noise level

/ˌnɔɪzˈlevl̩//noɪzˈlevl̩/

میزان خش

جمله های نمونه

1. Noise level was about average for an electric machine, certainly quieter than petrol-driven models.
[ترجمه گوگل]سطح سر و صدا برای یک ماشین الکتریکی تقریباً متوسط ​​بود، مطمئناً ساکت‌تر از مدل‌های بنزینی
[ترجمه ترگمان]سطح نویز در حدود میانگین برای یک دستگاه الکتریکی بود، که قطعا آرام تر از مدل های بنزینی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The noise level was high in both languages; all faces were deadly serious.
[ترجمه گوگل]سطح نویز در هر دو زبان بالا بود همه چهره ها به شدت جدی بودند
[ترجمه ترگمان]سطح صدا در هر دو زبان بالا بود؛ همه چهره ها جدی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In general, the controls are well-positioned and maximum noise level is 79dBA.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، کنترل ها در موقعیت خوبی قرار دارند و حداکثر سطح نویز 79dBA است
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، کنترل ها به خوبی موقعیت بندی شده اند و حداکثر سطح نویز ۷۹ dBA است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I mean nada, zilch, noise level, off the screen, under the radar.
[ترجمه گوگل]منظورم نادا، زیلچ، سطح نویز، خارج از صفحه، زیر رادار است
[ترجمه ترگمان]منظورم nada، zilch، سطح صدا، خارج از صفحه، زیر رادار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lowest interior and exterior noise level of any high speed business jet.
[ترجمه گوگل]کمترین سطح سر و صدای داخلی و خارجی در بین هر جت تجاری پرسرعت
[ترجمه ترگمان]پایین ترین سطح صدا داخلی و خارجی هر جت تجاری با سرعت بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Efficient, low - noise level, Multipurpose flow and static pressure.
[ترجمه گوگل]کارآمد، سطح سر و صدای کم، جریان چند منظوره و فشار استاتیک
[ترجمه ترگمان]جریان چند منظوره، جریان چند منظوره و فشار ایستا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Airflow system maximizes air volume at minimum noise level.
[ترجمه گوگل]سیستم جریان هوا حجم هوا را در حداقل سطح صدا به حداکثر می رساند
[ترجمه ترگمان]سیستم airflow حجم هوا را در سطح حداقل نویز به حداکثر می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The internal noise level becomes the important index of weighing the grade level of the automobile.
[ترجمه گوگل]سطح سر و صدای داخلی به شاخص مهم وزن کردن سطح درجه خودرو تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]سطح نویز داخلی شاخص مهمی از سنجش سطح کلاس خودرو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The result also shows the noise level of station is one of the most important factors for signal detectability .
[ترجمه گوگل]همچنین نتایج نشان می‌دهد که سطح نویز ایستگاه یکی از مهم‌ترین عوامل برای تشخیص سیگنال است
[ترجمه ترگمان]این نتیجه همچنین نشان می دهد که سطح نویز ایستگاه یکی از مهم ترین عوامل for سیگنال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Experiments show that the vibration and noise level of new riveter are decreased obviously.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌ها نشان می‌دهد که ارتعاش و سطح صدای پرچ‌کن جدید به وضوح کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها نشان می دهد که سطح صدا و نویز of جدید به طور مشخص کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Monitor frequently temperature and noise level in the acceptable values.
[ترجمه گوگل]مرتباً دما و سطح نویز را در مقادیر قابل قبول نظارت کنید
[ترجمه ترگمان]پایش مکرر دما و سطح صدا در مقادیر قابل قبول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The noise level intensifies . The hollering of children deepens and distends into LOW EERIE HOWLS.
[ترجمه گوگل]سطح سر و صدا تشدید می شود زوزه کودکان عمیق تر می شود و به زوزه های کم ترسناک تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]سطح صدا تشدید می شود جیغ و فریاد بچه ها عمیق تر می شود و به سرعت به howls eerie تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Although children under 3 can enjoy many of the activities, they might be frightened by the noise level.
[ترجمه گوگل]اگرچه کودکان زیر 3 سال می توانند از بسیاری از فعالیت ها لذت ببرند، اما ممکن است از سطح سر و صدا ترسیده شوند
[ترجمه ترگمان]اگر چه کودکان زیر ۳ سال می توانند از فعالیت های بسیاری لذت ببرند، ممکن است از سطح سر و صدا ترسیده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Even though it was now well after midnight, the noise level was approaching the pain threshold.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه اکنون از نیمه شب گذشته بود، سطح سر و صدا به آستانه درد نزدیک می شد
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه حالا خوب بود، بعد از نیمه شب، سطح سرو صدا به آستانه در رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] سطح نوفه
[عمران و معماری] میزان سر و صدا
[برق و الکترونیک] سطح نویز سطح نویز الکتریکی یا آکوستیکی در یک مکان خاص . این مقدار در مقایسه با یک سطح مرجع معین بر حسب دسیبل بیان می شود . از مقدار نویز در یک گستره بسامدی معین انتگرال گرفته می شود.
[زمین شناسی] سطح صدا، میزان صدا

انگلیسی به انگلیسی

• level of noise, amount of noise

پیشنهاد کاربران

noise level ( فیزیک )
واژه مصوب: تراز نوفه
تعریف: میانگین شدت صوت و جریان یا ولتاژ ناخواسته نسبت به کمیت متناظر معین

بپرس