nailing


می  زنی

جمله های نمونه

1. she was nailing her eyes on the beetle
او چشمان خود را بر آن سوسک دوخته بود.

2. We spent the morning nailing up signposts.
[ترجمه گوگل]صبح را با میخ زدن تابلوهای راهنما گذراندیم
[ترجمه ترگمان] صبح رو با یه سری سری signposts گذروندیم …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. While we were nailing up that big front door, these guys were sneaking in around the back.
[ترجمه گوگل]در حالی که ما داشتیم آن در بزرگ جلویی را میخکوب می کردیم، این بچه ها به صورت مخفیانه از پشت سر می زدند
[ترجمه ترگمان]وقتی که داشتیم اون در بزرگ رو میخکوب می کردیم، این آدما یواشکی اینور اونور سرک میکشیدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He set this aside, nailing it to the cross.
[ترجمه گوگل]او این را کنار گذاشت و آن را به صلیب میخکوب کرد
[ترجمه ترگمان]آن را کنار گذاشت و به صلیب میخکوب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Every sheep within two miles Is nailing me accurately down With its hellishly-shaven starved-priest expression.
[ترجمه گوگل]هر گوسفندی که در فاصله دو مایلی قرار دارد، با قیافه کشیش گرسنگی تراشیده جهنمی اش مرا دقیقاً میخکوب می کند
[ترجمه ترگمان]هر گوسفندی که در عرض دو مایلی وجود دارد، مرا با دقت کامل، با حالت جهنمی تراشیده و جهنمی خود میخکوب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mayer, the mapmaker, worked in Nuremberg, nailing down precise coordinates for the productions of the Homann Cartographic Bureau.
[ترجمه گوگل]مایر، نقشه‌ساز، در نورنبرگ کار می‌کرد و مختصات دقیقی را برای تولیدات دفتر نقشه‌برداری هومان تعیین می‌کرد
[ترجمه ترگمان]مایر، the، در نورنبرگ کار می کرد و هماهنگ کردن مختصات دقیق برای تولیدات دفتر homann Cartographic کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The main structure of JM-203 nailing machine is stated briefly, the pneumatical system is stressed and the technology improvement is analyzed during the trial-manufacture.
[ترجمه گوگل]ساختار اصلی دستگاه نیلینگ JM-203 به طور خلاصه بیان شده است، سیستم پنوماتیکی تحت فشار قرار می گیرد و بهبود فناوری در طول ساخت آزمایشی تجزیه و تحلیل می شود
[ترجمه ترگمان]ساختار اصلی ماشین nailing - - ۲۰۳، به طور خلاصه بیان شده است، سیستم pneumatical مورد تاکید قرار گرفته و بهبود فن آوری در طی ساخت آزمایش تحلیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Femoral diaphyseal fractures are the domain of intramedullary nailing.
[ترجمه گوگل]شکستگی های دیافیز فمور حوزه نیلینگ داخل مدولری است
[ترجمه ترگمان]femoral diaphyseal، دامنه of intramedullary هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nailing down the differences between sockeye and chinook salmon could take years, however.
[ترجمه گوگل]با این حال، رفع تفاوت‌های بین ماهی سالمون و شینوک سالمون ممکن است سال‌ها طول بکشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، اختلافات میان sockeye و سالمون ها ممکن است سال ها طول بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Summary: The conventional approach for antegrade intramedullary nailing (AIN) of humerus fractures is associated with persistent pain and compromised shoulder function.
[ترجمه گوگل]خلاصه: رویکرد مرسوم برای نیلینگ داخل مدولری متقاطع (AIN) شکستگی استخوان بازو با درد مداوم و اختلال در عملکرد شانه همراه است
[ترجمه ترگمان]خلاصه: رویکرد مرسوم برای antegrade intramedullary humerus (AIN)، fractures با درد مداوم و تابع شانه به خطر افتاده مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The study supports the use of cephalo-medullary nailing for subtrochanteric fractures with a union rate of 95%.
[ترجمه گوگل]این مطالعه از استفاده از نیلینگ سفالومدولاری برای شکستگی‌های ساب تروکانتریک با نرخ پیوند 95% پشتیبانی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه از استفاده از cephalo - medullary برای nailing subtrochanteric با نرخ union ۹۵ % پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusions Internal fixation by plate and intramedullary nailing without reaming are safe for polytraumatized patients with FES and long bone fractures.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تثبیت داخلی توسط صفحه و میخکوبی داخل مدولاری بدون ریمینگ برای بیماران پلی تروماتیزه با FES و شکستگی استخوان بلند بی خطر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تثبیت داخلی با plate و میخ کردن intramedullary بدون reaming برای بیماران polytraumatized با شکستگی های استخوان و شکستگی استخوان طولانی ایمن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To discuss the retrograde nailing internal fixation in the treatment of femur comminuted fracture.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد تثبیت داخلی نیلینگ رتروگراد در درمان شکستگی استخوان ران
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد حرکت واپس رونده nailing داخلی در درمان شکستگی استخوان ران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results:The nailing point of anatomical orientation, safe bounds and depth in the Sacro-iliac joint fixation by double head hollowed screw were obtained. Conclusion:The treatment . . .
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: نقطه میخ‌سازی جهت آناتومیک، مرزهای ایمن و عمق در تثبیت مفصل ساکرو ایلیاک توسط پیچ دو سر توخالی به‌دست آمد نتیجه گیری: درمان
[ترجمه ترگمان]نتایج: نقطه nailing جهت anatomical، کران و عمق ایمن در fixation مشترک sacro - iliac با دو سر مقعر پایه، به دست آمد نتیجه گیری: درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

میخکوب کردن
مهندسی ژئوتکنیک، در بحث پایدار سازی ( سازه نگهبان ) گود به معنی"دیوار خاک دوزی شده" می باشد.
پایدارسازی گود بوسیله تکنیک ها و ساخت سازه های حایل ( مهندسی عمران ـ ژئو تکنیک )

بپرس