( صفت ) نابود کننده یا بی اعتبار کننده اسطوره یا اساطیر؛ اختصاص یافته به تخریب اساطیر
فرم دیگر: mythoklastic
مثال از کتاب حلقه مقدس ( Sacred Hoop ) نوشته پائولا گان آلن ( Paula Gunn Allen ) :
It was precisely because the classics were based upon fictive themes that they survived the mythoclastic rigors of early Christianity.
... [مشاهده متن کامل]
این دقیقاً به این خاطر بود که آثار کلاسیک، مبتنی بر بن مایه های داستانی بود که از خشونت های اسطوره کشی مسیحیت نخستین باقی مانده بودند.
منبع: Oxford English Dictionary
فرم دیگر: mythoklastic
مثال از کتاب حلقه مقدس ( Sacred Hoop ) نوشته پائولا گان آلن ( Paula Gunn Allen ) :
... [مشاهده متن کامل]
این دقیقاً به این خاطر بود که آثار کلاسیک، مبتنی بر بن مایه های داستانی بود که از خشونت های اسطوره کشی مسیحیت نخستین باقی مانده بودند.
منبع: Oxford English Dictionary
اصطلاح "mythoclastic" اشاره به جنبش ها یا گروه هایی دارد که به دنبال از بین بردن یا کاهش اهمیت اسطوره ها هستند. "Mythoclastic" معادلی برای "اسطوره شکن" است، از دو کلمه "myth" که به معنای "اسطوره" و "clastic"
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
که به معنای "شکننده" یا "از بین برنده" است، تشکیل شده است. این اصطلاح به گروه هایی اشاره دارد که به عنوان مخالفان اسطوره ها یا جامعه هایی که اسطوره گرایی را ترویج می دهند، عمل می کنند.