1. What NAFTA did was institutionalize the economic reforms.
[ترجمه گوگل]آنچه نفتا انجام داد، نهادینه کردن اصلاحات اقتصادی بود
[ترجمه ترگمان]کاری که NAFTA انجام داد این بود که اصلاحات اقتصادی را از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاری که NAFTA انجام داد این بود که اصلاحات اقتصادی را از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Key words: supply chain, border trade, NAFTA.
[ترجمه گوگل]کلیدواژه: زنجیره تامین، تجارت مرزی، نفتا
[ترجمه ترگمان]واژگان کلیدی: زنجیره تامین، تجارت مرزی، NAFTA
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]واژگان کلیدی: زنجیره تامین، تجارت مرزی، NAFTA
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. At present ( NAFTA ) ( EU ) is most successful by the North America free trade area with Union.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر (نفتا) (اتحادیه اروپا) بیشترین موفقیت را در منطقه تجارت آزاد آمریکای شمالی با اتحادیه دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر (NAFTA)(EU)بیش ترین موفقیت را در منطقه آزاد تجاری آمریکای شمالی با اتحادیه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر (NAFTA)(EU)بیش ترین موفقیت را در منطقه آزاد تجاری آمریکای شمالی با اتحادیه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Salinas was deeply committed to the North American Free Trade Agreement (NAFTA), which he had negotiated with President Bush.
[ترجمه گوگل]سالیناس عمیقاً به توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) که با رئیس جمهور بوش مذاکره کرده بود، متعهد بود
[ترجمه ترگمان]سالیناس عمیقا به توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA)متعهد بود که با رئیس جمهور بوش مذاکره کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سالیناس عمیقا به توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA)متعهد بود که با رئیس جمهور بوش مذاکره کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The NAFTA debate also exposed the often unnoticed fact that the environmental community is not monolithic.
[ترجمه گوگل]بحث نفتا همچنین این واقعیت غالباً نادیده گرفته شده را آشکار کرد که جامعه زیست محیطی یکپارچه نیست
[ترجمه ترگمان]بحث NAFTA همچنین این حقیقت را که جامعه محیط زیست یکپارچه نیست را افشا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بحث NAFTA همچنین این حقیقت را که جامعه محیط زیست یکپارچه نیست را افشا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Chapter one introduces regulations of FET standard in NAFTA.
[ترجمه گوگل]فصل اول مقررات استاندارد FET در نفتا را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]فصل یک مقررات استاندارد FET در NAFTA را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فصل یک مقررات استاندارد FET در NAFTA را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Chapter Two focus on the Amicus Curiae in NAFTA investment dispute settlement mechanism.
[ترجمه گوگل]فصل دوم بر روی Amicus Curiae در مکانیسم حل اختلاف سرمایه گذاری نفتا تمرکز دارد
[ترجمه ترگمان]فصل دو بر روی Amicus Amicus در مکانیسم حل اختلاف سرمایه گذاری NAFTA تمرکز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فصل دو بر روی Amicus Amicus در مکانیسم حل اختلاف سرمایه گذاری NAFTA تمرکز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The NAFTA agreement covers trade in goods, technical barriers to trade, government procurement, investment, and services.
[ترجمه گوگل]قرارداد نفتا تجارت کالا، موانع فنی تجارت، تدارکات دولتی، سرمایه گذاری و خدمات را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]توافقنامه NAFTA تجارت کالا، موانع فنی برای تجارت، تدارکات دولتی، سرمایه گذاری و خدمات را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توافقنامه NAFTA تجارت کالا، موانع فنی برای تجارت، تدارکات دولتی، سرمایه گذاری و خدمات را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The EU and NAFTA are successful models of economic cooperation region.
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا و نفتا الگوهای موفق منطقه همکاری اقتصادی هستند
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا و NAFTA مدل های موفقی از منطقه هم کاری اقتصادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا و NAFTA مدل های موفقی از منطقه هم کاری اقتصادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Since NAFTA came into effect, the Canadian standard of living has inched closer to America's.
[ترجمه گوگل]از زمانی که نفتا به اجرا درآمد، استاندارد زندگی کانادا به سرعت به آمریکا نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]از زمانی که NAFTA به اجرا درآمد، استاندارد زندگی کانادایی به آمریکا نزدیک تر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از زمانی که NAFTA به اجرا درآمد، استاندارد زندگی کانادایی به آمریکا نزدیک تر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Many Mexican small businesses folded due to NAFTA.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مشاغل کوچک مکزیکی به دلیل نفتا سقوط کردند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تجارت های کوچک مکزیکی به خاطر NAFTA folded شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تجارت های کوچک مکزیکی به خاطر NAFTA folded شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The North American Free Trade Agreement ( NAFTA ) is an example of a preferential trading arrangement.
[ترجمه گوگل]قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) نمونه ای از ترتیبات تجارت ترجیحی است
[ترجمه ترگمان]توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA)نمونه ای از یک قرارداد تجاری ترجیحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA)نمونه ای از یک قرارداد تجاری ترجیحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The NAFTA came into effect on January 199
[ترجمه گوگل]NAFTA در ژانویه 199 اجرایی شد
[ترجمه ترگمان]NAFTA در ۱۹۹ ژانویه اجرا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]NAFTA در ۱۹۹ ژانویه اجرا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The practical benefits of Nafta have long been undervalued.
[ترجمه گوگل]مزایای عملی نفتا مدتهاست که کم ارزش بوده است
[ترجمه ترگمان]منافع عملی of مدت هاست که ارزش چندانی نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منافع عملی of مدت هاست که ارزش چندانی نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. As we know, chapter 11 of NAFTA establishes an Investor - State disputes resolution system.
[ترجمه گوگل]همانطور که می دانیم، فصل 11 نفتا یک سیستم حل و فصل اختلافات سرمایه گذار - دولتی را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]همانطور که می دانیم، فصل ۱۱ از NAFTA یک سیستم حل اختلاف میان سرمایه گذار و سرمایه گذار را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همانطور که می دانیم، فصل ۱۱ از NAFTA یک سیستم حل اختلاف میان سرمایه گذار و سرمایه گذار را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید