1. See if you can nab a seat.
 [ترجمه گوگل]ببینید آیا می توانید یک صندلی بنشینید 
[ترجمه ترگمان] ببین میتونی یه صندلی گیر بیاری یا نه 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. Wonderful, senator, and how do you propose to nab those pilots?
 [ترجمه گوگل]فوق العاده است، سناتور، و چگونه پیشنهاد می کنید آن خلبانان را دستگیر کنید؟ 
[ترجمه ترگمان]بله سناتور، شما چطور می خواهید این pilots را دستگیر کنید؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. The Nab is an excellent viewpoint, better in fact than the actual summit of Wild Boar Fell although of lower elevation.
 [ترجمه گوگل]ناب منظره ای عالی است، در واقع بهتر از قله واقعی گراز وحشی سقوط کرده است، اگرچه ارتفاع کمتری دارد 
[ترجمه ترگمان]The یک دیدگاه عالی است، در واقع نسبت به قله واقعی of وحشی، با وجود ارتفاع پایین، بهتر است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Their craggy Nab, poised above the Tees estuary, was as proud a landmark as neighbouring Roseberry Topping.
 [ترجمه گوگل]ناب صخرهای آنها که در بالای مصب تی قرار داشت، به اندازه همسایه رزبری تاپینگ نقطه عطفی بود 
[ترجمه ترگمان]nab که در بالای مصب Tees قرار گرفته بود، به عنوان نقطه عطف اصلی خود به نقطه عطف اصلی خود افتخار می کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. That means attempts to nab the downright nasty might just nail a few well-heeled, flannel-shirted shoppers in the process.
 [ترجمه گوگل]این بدان معناست که تلاش برای دستگیری افراد ناخوشایند ممکن است فقط چند خریدار پاشنه بلند و پیراهن فلانل را در این فرآیند میخکوب کند 
[ترجمه ترگمان]این به آن معنی است که تلاش برای به دست آوردن یک خرید کاملا کثیف ممکن است فقط چند خریدار به هم ریخته است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. A video helped police nab the suspect.
 [ترجمه گوگل]یک ویدئو به پلیس کمک کرد تا مظنون را دستگیر کند 
[ترجمه ترگمان]یک ویدیو به پلیس در دستگیری این مظنون کمک کرده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Little hand is fishhook, gently ~ hooks nab!
 [ترجمه گوگل]دست کوچک ماهی قلاب است، به آرامی ~ قلاب ناب! 
[ترجمه ترگمان]دست کوچک او fishhook است، به آرامی دستگیرش کنید! 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. " Nab, anybody can lose a tail when they really want to.
 [ترجمه گوگل]"ناب، هر کسی وقتی واقعاً بخواهد می تواند یک دم را از دست بدهد 
[ترجمه ترگمان]\"nab\"، هر کسی می تواند وقتی واقعا می خواهد یک دمش را از دست بدهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Police officers often use fingerprints successfully to nab criminals.
 [ترجمه گوگل]افسران پلیس اغلب با موفقیت از اثر انگشت برای دستگیری مجرمان استفاده می کنند 
[ترجمه ترگمان]افسران پلیس اغلب از اثر انگشت با موفقیت برای دستگیری مجرمان استفاده می کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. The police failed to nab the thief.
 [ترجمه گوگل]پلیس موفق به دستگیری سارق نشد 
[ترجمه ترگمان]پلیس نتوانست دزد را دستگیر کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. A whole company of armed troops can't nab a couple of weaponless dog-faces! What fool would believe that?
 [ترجمه گوگل]یک گروه کامل از نیروهای مسلح نمی توانند چند سگ بدون سلاح را دستگیر کنند! کدام احمقی این را باور می کند؟ 
[ترجمه ترگمان]یه گروه از افراد مسلح نمی تونن چند تا از سگ ها رو دستگیر کنن! کدوم احمقی همچین چیزی رو باور می کنه؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. A video helped police nab the suspect. Authorities are still looking for another suspect.
 [ترجمه گوگل]یک ویدئو به پلیس کمک کرد تا مظنون را دستگیر کند مقامات همچنان به دنبال یک مظنون دیگر هستند 
[ترجمه ترگمان]یک ویدیو به پلیس در دستگیری این مظنون کمک کرده است مقامات هنوز به دنبال یک مظنون دیگر هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. American Corey Cogdell hit the target to nab third place.
 [ترجمه گوگل]کوری کوگدل آمریکایی به هدف رسید و مقام سوم را به دست آورد 
[ترجمه ترگمان]کوری Cogdell آمریکایی به این هدف رسید که مکان سوم را به دست آورد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. "It just seems NAB is hell-bent on trying to bulk up without thinking if it is accretive to shareholders," said Don Williams, Chief Investment Officer at Platypus Asset Management.
 [ترجمه گوگل]دان ویلیامز، مدیر ارشد سرمایه گذاری در Platypus Asset Management می گوید: «به نظر می رسد NAB در تلاش است تا بدون فکر کردن به سود سهامداران باشد یا خیر 
[ترجمه ترگمان]دون ویلیامز، افسر ارشد سرمایه گذاری در مدیریت دارایی Platypus، گفت: \" به نظر می رسد که دفتر پاسخگویی ملی در تلاش است تا بدون فکر کردن به سهامداران، بدون فکر کردن به سهام داران بزرگ شود \" 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. In its default configuration, NAB is a real chatterbox.
 [ترجمه گوگل]NAB در پیکربندی پیشفرض خود یک چتر باکس واقعی است 
[ترجمه ترگمان]اداره حسابرسی ملی در پیکربندی پیش فرض خود، یک chatterbox واقعی است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید