nanotechnology

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a field of study or endeavor concerned with the engineering of matter at the level of the atom or molecule.

جمله های نمونه

1. The control of materials that nanotechnology offers to scientists and engineers of consumer products is one of the most important aspects of nanotechnology.
[ترجمه گوگل]کنترل موادی که فناوری نانو در اختیار دانشمندان و مهندسان محصولات مصرفی قرار می دهد یکی از مهمترین جنبه های فناوری نانو است
[ترجمه ترگمان]کنترل مواد که به دانشمندان و مهندسان محصولات مصرفی ارائه می کند یکی از مهم ترین جنبه های نانوتکنولوژی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The other is nanotechnology, which promises to reduce the size of electronic components to one-millionth of a meter, or roughly 10 times the size of an atom.
[ترجمه گوگل]دیگری فناوری نانو است که وعده کاهش اندازه قطعات الکترونیکی را به یک میلیونم متر یا تقریباً 10 برابر اندازه یک اتم می دهد
[ترجمه ترگمان]دیگری نانوتکنولوژی است که وعده کاهش اندازه اجزای الکترونیکی به یک میلیون متر و یا تقریبا ۱۰ برابر اندازه یک اتم را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nanoscience and nanotechnology includes three fields: nanomaterials, nanodevice and nanomeasurement and nanocharacterization.
[ترجمه گوگل]علم نانو و فناوری نانو شامل سه حوزه نانومواد، نانودستگاه و اندازه‌گیری نانو و مشخصه‌سازی نانو است
[ترجمه ترگمان]Nanoscience و نانوتکنولوژی از سه حوزه تشکیل شده اند: nanomaterials، nanodevice و nanomeasurement و nanocharacterization
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Alternative approaches are required if nanotechnology is to boost global health and equity, argues social scientist Donald Maclurcan.
[ترجمه گوگل]دونالد ماکلورکان، دانشمند علوم اجتماعی، استدلال می کند که اگر فناوری نانو بخواهد سلامت و برابری جهانی را تقویت کند، رویکردهای جایگزین مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]دونالد Maclurcan، دانشمند علوم اجتماعی، استدلال می کند که اگر فن آوری نانو برای ارتقای بهداشت و دارایی جهانی باشد، رویکردهای جایگزین مورد نیاز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Recently, along with development of Nanotechnology and molecular synthesis technology, molecular electronics has become a promising research area as well as an important field in Nano-electronics.
[ترجمه گوگل]اخیراً، همراه با توسعه فناوری نانو و فناوری سنتز مولکولی، الکترونیک مولکولی به یک حوزه تحقیقاتی امیدوارکننده و همچنین به یک حوزه مهم در نانو الکترونیک تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]اخیرا، به همراه توسعه فن آوری سنتز نانو تکنولوژی و مولکولی، الکترونیک مولکولی به یک حوزه تحقیقاتی امیدبخش و همچنین یک زمینه مهم در نانو - الکترونیک تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. GOSHAWK Fuel Enhancer is the better multi-functional liquid nanotechnology fuel enhancer on the market.
[ترجمه گوگل]تقویت کننده سوخت GOSHAWK تقویت کننده سوخت نانوتکنولوژی مایع چند منظوره بهتر در بازار است
[ترجمه ترگمان]goshawk سوخت goshawk سوختی چند کارکردی بهتر از فن آوری نانو فن آوری نانو در بازار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With its heuristic power of control, nanotechnology is considered as a potential field of ethical inquiry.
[ترجمه گوگل]نانوتکنولوژی با قدرت کنترل اکتشافی خود به عنوان یک زمینه بالقوه تحقیق اخلاقی در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]با قدرت اکتشافی اش، نانوتکنولوژی به عنوان حوزه ای بالقوه از تحقیقات اخلاقی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An important subfield of nanotechnology related to energy is nano fabrication.
[ترجمه گوگل]یکی از زیرشاخه‌های مهم نانوتکنولوژی مرتبط با انرژی، ساخت نانو است
[ترجمه ترگمان]یک رشته مهم از نانوتکنولوژی که با انرژی ارتباط دارد، ساخت نانو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In May, Donaldson and colleagues reported in Nature Nanotechnology that carbon nanotubes, tiny needle-shaped fibres of carbon, can lead to a form of lung cancer caused by asbestos in mice.
[ترجمه گوگل]در ماه مه، دونالدسون و همکارانش در Nature Nanotechnology گزارش دادند که نانولوله های کربنی، الیاف سوزنی شکل کوچک از کربن، می توانند منجر به نوعی سرطان ریه ناشی از آزبست در موش شوند
[ترجمه ترگمان]در ماه مه، دونالدسون و همکارانش در طبیعت نانو تکنولوژی گزارش دادند که نانو تیوب کربن، الیاف خرد شده کربن، می تواند به شکلی از سرطان ریه که از آزبست در موش ها ایجاد شده است، منجر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All of biology is arguably a form of nanotechnology.
[ترجمه گوگل]می توان گفت که تمام زیست شناسی نوعی از فناوری نانو است
[ترجمه ترگمان]همه بیولوژی احتمالا شکلی از نانوتکنولوژی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Think of nanotechnology as bioengineering for dry life.
[ترجمه گوگل]نانوتکنولوژی را به عنوان مهندسی زیستی برای زندگی خشک در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]به نانوتکنولوژی به عنوان bioengineering برای خشک کردن زندگی خشک فکر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We met at last year's international conference on nanotechnology.
[ترجمه گوگل]ما در کنفرانس بین المللی فناوری نانو در سال گذشته با یکدیگر ملاقات کردیم
[ترجمه ترگمان]ما در کنفرانس بین المللی سال گذشته در مورد نانوتکنولوژی با یکدیگر ملاقات کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In recent years nanotechnology obtained the application in the pharmacy domain.
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر فناوری نانو در حوزه داروسازی کاربرد پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر نانوتکنولوژی، کاربرد در حوزه داروخانه را بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You can already find nanotechnology in ski wax, skin cream, tennis rackets and even your khaki pants.
[ترجمه گوگل]شما می توانید فناوری نانو را در واکس اسکی، کرم پوست، راکت تنیس و حتی شلوار خاکی خود بیابید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید nanotechnology را در موم اسکی، بستنی، راکت تنیس و حتی شلوار khaki پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Nanotechnology can remarkably modify the hydrogen storage properties of hydrogen storage materials.
[ترجمه گوگل]نانوتکنولوژی می‌تواند خواص ذخیره‌سازی هیدروژن مواد ذخیره‌سازی هیدروژن را به طرز چشمگیری تغییر دهد
[ترجمه ترگمان]نانو تکنولوژی می تواند خواص ذخیره سازی هیدروژن مواد ذخیره سازی هیدروژن را به طور قابل ملاحظه ای اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] خُرد فناوری یک نوع فناوری ساخت است که قادر است بسیاری از ساختارهای سازگار با قوانین طبیعی را با هزینه کم بسازد و همینطور می تواند با دقت ملکول به ملکول این کار را انجام دهد .

انگلیسی به انگلیسی

• any technology that is based on a scale of nanometers (billionths of meters); any technology that is based on the placement or manipulation of single atoms

پیشنهاد کاربران

مثال:
In various scientific and research departments — such as in the nuclear sector, in the nanotechnology sector, in stem cell sector, and in various other departments that are an important part of global scientific and research areas — we've benefitted from the potential of these young people and made progress.
...
[مشاهده متن کامل]

در بخشهای علمی و تحقیقاتی گوناگون همچون بخش هسته ای، در بخش �نانوتکنولوژی {فناوری نانو}�، در بخش سلولهای بنیادی، و در بخشهای گوناگون دیگری که بخش مهمی از حوزه های علمی و تحقیقاتی جهانی هستند ما از ظرفیت این افراد جوان استفاده کرده ایم و پیشرفت کردیم.

nanotechnology ( فیزیک )
واژه مصوب: نانوفنّاوری
تعریف: شاخه‏ای از فنّاوری که عمدتاً با ابعاد و رواداری هایی از 0/1 تا 100 نانومتر سروکار دارد
Noun - uncountable :
نانوتکنولوژی
فناوری نانو

بپرس