naphtha

/ˈnæfθə//ˈnæfθə/

معنی: بنزین سنگین
معانی دیگر: (از ریشه ی فارسی)، نفت، نفتا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: naphthous (adj.)
• : تعریف: a colorless, flammable liquid distilled from coal or petroleum and used mainly as a solvent and cleaning agent.

جمله های نمونه

1. In the square the flower-sellers had lit the naphtha flares in the buckets set along the cobblestones.
[ترجمه گوگل]در میدان، گل‌فروش‌ها شراره‌های نفتا را در سطل‌هایی که در کنار سنگفرش‌ها قرار داده بودند، روشن کرده بودند
[ترجمه ترگمان]در میدان، the - را روشن کرده بودند که در سطل ها در امتداد سنگفرش خیابان می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Naphtha Stipper Reboiler duty is not decreased proportionally to the laden methanol to be stripped.
[ترجمه گوگل]وظیفه Reboiler نفتا استیپر متناسب با متانول بارگیری شده کاهش نمی یابد
[ترجمه ترگمان]وظیفه Naphtha Stipper proportionally نسبت به متانول مملو از متانول کاهش نمی یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Finally, the solubility of methyl chloride in solvent naphtha was mensurated to accord to industrial application.
[ترجمه گوگل]در نهایت، حلالیت متیل کلرید در حلال نفتا برای مطابقت با کاربرد صنعتی اندازه‌گیری شد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، قابلیت انحلال متیل کلرید در حالت حلال mensurated برای مطابقت با کاربرد صنعتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Naphtha is the main feedstock for steam cracking process, therefore its property directly influences the yields of main cracking products and the operation cycle of cracking furnace.
[ترجمه گوگل]نفتا ماده اولیه اصلی فرآیند کراکینگ با بخار است، بنابراین خواص آن مستقیماً بر بازده محصولات اصلی کراکینگ و چرخه عملیات کوره کراکینگ تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]مهم ترین ماده خام برای فرآیند ترک بخار است، بنابراین خاصیت آن مستقیما بر تولید محصولات ترک اصلی و چرخه بهره برداری از کوره به طور مستقیم تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A fluidized-bed process for upgrading FCC naphtha ZSM-zeolite catalyst has been developed.
[ترجمه گوگل]یک فرآیند بستر سیال برای ارتقاء کاتالیزور FCC نفتا ZSM-زئولیت توسعه داده شده است
[ترجمه ترگمان]یک فرآیند بس تر سیال برای ارتقا catalyst FCC پدید آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It will build 12 daily production capacity of 600 tons of differential fiber plant, crude gasoline (naphtha) eventually turn the finished clothes.
[ترجمه گوگل]این شرکت 12 ظرفیت تولید روزانه 600 تن کارخانه فیبر دیفرانسیل، بنزین خام (نفتا) را ایجاد می کند و در نهایت لباس های تمام شده را تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت ظرفیت تولید روزانه ۶۰۰ تن کارخانه فیبر تفاضلی، بنزین خام (نفتا)را خواهد ساخت و در نهایت لباس های تکمیل شده را تحویل خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Reaction rules of FCC light naphtha upgrading and FCC naphtha recycle and reflux upgrading have been investigated with FCC catalyst in the bench scale riser FCC unit.
[ترجمه گوگل]قوانین واکنش ارتقاء نفتای سبک FCC و بازیافت نفتای FCC و ارتقاء رفلاکس با کاتالیزور FCC در واحد FCC افزایش دهنده مقیاس بنچ بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]قوانین واکنش of light FCC به روز رسانی و برگشت برگشت مجددا با کاتالیست FCC در واحد FCC در مقیاس bench، مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective : To extract and determine naphtha in Eupatorium fortune.
[ترجمه گوگل]هدف: استخراج و تعیین نفتا در Eupatorium fortune
[ترجمه ترگمان]هدف: استخراج و تعیین naphtha در ثروت Eupatorium
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The treating process included naphtha absorption, light gas oil absorption and once through hydrogenation, etc.
[ترجمه گوگل]فرآیند تصفیه شامل جذب نفتا، جذب نفت گاز سبک و یک بار از طریق هیدروژناسیون و غیره بود
[ترجمه ترگمان]فرآیند تصفیه شامل جذب انرژی، جذب روغن گاز و یک بار از طریق هیدروژناسیون و غیره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The bases of this substance is naphtha, which has a very strong effect for health care.
[ترجمه گوگل]پایه این ماده نفتا است که تاثیر بسیار قوی برای مراقبت های بهداشتی دارد
[ترجمه ترگمان]اساس این ماده naphtha است که تاثیر بسیار زیادی برای مراقبت های بهداشتی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Solvent naphtha is one of the five broad areas of petroleum products.
[ترجمه گوگل]نفتای حلال یکی از پنج حوزه وسیع فرآورده های نفتی است
[ترجمه ترگمان]naphtha Solvent یکی از ۵ منطقه وسیعی از محصولات نفتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Fuel ( Gasoline and Naphtha ) cars of capacity 50 - thousand liters.
[ترجمه گوگل]خودروهای سوخت ( بنزینی و نفتا ) با ظرفیت 50 هزار لیتر
[ترجمه ترگمان]سوخت (بنزین و بنزین)ماشین های ظرفیت ۵۰ هزار لیتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In contact with a hot surface, naphtha petroleum fractions crack to produce ethylene and propylene.
[ترجمه گوگل]در تماس با سطح داغ، بخش های نفتا ترک خورده و اتیلن و پروپیلن تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]در تماس با سطح داغ، لوله های نفت خام برای تولید اتیلن و پروپیلن استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods: Apply microwave extraction in determining content of naphtha in Eupatorium Fortune.
[ترجمه گوگل]روش ها: استفاده از استخراج مایکروویو در تعیین محتوای نفتا در Eupatorium Fortune
[ترجمه ترگمان]روش ها: استفاده از استخراج مایکروویو در تعیین محتوا of در Eupatorium Fortune
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Meanwhile, the lack of naphtha raw materials and the obsoleteness of production facilities and equipment will also affect China's aromatics production capacity.
[ترجمه گوگل]این در حالی است که کمبود مواد اولیه نفتا و قدیمی بودن امکانات و تجهیزات تولیدی نیز بر ظرفیت تولید آروماتیک چین تاثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، فقدان مواد خام جدید و تولید تجهیزات و تجهیزات تولید نیز بر ظرفیت تولید آروماتیک چینی تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بنزین سنگین (اسم)
naphtha

تخصصی

[خودرو] نفتا
[عمران و معماری] حل کننده نفتی - نفتا
[مهندسی گاز] مخلوطی ازهیدروکربورهابه نسبتهای مختلف

انگلیسی به انگلیسی

• inflammable substance at the intermediate stage between gasoline and benzine; kerosene; petroleum

پیشنهاد کاربران

بپرس