1. that was when he reached the moral nadir of his life
در آن هنگام بود که به فرودینگاه اخلاقی عمر خود نزول کرد.
2. he fell from the zenith of loftiness to the nadir of wretchedness
از اوج رفعت به حضیض ذلت افتاد.
3. after he lost the election, his spirits sank to their nadir
پس از شکست در انتخابات،روحیه ی او به پایین ترین حد خود رسید.
4. At the nadir of her career, she was given a great encouragement by his marrying her.
[ترجمه گوگل]در ابتدای کارش، ازدواج او با او بسیار تشویق شد
[ترجمه ترگمان]در the شغل او، با ازدواج او دلگرمی بزرگی به او داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Company losses reached their nadir in 199
[ترجمه گوگل]زیان شرکت در سال 199 به پایین ترین حد خود رسید
[ترجمه ترگمان]خسارت های شرکت به پایین ترین حد خود در ۱۹۹ مورد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. 1945 to 1946 was the nadir of Truman's presidency.
[ترجمه گوگل]سال های 1945 تا 1946 اوج ریاست جمهوری ترومن بود
[ترجمه ترگمان]۱۹۴۵ تا ۱۹۴۶ پایین ترین دوره ریاست جمهوری ترومن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This failure was the nadir of her career.
8. When they were at their nadir there would be a transformation.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها در حد نادر خود بودند، تحولی رخ می داد
[ترجمه ترگمان]وقتی در بدترین شرایط زندگی می کردند، تبدیل به یک دگرگونی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was the nadir of his career.
10. Britain is at a nadir in its history as a liberal democracy.
[ترجمه گوگل]بریتانیا در تاریخ خود به عنوان یک لیبرال دموکراسی در نادری قرار دارد
[ترجمه ترگمان]بریتانیا در تاریخ خود به عنوان یک دموکراسی لیبرال در پایین ترین حد خود قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was 42 points off at its nadir.
[ترجمه گوگل]42 امتیاز در نادر خود بود
[ترجمه ترگمان]در پایین ترین حد خود ۴۲ نقطه وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Mr Nadir faced trial in September on charges of theft and false accounting.
[ترجمه گوگل]آقای نادر در ماه سپتامبر به اتهام دزدی و حسابداری دروغین محاکمه شد
[ترجمه ترگمان]آقای نادر در ماه سپتامبر به اتهام دزدی و حسابداری نادرست با دادگاه مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The tsar's fortunes had reached their nadir.
[ترجمه گوگل]ثروت تزار به حد نادری خود رسیده بود
[ترجمه ترگمان]ثروت تزار به nadir رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Father's Day was the nadir.