mystique

/ˌmɪˈstiːk//mɪˈstiːk/

معنی: جیبه عرفانی، جذبه و شهرت معنوی
معانی دیگر: ابهت، راز و رمز، رازگونگی، جذبه

جمله های نمونه

1. the mystique of the leader
جذبه ی رهبر

2. the feminine mystique
راز گونگی زنانه

3. There's great mystique attached to/surrounding the life of a movie star.
[ترجمه گوگل]رمز و راز بزرگی به زندگی یک ستاره سینما پیوسته است
[ترجمه ترگمان]در رابطه با زندگی یک ستاره فیلم، یک جنبه عرفانی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mystique surrounding the monarchy has gone for ever.
[ترجمه گوگل]رمز و راز پیرامون سلطنت برای همیشه از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]The که سلطنت را احاطه کرده است برای همیشه از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is a certain mystique about the tiger.
[ترجمه گوگل]رمز و راز خاصی در مورد ببر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه چیز مرموزی در مورد ببر وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His book destroyed the mystique of monarchy.
[ترجمه گوگل]کتاب او عرفان سلطنت را از بین برد
[ترجمه ترگمان]کتاب او جنبه عرفانی سلطنت را از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some of the mystique surrounding the presidency has gone forever.
[ترجمه گوگل]برخی از رمز و رازهای پیرامون ریاست جمهوری برای همیشه از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]برخی از جنبه عرفانی دوران ریاست جمهوری برای همیشه از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By removing the mystique immediately, you avoid the excruciatingly embarrassing guesswork by all and sundry.
[ترجمه گوگل]با حذف فوری رمز و راز، از حدس و گمان های خجالت آور همه و همه اجتناب می کنید
[ترجمه ترگمان]طبق این که the را از بین ببریم، از این حدس و guesswork که در همه جا هست اجتناب می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was captivated by the aura and mystique, he revelled in the attention and acclaim.
[ترجمه گوگل]او اسیر هاله و رمز و راز بود، از توجه و تحسین لذت می برد
[ترجمه ترگمان]او شیفته این تجلی و mystique بود، از توجه و تحسین لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The picture loses the special mystique that historically it used to have.
[ترجمه گوگل]تصویر عرفان خاصی را که از لحاظ تاریخی داشته است از دست می دهد
[ترجمه ترگمان]این تصویر جنبه mystique ویژه ای را که از نظر تاریخی مورد استفاده قرار می گرفت، از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was part of their mystique: total command of the big picture combined with the ability to delegate technical details.
[ترجمه گوگل]این بخشی از رمز و راز آنها بود: تسلط کامل بر تصویر بزرگ همراه با توانایی تفویض جزئیات فنی
[ترجمه ترگمان]این بخشی از جنبه mystique آن ها بود: کل قدرت تصویر بزرگ که با قابلیت استفاده از جزئیات فنی ترکیب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As winning happened, the mystique blossomed.
[ترجمه گوگل]همانطور که برنده شدن اتفاق افتاد، رمز و راز شکوفا شد
[ترجمه ترگمان]، به عنوان برنده شدن میستیک فالز شکوفا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Alice's mystique was enhanced by her height and good looks.
[ترجمه گوگل]عرفان آلیس با قد و قیافه زیبایش بیشتر شد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که mystique از قد و قواره آلیس به وجد امده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Much mystique surrounds this territory as nobody has yet plumbed its limitations or possibilities.
[ترجمه گوگل]عرفان زیادی این قلمرو را احاطه کرده است زیرا هیچ کس هنوز محدودیت ها یا امکانات آن را برطرف نکرده است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از جنبه های معنوی این سرزمین را احاطه کرده است، چرا که هیچ کس هنوز محدودیت ها یا احتمالات خود را برآورده نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Conceivably it contributed to the family's mystique.
[ترجمه گوگل]قابل تصور است که به عرفان خانواده کمک کرده است
[ترجمه ترگمان]این کار به جنبه عرفانی خانواده کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جذبه عرفانی (اسم)
mystique

جذبه و شهرت معنوی (اسم)
mystique

انگلیسی به انگلیسی

• atmosphere of mystery
mystique is an atmosphere of mystery and importance or difficulty which is associated with a particular person or thing; a literary word.

پیشنهاد کاربران

آن مانند آنِ نگاه در غزلهای حافظ
آن مثل آنِ نگاه در غزل های حافظ
ابهامات جذاب راجع به شخصیت کسی.
راز و رمز گونگی .
Romance
Magic
. 2
an air of secrecy surrounding a particular activity or subject that makes it impressive or baffling to those without specialized knowledge.
هاله

بپرس