mythos


معنی: افسانه، علم اساطیر
معانی دیگر: افسانه، علم اساطیر

جمله های نمونه

1. TVGB: Great news if you love the StarCraft mythos and comic books.
[ترجمه گوگل]TVGB: اگر عاشق افسانه‌های StarCraft و کتاب‌های کمیک هستید، خبر بسیار خوبی است
[ترجمه ترگمان] خبر خوبیه، اگه عاشق کتاب \"StarCraft\" و \"کمیک بوک\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Greeks called them mythos and logos.
[ترجمه گوگل]یونانیان آنها را اسطوره و لوگوس می نامیدند
[ترجمه ترگمان]یونانی ها آن ها را mythos و logos نامیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Northrop Frye is the representative of the mythos - archetypical criticism.
[ترجمه گوگل]نورتروپ فرای نماینده اسطوره ها - نقد کهن الگو است
[ترجمه ترگمان]Northrop Frye نماینده انتقادات mythos - archetypical است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So there appears to be a connection between the world-changing, powerful word "word" (logos) and the often maligned word "myth" (mythos).
[ترجمه گوگل]بنابراین به نظر می رسد که بین کلمه قدرتمند و در حال تغییر جهان "کلمه" (لوگوس) و کلمه اغلب بدحجابی "افسانه" (mythos) ارتباطی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین به نظر می رسد که ارتباط بین جهان - تغییر، واژه قدرتمند \"(logos)و اغلب کلمه\" افسانه \" (mythos)وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. While Frazetta's record album art often explored the mythos of the medieval barbarian, he is perhaps better known for his portrayal of women.
[ترجمه گوگل]در حالی که آلبوم آلبوم فرازتا غالباً اسطوره‌های بربرهای قرون وسطایی را مورد بررسی قرار می‌دهد، او شاید بیشتر به خاطر نمایش زنان شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]در حالی که آلبوم ضبط آلبوم \"Frazetta\" اغلب هنر وحشی قرون وسطی را کشف کرده است، شاید بهتر است به خاطر ایفای نقش زنان شناخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I thought mythos felt sort of bouncy and floaty, when I played it.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کردم اسطوره‌ها وقتی آن را بازی می‌کردم، احساس می‌کردند که به نوعی شناور و شناور هستند
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم وقتی آن را بازی می کردم احساس شادی و شادی می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is their mythos, and now the game was set forth into action.
[ترجمه گوگل]این اسطوره آنها است و اکنون بازی به مرحله عمل در آمده است
[ترجمه ترگمان]این mythos آنهاست، و اکنون بازی شروع به عمل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Beautiful appearance and fine carving represented the mythos of the master's kindness.
[ترجمه گوگل]ظاهر زیبا و کنده کاری ظریف نشان دهنده اسطوره های مهربانی استاد بود
[ترجمه ترگمان]ظاهر زیبا و کنده کاری زیبا نمایانگر لطف و مهربانی ارباب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Love is an eternal mythos.
[ترجمه گوگل]عشق یک افسانه ابدی است
[ترجمه ترگمان]عشق an ابدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tolkien tapped into his vast wealth of knowledge concerning mythologies to recast the Christian Mythos in terms non-believers can understand.
[ترجمه گوگل]تالکین از دانش فراوان خود در مورد اساطیر بهره برد تا افسانه های مسیحی را به گونه ای که غیر ایمانداران می توانند درک کنند، بازنویسی کند
[ترجمه ترگمان]او به ثروت عظیم دانش خود در ارتباط با mythologies برای روشن کردن the مسیحی از نظر غیر - اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When Rembrandt hit par he went below with the gold ingots and the pemmican and the portable beds. Gold is a night word belonging to the chthonian mind: it has dream in it and mythos.
[ترجمه گوگل]هنگامی که رامبراند به سطح رسید، با شمش‌های طلا، پمیکن و تخت‌های قابل حمل پایین رفت طلا یک کلمه شبانه است که متعلق به ذهن چتونی است: رویا و اسطوره در آن است
[ترجمه ترگمان]هنگامی که رامبران از par تخمین زد، با شمش های طلا و the و بس ترهای قابل حمل به پایین رفت طلا یک واژه شبانه متعلق به ذهن chthonian است: رویایی در آن و mythos
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It also seems like you can use this card as a win condition in Howling Mine / Font of Mythos decks.
[ترجمه گوگل]همچنین به نظر می رسد که می توانید از این کارت به عنوان شرط برد در عرشه های Howling Mine / Font of Mythos استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین به نظر می رسد که شما می توانید از این کارت به عنوان شرط برد در دسته Howling \/ قلم of استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hongkong is a young and extremely exciting city which full of miracle and mythos .
[ترجمه گوگل]هنگ کنگ شهری جوان و بسیار هیجان انگیز است که پر از معجزه و افسانه است
[ترجمه ترگمان]Hongkong شهری جوان و بسیار هیجان انگیز است که پر از معجزه و mythos است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. From these glimpses, the notion of a lightsaber duel against a volcanic backdrop became part of the Star Wars mythos, and fans longed to see the cinematic depiction of this epic confrontation.
[ترجمه گوگل]از این نگاه‌ها، مفهوم دوئل شمشیر نوری در برابر پس‌زمینه آتشفشانی به بخشی از افسانه‌های جنگ ستارگان تبدیل شد و طرفداران مشتاق دیدن تصویر سینمایی این رویارویی حماسی بودند
[ترجمه ترگمان]از این دیدگاه، تصور یک جنگ تن به تن با یک پس زمینه آتشفشانی، بخشی از جنگ ستارگان mythos شد، و طرفداران آرزو داشتند نمایش سینمایی این برخورد حماسی را ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افسانه (اسم)
tale, fiction, make-believe, fable, romance, figment, legend, myth, mythos, penelope

علم اساطیر (اسم)
mythos

انگلیسی به انگلیسی

• underlying set of beliefs about the supernatural

پیشنهاد کاربران

بپرس