1. no matter what his nanny said, he would be stubborn . . .
هر چه می گفت لله لج می کرد . . .
2. Nanny put on a shawl and told the girls to do likewise .
 [ترجمه گوگل]دایه شال به سر کرد و به دخترها گفت که همین کار را بکنند 
[ترجمه ترگمان]پرستار بچه شال را پوشید و به دخترها گفت که این کار را بکنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. She was taken on as a nanny to their two small children.
 [ترجمه گوگل]او را به عنوان پرستار بچه دو فرزند کوچکشان گرفتند 
[ترجمه ترگمان]او را به عنوان پرستار بچه دو بچه کوچک انتخاب کرده بودند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. They have a male nanny for their kids.
 [ترجمه گوگل]آنها برای بچه هایشان یک پرستار بچه دارند 
[ترجمه ترگمان]اونا یه پرستار بچه برای بچه هاشون داشتن 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. We're living in a nanny state; the government watches over you for everything and nobody's responsible for their own actions any more.
 [ترجمه گوگل]ما در یک ایالت پرستار بچه زندگی می کنیم دولت برای همه چیز مراقب شماست و هیچ کس دیگر مسئول اعمال خود نیست 
[ترجمه ترگمان]ما در یک وضعیت پرستاری زندگی می کنیم؛ دولت برای همه چیز مراقب تو است و هیچ کس مسئول کاره ای خودش نیست 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The tussle to free the individual from the nanny state is still far from won.
 [ترجمه گوگل]کشمکش برای رهایی فرد از وضعیت پرستاری هنوز با پیروزی فاصله زیادی دارد 
[ترجمه ترگمان]تلاش برای آزاد کردن فرد از وضعیت پرستار بچه هنوز خیلی دور است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. She found a job as a nanny with a wealthy Italian family.
 [ترجمه گوگل]او شغلی به عنوان پرستار بچه در یک خانواده ثروتمند ایتالیایی پیدا کرد 
[ترجمه ترگمان]اون یه شغل پیدا کرد که یه پرستار بچه ایتالیایی پول دار بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. When is Nanny coming to stay?
9. They have a nanny living in.
 [ترجمه گوگل]آنها یک پرستار بچه دارند که در آن زندگی می کند 
[ترجمه ترگمان] اونا یه پرستار بچه دارن که توش زندگی میکنن 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Hiring a nanny has turned out to be the perfect solution.
 [ترجمه گوگل]استخدام یک پرستار بچه بهترین راه حل است 
[ترجمه ترگمان]استخدام پرستار به عنوان راه حل کامل شناخته شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. His nanny had a cure for nits.
 [ترجمه گوگل]دایه اش داروی نیش را داشت 
[ترجمه ترگمان] nanny یه دارو برای لاشه حشرات پیدا کرده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Nanny Ogg had already cleared a space on the table for the green ball.
 [ترجمه گوگل]دایه اوگ قبلاً فضایی روی میز برای توپ سبز خالی کرده بود 
[ترجمه ترگمان]Nanny Ogg قبلا فضایی را بر روی میز برای توپ سبز روشن کرده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. The nanny could be attracted by the extra pay, and her employer could like having you share the child-care expenses.
 [ترجمه گوگل]دایه می تواند با دستمزد اضافی جذب شود و کارفرمای او دوست دارد که شما در هزینه های مراقبت از کودک شریک شوید 
[ترجمه ترگمان]پرستار را می توان با پرداخت پول بیشتر جذب کرد و کارفرما می تواند از شما بخواهد که مخارج مراقبت از کودک را به اشتراک بگذارید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. The Nanny Ogg expeditionary force corkscrewed up the spiral staircase.
 [ترجمه گوگل]نیروی اعزامی دایه اگ پلکان مارپیچ را بالا برد 
[ترجمه ترگمان]پرستار بچه Ogg expeditionary که از پله های مارپیچی بالا میره 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. Nanny hoisted her higher in her arms as the huntsman blew his horn and the hounds moved off.
 [ترجمه گوگل]دایه او را در آغوشش بالاتر برد در حالی که شکارچی بوق می زد و سگ های شکاری حرکت می کردند 
[ترجمه ترگمان]پس از آن که شکارچی شاخ خود را درآورد و سگ ها هم به راه افتادند، پرستار بچه خود را بالا کشید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید