myxedema


(پزشکی - خشکی نابهنجار پوست و کند شدن کنش وری جسمی و فکری در اثر کم کاری غده ی تیروئید) میگزودم

جمله های نمونه

1. Objective To summarize the features of myxedema coma complicated with operations on the sella tumors, and discuss the preoperative prevention and clinic treatment.
[ترجمه گوگل]هدف خلاصه کردن ویژگی‌های کمای میکسدم پیچیده با عمل‌های روی تومورهای سلا، و بحث در مورد پیشگیری قبل از عمل و درمان بالینی
[ترجمه ترگمان]هدف خلاصه کردن ویژگی های کما بیش از حد با عملیات در تومورهای سرطانی، و بحث در مورد پیش گیری و درمان clinic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Myxedema coma is rare but potentially lethal, the symptoms and signs are many and are often insidious .
[ترجمه گوگل]کما میکسدما نادر است اما بالقوه کشنده است، علائم و نشانه های آن بسیار زیاد و اغلب موذیانه هستند
[ترجمه ترگمان]حالت کما بیش از حد کمیاب است اما به طور بالقوه مهلک است، نشانه ها و علایم بسیاری هستند و اغلب موذیانه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusions: Depending on the analysis and treatment of this case, the nodules on shanks might originate from myxedema caused by hypothyroidism and can be cured by eliminating the origin of a disease.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: بسته به تجزیه و تحلیل و درمان این مورد، ندول های روی ساق ممکن است از میکسدم ناشی از کم کاری تیروئید منشاء گرفته و با از بین بردن منشا بیماری قابل درمان باشند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: بسته به آنالیز و درمان این مورد، گره های روی ساق پا ممکن است از myxedema ناشی از hypothyroidism سرچشمه بگیرند و می توانند با از بین بردن منشا یک بیماری درمان شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Here we report a rare case of a 68 years old male with primary hypothyroidism with myxedema coma and respiratory failure.
[ترجمه گوگل]در اینجا یک مورد نادر از یک مرد 68 ساله با کم کاری تیروئید اولیه با کما میکسدم و نارسایی تنفسی را گزارش می کنیم
[ترجمه ترگمان]در اینجا ما یک مورد نادر از مرد ۶۸ ساله مبتلا به hypothyroidism اولیه و نارسایی تنفسی را گزارش می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The clinical presentation varies from a subclinical form with insignificant symptoms to the most extreme form of myxedema coma with respiratory failure.
[ترجمه گوگل]تظاهرات بالینی از شکل تحت بالینی با علائم ناچیز تا شدیدترین شکل کما میکسدم همراه با نارسایی تنفسی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]ارائه بالینی از یک شکل subclinical با علایم غیر مهم به the حالت اغما همراه با نارسایی تنفسی تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Giving thyrine before operation even when the patiens' thyroid function was normal, can prevent myxedema coma due to damaging pituitary or hypophysial stalk during the operation.
[ترجمه گوگل]دادن تیرین قبل از عمل حتی زمانی که عملکرد تیروئید بیمار طبیعی بود، می تواند از کما میکسدم به دلیل آسیب رساندن به هیپوفیز یا ساقه هیپوفیزیال در حین عمل جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]واگذاری thyrine قبل از عملیات حتی زمانی که عملکرد thyroid patiens طبیعی بود، می تواند به علت آسیب به ساقه هیپوفیز و یا hypophysial در طول عملیات، از حالت کما جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Among other theories, experts have proposed that Henry suffered from Type II diabetes, syphilis, an endocrine problem called Cushing's syndrome, or myxedema, which is a byproduct of hypothyroidism.
[ترجمه گوگل]در میان سایر نظریه ها، متخصصان پیشنهاد کرده اند که هنری از دیابت نوع دوم، سیفلیس، یک مشکل غدد درون ریز به نام سندرم کوشینگ یا میکسدما که محصول جانبی کم کاری تیروئید است، رنج می برد
[ترجمه ترگمان]در میان نظریه های دیگر، متخصصان پیشنهاد کرده اند که هنری از دیابت نوع دوم، سیفیلیس، یک مشکل غدد درون ریز به نام سندرم Cushing، یا myxedema که محصول جانبی of است، رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It can be relevant to the deposit of mucopolysaccharides and mucoproteins in the myocardium, leading to myocardial myxedema .
[ترجمه گوگل]می تواند مربوط به رسوب موکوپلی ساکاریدها و موکوپروتئین ها در میوکارد باشد که منجر به میکسدم میوکارد می شود
[ترجمه ترگمان]این بیماری می تواند مربوط به ذخیره of و mucoproteins در سلول های myocardium باشد که منجر به myxedema myocardial می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Two years later, the patient deeloped chest pain; pericardial effusion was detected, leading to a diagnosis of myxedema caused by hypothyroidism.
[ترجمه گوگل]دو سال بعد، بیمار دچار درد قفسه سینه شد افیوژن پریکارد شناسایی شد که منجر به تشخیص میکسدم ناشی از کم کاری تیروئید شد
[ترجمه ترگمان]دو سال بعد، بیمار درده ای قفسه سینه بیمار را تحمل کرد؛ effusion pericardial تشخیص داده شد و منجر به تشخیص myxedema ناشی از hypothyroidism شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (pathology) skin disease associated with hypothyroidism (results in swelling and dryness of the skin especially around the nose and lips, dulling of the senses and difficulty in speech)

پیشنهاد کاربران

myxedema ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: خیز مومی
تعریف: تورم خشک و موم مانند پوست که همراه با رسوبات گلیکوزامینوگلیکان در پوست یا سایر بافت هاست

بپرس