nacelle

/næˈsel//næˈsel/

(هواپیما) اتاقک موتور، موتورخانه، ناسل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an enclosure on an aircraft for housing the engine, the cargo, or the crew and passengers.

(2) تعریف: the gondola of a passenger-carrying balloon.

جمله های نمونه

1. An O - ring located in nacelle flange is applied between the grease channels in nacelle and bearing.
[ترجمه گوگل]یک حلقه O واقع در فلنج ناسل بین کانال های گریس در ناسل و بلبرینگ اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]یک حلقه O - ای که در flange nacelle قرار دارد بین کانال های روغنی در nacelle و یاتاقان استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The nacelle control system of intelligent wind generator is based on fuzzy control. Host computer adopted the fuzzy controller 80C55of single chip microcomputer.
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل ناسل ژنراتور بادی هوشمند مبتنی بر کنترل فازی است کامپیوتر میزبان از کنترل کننده فازی 80C55 میکروکامپیوتر تک تراشه ای استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]سیستم کنترل nacelle ژنراتور بادی هوشمند براساس کنترل فازی است کامپیوتر میزبان، کنترل کننده فازی ۸۰ C۵۵of، microcomputer، را به کار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We pay special engine nacelle, which is the most important zone to protect.
[ترجمه گوگل]ما ناسل مخصوص موتور را پرداخت می کنیم که مهمترین منطقه برای محافظت است
[ترجمه ترگمان]ما به nacelle موتور ویژه ای می پردازیم که مهم ترین منطقه برای حفاظت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Comfortable at dish box container, nacelle, tracery wall, window box and balcony help advance somebody's career.
[ترجمه گوگل]راحت در ظرف جعبه ظرف، ناسل، دیوار ردیاب، جعبه پنجره و بالکن به پیشرفت شغلی کمک می کند
[ترجمه ترگمان]در ظرف شیشه ای dish، nacelle، دیوار نقش دار، جعبه پنجره و بالکن به پیشرفت شغلی فرد کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Different nacelle with deeper ross - section and intake over propeller shaft.
[ترجمه گوگل]ناسلی متفاوت با مقطع عمیق تر و ورودی روی محور پروانه
[ترجمه ترگمان]nacelle مختلف با برش بیشتر و جذب بیشتر بر روی شفت پروانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Here the air-lock doors of a cargo bay; there a communications nacelle, a launch pad, a service hatch.
[ترجمه گوگل]در اینجا قفل هوا درهای یک محفظه بار یک ناسل ارتباطی، یک سکوی پرتاب، یک دریچه خدماتی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در اینجا دره ای بسته یک خلیج باری، یک مرکز ارتباطات، یک سکوی پرتاب، یک دریچه خدمات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dense smoke coming out of No 4 engine cowling ( engine nacelle ), fire suspected.
[ترجمه گوگل]دود غلیظی که از روکش موتور شماره 4 ( ناسل موتور ) خارج می شود، مشکوک به آتش سوزی است
[ترجمه ترگمان]دود غلیظ از موتور ۴ موتور cowling (nacelle موتور)که مظنون به آتش سوزی هستند، رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The system mainly includes subsystems of tower base control and nacelle control.
[ترجمه گوگل]این سیستم عمدتاً شامل زیرسیستم های کنترل پایه برج و کنترل ناسل است
[ترجمه ترگمان]این سیستم عمدتا شامل زیرسیستم کنترل پایه برج و کنترل nacelle است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• basket or car suspended from a hot-air balloon; enclosed area housing an airplane's engine; cargo or passenger compartment of an airplane

پیشنهاد کاربران

غلاف موتور
nacelle ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: محفظۀ موتور
تعریف: محفظه‏ای که موتور هواگَرد در آن قرار می‏گیرد
دماغه

بپرس