naris


منخرین، سورا  بینی مهره داران

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: nares
• : تعریف: one of the outer openings of the vertebrate nose; nostril or nasal passage.

جمله های نمونه

1. "Z"-plasty; acquired stenosis of anterior naris; treatment.
[ترجمه گوگل]"Z"-plasty; تنگی اکتسابی ناریس قدامی؛ رفتار
[ترجمه ترگمان]\"Z\" - plasty؛ acquired از naris قدامی؛ درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With the development of the fish, the anterior naris of the fry rose above the external surface and developed into a tubular extension, which opened to the outside.
[ترجمه گوگل]با رشد ماهی، ناریس قدامی بچه ماهی از سطح خارجی بالا رفت و به شکل یک امتداد لوله ای شکل گرفت که به بیرون باز می شد
[ترجمه ترگمان]با توسعه ماهی، بخش قدامی مغز سرخ، بالاتر از سطح خارجی قرار گرفت و به شکل لوله مانندی رشد کرد که به سمت بیرون باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Either of the external openings of the nose; a naris .
[ترجمه گوگل]هر یک از منافذ خارجی بینی؛ یک ناریس
[ترجمه ترگمان]یا سوراخ های خارجی بینی؛ یک naris
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods:318 children with OSAHS without antiaditis in the recent one year and without deflection of nasal septum, rhinitis, posterior naris stenosis, tongue body hypertrophy and etc.
[ترجمه گوگل]روش کار: 318 کودک مبتلا به OSAHS بدون آنتی آدیت در یک سال اخیر و بدون انحراف تیغه بینی، رینیت، تنگی ناریس خلفی، هیپرتروفی بدن زبان و غیره
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۳۱۸ کودک مبتلا به OSAHS بدون antiaditis در یک سال اخیر و بدون انحراف بینی بینی، rhinitis، خلفی naris، زبان بدنی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nasal process of premaxilla forms the whole posterior margin of the naris.
[ترجمه گوگل]فرآیند بینی پره ماگزیلا تمام حاشیه خلفی ناریس را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]فرآیند بینی of، کل حاشیه عقبی of را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All cases were satisfied with the outline of external nose and non - constriction of anterior naris.
[ترجمه گوگل]همه موارد از طرح بیرونی بینی و عدم انقباض ناریس قدامی رضایت داشتند
[ترجمه ترگمان]تمامی موارد از طرح کلی بینی خارجی و non از naris قدامی راضی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Treating group inspired the 0 9% sodium chloride from anterior naris, and spewed it from mouth through nasal cavity and nasopharynx. The control group washed the mouth with the conventional method.
[ترجمه گوگل]گروه درمان، کلرید سدیم 0 9% را از ناریس قدامی الهام بخشید و آن را از دهان از طریق حفره بینی و نازوفارنکس بیرون زد گروه کنترل دهان را با روش معمول شستشو دادند
[ترجمه ترگمان]اضافه کردن گروه به گروه ۱ % سدیم کلرید از naris قدامی را ایجاد کرد و آن را از دهانه بینی و حفره بینی بیرون آورد گروه کنترل دهان را با روش مرسوم شست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Result: 4 cases were cured with satisfied outline of unclear scar and non constriction of anterior naris.
[ترجمه گوگل]نتیجه: 4 مورد با طرح رضایت بخش اسکار نامشخص و عدم انقباض ناریس قدامی بهبود یافتند
[ترجمه ترگمان]نتیجه: ۴ مورد با طرح کلی از جای زخم مبهم و non از naris قدامی، درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the fall of 200 during our field work in Laos, we observed the naris drinking in the Tai-Kang population in the Houaphan province.
[ترجمه گوگل]در پاییز سال 200 در حین کار میدانی خود در لائوس، ما مشروب خواری ناری را در جمعیت تای کانگ در استان هوافان مشاهده کردیم
[ترجمه ترگمان]در پاییز ۲۰۰ نفر در حین کار در (لائوس)، ما the naris را در جمعیت تای - کانگ در استان Houaphan مشاهده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• nostril, nasal passage (anatomy)

پیشنهاد کاربران

بپرس