namby pamby


بی بو و بی خاصیت، بی مزه، عاری از لطف و زیبایی، قشنگ، بی مغز، سخن بی مغز و بی بیمزه، نوشته های قشنگ و بیمزه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: shallow and without conviction; insipid.

(2) تعریف: lacking force or direction; indecisive.
اسم ( noun )
حالات: namby-pambies
مشتقات: namby-pambyish (adj.)
• : تعریف: one that lacks vigor or decisiveness.
مشابه: milquetoast

انگلیسی به انگلیسی

• excessively sentimental, weak, lacking moral or emotional strength
if you refer to someone as namby-pamby, you think they are very sentimental or prim; an informal word.

پیشنهاد کاربران

آدم سوسول
کسی با چیزی که به درد جرز لای درد هم نمی خوره
بی خاصیت، به درد نخور ، ضعیف، ترسو،
Ineffectual
Spineless
Feeble or weak
بی اساس ، سست و ضیف ، سست عنصر ، احمقانه
Namby - pamby nonsense
مزخرفات احمقانه ، چرندیات پوچ و بی اساس
ضعیف، احمق
سست عنصر

بپرس