1. The story of Proserpina and Ceres explaining the seasons is typical of Greek mythology.
[ترجمه گوگل]داستان پروزرپینا و سرس که فصل ها را توضیح می دهند، نمونه ای از اساطیر یونانی است
[ترجمه ترگمان]داستان of و Ceres توضیح می دهد که فصل های مربوط به اساطیر یونانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داستان of و Ceres توضیح می دهد که فصل های مربوط به اساطیر یونانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. From a study of mythology we can conclude that the ancients were concerned with the wonders of nature.
[ترجمه گوگل]از مطالعه اساطیر می توان نتیجه گرفت که باستان به شگفتی های طبیعت می پرداخت
[ترجمه ترگمان]از مطالعه اساطیر می توان نتیجه گرفت که پیشینیان با شگفتی های طبیعت نگرانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از مطالعه اساطیر می توان نتیجه گرفت که پیشینیان با شگفتی های طبیعت نگرانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Ancient mythology survives to this day in popular expressions such as "Herculean task" or "Apollo Project".
[ترجمه گوگل]اساطیر باستان در عبارات رایجی مانند "وظیفه هرکول" یا "پروژه آپولو" تا به امروز باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]افسانه باستانی در این روز با عبارات مشهور از جمله \"وظیفه خطیر\" یا \"پروژه آپولو\" جان سالم به در برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افسانه باستانی در این روز با عبارات مشهور از جمله \"وظیفه خطیر\" یا \"پروژه آپولو\" جان سالم به در برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In Greek mythology, Zeus was the ruler of Gods and men.
[ترجمه گوگل]در اساطیر یونان، زئوس فرمانروای خدایان و انسانها بود
[ترجمه ترگمان]در اساطیر یونانی، زئوس فرمانروای خدایان و آدمیان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اساطیر یونانی، زئوس فرمانروای خدایان و آدمیان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In Greek mythology, the god Zeus took the form of a swan to seduce Leda.
[ترجمه گوگل]در اساطیر یونانی، خدای زئوس برای اغوای لدا به شکل قو درآمد
[ترجمه ترگمان]در اساطیر یونانی، خدای زئوس شکل یک قو را برای اغوای Leda گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اساطیر یونانی، خدای زئوس شکل یک قو را برای اغوای Leda گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He studies Greek and Roman mythology.
[ترجمه گوگل]او اساطیر یونان و روم را مطالعه می کند
[ترجمه ترگمان]اساطیر یونان و روم را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اساطیر یونان و روم را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. According to popular mythology, school days are the best days of your life.
[ترجمه گوگل]طبق اسطوره های رایج، روزهای مدرسه بهترین روزهای زندگی شما هستند
[ترجمه ترگمان]براساس افسانه های مردمی، روزه ای مدرسه بهترین روزه ای زندگی شما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]براساس افسانه های مردمی، روزه ای مدرسه بهترین روزه ای زندگی شما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. According to Greek mythology, the minotaur would only eat human flesh.
[ترجمه گوگل]طبق اساطیر یونانی، مینوتور فقط گوشت انسان را می خورد
[ترجمه ترگمان]بر طبق افسانه یونان، میناتور فقط گوشت انسان می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بر طبق افسانه یونان، میناتور فقط گوشت انسان می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In Norse mythology the moon is personified as male.
[ترجمه گوگل]در اساطیر اسکاندیناوی، ماه به عنوان مرد شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]در اساطیر نورس، ماه به عنوان یک مرد شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اساطیر نورس، ماه به عنوان یک مرد شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Her work draws eclectically on psychoanalysis and mythology.
[ترجمه گوگل]آثار او به طور التقاطی بر روانکاوی و اسطوره شناسی استوار است
[ترجمه ترگمان]کار او eclectically را بر روی روان کاوی و اساطیر ترسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کار او eclectically را بر روی روان کاوی و اساطیر ترسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He is the hero of Greek mythology.
[ترجمه گوگل]او قهرمان اساطیر یونان است
[ترجمه ترگمان]او قهرمان اساطیر یونان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او قهرمان اساطیر یونان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She has created her own mythology in the books.
[ترجمه گوگل]او اسطوره های خود را در کتاب ها خلق کرده است
[ترجمه ترگمان]او اساطیر خودش را در کتاب ها خلق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او اساطیر خودش را در کتاب ها خلق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It's just a piece of popular mythology that people always get sacked when they are away.
[ترجمه گوگل]این فقط یک تکه از اسطوره های رایج است که مردم همیشه وقتی دور هستند اخراج می شوند
[ترجمه ترگمان]این فقط یک افسانه مشهور است که مردم وقتی دور می شوند، از کار اخراج می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فقط یک افسانه مشهور است که مردم وقتی دور می شوند، از کار اخراج می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In Greek mythology, Narcissus fell in love with his own reflection in a pool of water.
[ترجمه گوگل]در اساطیر یونانی، نرگس عاشق انعکاس خود در حوض آب شد
[ترجمه ترگمان]در اساطیر یونانی، نرگس عاشق انعکاس خود در استخر آب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اساطیر یونانی، نرگس عاشق انعکاس خود در استخر آب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The mythology of the Tournament says the eventual champion will have to win at least one close game.
[ترجمه گوگل]اسطوره مسابقات می گوید که قهرمان نهایی باید حداقل یک بازی نزدیک را برنده شود
[ترجمه ترگمان]اساطیر این مسابقات می گویند که قهرمان نهایی باید حداقل یک بازی نزدیک را برنده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اساطیر این مسابقات می گویند که قهرمان نهایی باید حداقل یک بازی نزدیک را برنده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The inherited mythology is garbled, and its guiding value lost or misconstrued.
[ترجمه گوگل]اسطوره های موروثی درهم ریخته است و ارزش راهنمای آن از بین رفته یا اشتباه تعبیر شده است
[ترجمه ترگمان]اساطیر موروثی از بین رفته است و ارزش هدایتی آن گم یا بد تعبیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اساطیر موروثی از بین رفته است و ارزش هدایتی آن گم یا بد تعبیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. He was drawing an interesting image from the mythology of another culture and it had seemed to him fresh and new.
[ترجمه گوگل]او از اساطیر فرهنگ دیگری تصویر جالبی می کشید و به نظرش تازه و نو می آمد
[ترجمه ترگمان]او تصویری جالب از اساطیر فرهنگ دیگری ترسیم می کرد و به نظر او تازه و جدید می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او تصویری جالب از اساطیر فرهنگ دیگری ترسیم می کرد و به نظر او تازه و جدید می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید