
[ترجمه گوگل]پرچم ملی ایتالیا توسط ناپلئون بناپارت طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]پرچم ملی ایتالیا توسط ناپلیون بناپارت طراحی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The memoirs of French Emperor Napoleon Bonaparte and a draft copy of his unpublished will have been sold in Paris for more than 300,000 euros.
[ترجمه گوگل]خاطرات امپراتور فرانسه ناپلئون بناپارت و نسخه‌ای از نسخه‌ای منتشر نشده او در پاریس به قیمت بیش از 300000 یورو فروخته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]خاطرات امپراطور فرانسه ناپلئون بناپارت و یک نسخه از چاپ unpublished وی در پاریس به مبلغ بیش از ۳۰۰،۰۰۰ یورو فروخته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Napoleon Bonaparte was awarded the island as a tiny principality in a face-saving deal after his first abdication in 18
[ترجمه گوگل]ناپلئون بناپارت پس از اولین کناره گیری از سلطنت در سال 18 به عنوان یک شاهزاده کوچک در یک معامله برای حفظ چهره به این جزیره اعطا شد
[ترجمه ترگمان]پس از استعفای اول او در سن ۱۸ سالگی ناپلیون بناپارت این جزیره را به عنوان یکی از املاک خصوصی در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When Napoleon Bonaparte invaded Egypt in 179 slumbers of the Arab Near East were rudely broken.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ناپلئون بناپارت در 179 مصر به مصر حمله کرد، خواب های خاور نزدیک عرب به طرز بی رحمانه ای شکسته شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ناپلئون بناپارت در سال ۱۷۹ به مصر حمله کرد، خاور نزدیک عرب به شدت درهم شکسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Napoleon Bonaparte shed much blood in his European wars.
[ترجمه گوگل]ناپلئون بناپارت در جنگ های اروپایی خود خون زیادی ریخت
[ترجمه ترگمان]ناپلئون بناپارت در جنگ های اروپایی بسیار خون ریخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Napoleon Bonaparte even controlled the country for a short period of time .
[ترجمه گوگل]ناپلئون بناپارت حتی برای مدت کوتاهی کشور را تحت کنترل داشت
[ترجمه ترگمان]ناپلئون بناپارت حتی برای مدت کوتاهی کشور را تحت کنترل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Named after the legendary general and emperor Napoleon Bonaparte, the condition describes men of small build who have an inferiority complex and overcompensate for it.
[ترجمه گوگل]این بیماری که به نام ژنرال و امپراتور افسانه ای ناپلئون بناپارت نامگذاری شده است، مردانی با جثه کوچک را توصیف می کند که عقده حقارت دارند و بیش از حد آن را جبران می کنند
[ترجمه ترگمان]این شرط به نام ژنرال افسانه ای و امپراطور ناپلئون بناپارت نام گذاری شده است این شرط مردان ساخته کوچک را توصیف می کند که خود کم بینی شدید و overcompensate برای آن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then Napoleon IH, a nephew of Napoleon Bonaparte, became first President, and then ( in 1852 ) Emperor.
[ترجمه گوگل]سپس ناپلئون IH، برادرزاده ناپلئون بناپارت، ابتدا رئیس جمهور و سپس (در سال 1852) امپراتور شد
[ترجمه ترگمان]سپس ناپلئون برادر ناپلئون بوناپارت شد و سپس (در سال ۱۸۵۲)امپراطور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• napoleon bonaparte i (1769-1821), renowned french general and emperor

پیشنهاد کاربران

Ne. POW. lien BO. nepaart
ناپلئون بناپارت
First Emperor of the French
Napol�on Bonaparte ( 15 August 1769 – 5 May 1821 ) , usually referred to as simply Napoleon in English, was a French military and political leader who rose to prominence during the French Revolution and led several successful campaigns during the Revolutionary Wars. He was the de facto leader of the French Republic as First Consul from 1799 to 1804. As Napoleon I, he was Emperor of the French from 1804 until 1814 and again in 1815. Napoleon dominated European and global affairs for more than a decade while leading France against a series of coalitions in the Napoleonic Wars. He won most of these wars and the vast majority of his battles, building a large empire that ruled over continental Europe before its final collapse in 1815. One of the greatest commanders in history, his wars and campaigns are studied at military schools worldwide. He remains one of the most celebrated and controversial political figures in human history.
...
[مشاهده متن کامل]

ژنرال فرانسوی و نخستین امپراتور فرانسه
�ناپلئون� به اینجا تغییرمسیر دارد. برای دیگر کاربردها، ناپلئون ( ابهام زدایی ) را ببینید.
ناپُلِئون بُناپارت ( به فرانسوی: Napol�on Bonaparte ) یا ناپلئون یکم ( ۱۵ اوت ۱۷۶۹ - ۵ مه ۱۸۲۱ ) به عنوان نخستین امپراتور فرانسه در فاصله سال های ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۵ میلادی بر این کشور حکومت کرد و نقش بسزایی در تاریخ اروپا ایفا نمود.
ناپلئون در جزیره کرس متولد شد و به عنوان افسر توپخانه تعلیم دید. در وقایع بعد از انقلاب کبیر فرانسه به تدریج رشد کرد و در جنگ های مختلف فرماندهی نیروهای فرانسوی را برعهده داشت. در سال ۱۷۹۹، ناپلئون طی کودتای ۱۸ برومر خود را به عنوان کنسول اول منصوب کرد و عملاً قدرتمندترین فرد فرانسه شد تا آن که پنج سال بعد به مقام امپراتوری فرانسه رسید. وی در نخستین دههٔ سده ۱۹ میلادی ارتش فرانسه را علیه اکثر قدرت های اروپایی هدایت کرد و پس از رشته ای از پیروزی ها موقعیت فرانسه را به عنوان یکی از قدرت های غالب قاره اروپا تثبیت کرد. در این دوره حوزه نفوذ فرانسه از طریق اتحادهای متعدد با سایر کشورها و انتصاب دوستان و اعضای خانواده ناپلئون به رهبری دیگر کشورهای تصرف شده توسط فرانسه، گسترش یافت.
تاکتیک های او باعث پیروزی های بسیاری برای ارتش فرانسه در برابر ارتش هایی شد که حتی در بعضی موارد از لحاظ تعداد بر ارتش فرانسه برتری داشتند. به همین دلیل وی به عنوان یکی از فرماندهان نظامی برترِ تاریخ شناخته شده است.
سال های ابتدایی و تحصیلات
تولد وی یک سال بعد از آن اتفاق افتاد که جزیره کرس توسط فرانسه از کنترل جمهوری جنوا خارج شده بود. او که در خانواده ای پرجمعیت به دنیا آمده بود، یک برادر بزرگتر به نام جوزف، برادرانی کوچکتر به نام های لوسین، لویی و جروم و همچنین خواهرانی کوچکتر به نام های الیزا، پاولین و کارولین داشت. خانواده او اصالتاً از نجیب زادگان نه چندان بلندپایه ایتالیایی بودند که در قرن شانزدهم به جزیره کرس آمده بودند.
پدر او کارلو در سال ۱۷۷۷ به عنوان نماینده کرس در دربار لوئی شانزدهم منصوب شد.
تربیت سخت گیرانه مادر ناپلئون تأثیر عمده ای بر شخصیت او در سال های کودکی داشت. او اندکی قبل از تولد دو سالگی در کلیسای جامع آژاکسیو به عنوان کاتولیک تعمید داده شد. به دلیل موقعیت و روابط مناسب خانواده بناپارت، وی نسبت به ساکنین کرس در آن زمان از موقعیت های تحصیلی بهتری برخوردار بود.
ناپلئون در ابتدای سال ۱۷۷۹ برای یادگیری زبان فرانسوی به یک مدرسه مذهبی در فرانسه رفت و چند ماه بعد در یک مدرسهٔ نظامی در فرانسه پذیرفته شد. وی زبان فرانسوی را با لهجهٔ کرسی قابل توجهی صحبت می کرد و هرگز قادر به هجی صحیح کلمات فرانسوی نشد، به همین دلیل در طول تحصیل بارها توسط دیگر دانش آموزان مورد استهزا واقع می شد. پس از اتمام تحصیل در آن مدرسه در سال ۱۷۸۴ در مدرسه نظامی معتبر پاریس پذیرفته شد. او در این مدرسه تحصیلات خود را در آموزش توپخانه ادامه داد. پس از فوت پدرش و کاهش درآمد وی، دروس مربوط به دو سال را در یک سال به اتمام رساند. ممتحن وی در این مدرسه دانشمند معروف لاپلاس بود که بعدها توسط ناپلئون به عضویت مجلس سنا درآمد.
اوج گیری
پس از فارغ التحصیلی در سال ۱۷۸۵ با درجه ستوان دوم توپخانه به ارتش پیوست. پس از انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ به مدت دو سال از خدمت نظامی کناره گیری کرد و اوقات خود را در پاریس و کرس سپری کرد. او در این زمان به شدت طرفدار تحرکات ملی گرایانه در کرس بود به طوری که در نامه ای مربوط به ماه مه سال ۱۷۸۹ به پاسکوآل پاولی از رهبران جامعه کورسیکا به شدت از فرانسویان و تصرف کرس توسط آنان انتقاد و بدگویی کرد. او سال های ابتدایی بعد از انقلاب را در کرس و در کشمکش با انقلابیون، سلطنت طلبان و ملی گرایان کرس سپری کرد. بناپارت پشتیبان مستقیم ژاکوبن ها بود و فرماندهی دسته ای از شبه نظامیان کرس را برعهده داشت. او در سال ۱۷۹۲ توانست مقامات ارتش فرانسه را راضی کند که وی را مجدداً به خدمت در ارتش بپذیرند. در این سال ائتلافی از قدرت های اروپایی علیه جمهوری فرانسه تشکیل شد و دوطرف بر سر مناطقی که امروزه در کشور ایتالیا واقع شده اند وارد جنگ شدند.

napoleon bonapartenapoleon bonapartenapoleon bonapartenapoleon bonapartenapoleon bonaparte

بپرس