1. nameless dread
وحشت بیان نکردنی
2. his nameless crimes
جنایات وصف ناپذیر او
3. one of the actor's many nameless admirers
یکی از دلباختگان متعدد و ناشناس آن هنرپیشه
4. the man who saved their lives prefers to remain nameless
مردی که جان آنها را نجات داد ترجیح می دهد که گمنام باقی بماند.
5. A certain person, who shall remain nameless, forgot to lock the front door.
[ترجمه گوگل]شخص خاصی که بی نام خواهد ماند، فراموش کرد در ورودی را قفل کند
[ترجمه ترگمان]شخص خاصی که بی نام و نشان باقی بماند، فراموش کرد در را قفل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The author of the article is nameless.
7. He managed to calm her nameless fears.
[ترجمه گوگل]او توانست ترس های بی نام او را آرام کند
[ترجمه ترگمان]سعی کرد ترس های nameless را آرام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Somebody, who will remain nameless, actually managed to drink two bottles of champagne!
[ترجمه گوگل]کسی که بی نام خواهد ماند، در واقع توانست دو بطری شامپاین بنوشد!
[ترجمه ترگمان]یک نفر که بی نام و نشان باقی خواهد ماند، دو بطری شامپاین نوشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. One boy, who shall remain nameless, has been late every day this week.
[ترجمه گوگل]یک پسر، که بی نام خواهد ماند، این هفته هر روز دیر می آمد
[ترجمه ترگمان]یک پسر که بی نام و نشان باقی بماند، هر روز در این هفته دیر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They are prey to nameless fears.
[ترجمه گوگل]آنها طعمه ترس های بی نام هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها طعمه ترس های بی نام هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A harmless pleasure can become the gateway to nameless hells when for whatever reasons it begins to carry a significant symbolic meaning.
[ترجمه گوگل]یک لذت بی ضرر زمانی می تواند به دروازه جهنم های بی نام تبدیل شود که به هر دلیلی معنای نمادین مهمی را به همراه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک لذت بی ضرر می تواند دروازه بهشت بی نام باشد، زمانی که به هر دلیلی، معنای نمادین معنی دار را باخود حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Many stations allow nameless, faceless fans to rail incessantly about things they know nothing about.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ایستگاهها به طرفداران بینام و بیچهره اجازه میدهند تا بیوقفه در مورد چیزهایی که چیزی نمیدانند صحبت کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ایستگاه ها به طرفداران بی نام و نشان اجازه می دهند که بی وقفه در مورد چیزهایی که چیزی از آن ها نمی دانند عبور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He was afraid of nameless, formless things that haunted his brain like the Furies.
[ترجمه گوگل]او از چیزهای بی نام و شکلی که مانند خشمگین ها مغزش را تسخیر کرده بودند می ترسید
[ترجمه ترگمان]از موجودات بی نام و بی شکل، که مانند the، مغزش را تسخیر کرده بود می ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Deeper still nameless horrors crawled into the old Dwarf mines and settled in the long-abandoned depths.
[ترجمه گوگل]وحشتهای عمیقتر هنوز بینام به معدنهای قدیمی کوتوله خزیدند و در اعماق رها شده مدتها ساکن شدند
[ترجمه ترگمان]ترس های ناشناخته و بی نام و نشان در معادن Dwarf قدیمی می خزید و در اعماق تاریک و متروک جا به جا می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید