nattily


بطور اراسته و قشنگ، از روى زبر دستى، ماهرانه

جمله های نمونه

1. Then Jack Scamp appeared from inside the Mimosa, nattily dressed in white shirt, dark tie and dark blazer.
[ترجمه گوگل]سپس جک اسکامپ با پیراهن سفید، کراوات تیره و بلیزر تیره از داخل میموزا ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]بعد، جک scamp از داخل Mimosa ظاهر شد، nattily با پیراهن سفید، کراوات تیره، کراوات تیره و کت تیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Later, sitting at the interview table alongside the nattily dressed Derek Fisher, Artest looked like he had just finished working on his car.
[ترجمه گوگل]آرتست بعداً، در کنار درک فیشر که لباس شیک پوشیده بود، پشت میز مصاحبه نشسته بود، انگار تازه کار روی ماشینش را تمام کرده است
[ترجمه ترگمان]بعدها، پشت میز مصاحبه، در کنار the، درک فیشر، انگار تازه کارش را روی اتومبیلش تمام کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was arranged carefully and nattily.
[ترجمه گوگل]با دقت و به خوبی چیده شده بود
[ترجمه ترگمان]آن را با دقت و دقت چیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But don't get tangled: Gasol's a key player, one of the most adept power forwards in the league at scoring nattily and moving the ball.
[ترجمه گوگل]اما قاطی نشوید: گسول یک بازیکن کلیدی است، یکی از ماهرترین پاور فورواردهای لیگ در گلزنی زیبا و حرکت دادن توپ
[ترجمه ترگمان]اما گیر بیفتید: بازیکن کلیدی است، یکی از قدرتمندترین قدرت در لیگ در لیگ scoring و در حال حرکت توپ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Instead of answering, Alice spies a white rabbit dressed rather nattily and decides to leave the spineless son of a lord behind and follow the rabbit down a hole at the base of a large tree.
[ترجمه گوگل]آلیس به جای پاسخ دادن، یک خرگوش سفید را جاسوسی می کند که لباس نسبتاً شیک پوشیده است و تصمیم می گیرد پسر بی ستون یک لرد را پشت سر بگذارد و خرگوش را در سوراخی در پایه یک درخت بزرگ دنبال کند
[ترجمه ترگمان]به جای جواب دادن، یک خرگوش سفید به شکل خرگوش سفید پوشیده بود و تصمیم گرفت که پسر بی جرات یک لرد را پشت سرش رها کند و خرگوش را از سوراخ یک درخت بزرگ بیرون بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a pleasing manner; in an organized fashion; smartly, neatly

پیشنهاد کاربران

بپرس