1. attar's mystical poetry
اشعار عرفانی (شیخ) عطار
2. the mystical religions of the east
ادیان عرفانی خاور زمین
3. the mystical style of william blake
سبک اخلاقی و نمادین ویلیام بلیک
4. the mystical vein that runs through his poetry
رشته ی عرفانی که در تمام اشعار او وجود دارد
5. That was clearly a deep mystical experience.
[ترجمه گوگل]این به وضوح یک تجربه عمیق عرفانی بود
[ترجمه ترگمان]این مشخصا یه تجربه عمیق عرفانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مشخصا یه تجربه عمیق عرفانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He had been unwittingly deluded by their mystical nonsense.
[ترجمه گوگل]او ناخواسته فریب چرندیات عرفانی آنها را خورده بود
[ترجمه ترگمان]او ندانسته توسط nonsense عرفانی فریب خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ندانسته توسط nonsense عرفانی فریب خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Writing in an impenetrably mystical Hebrew, Kook tried to disprove the traditionalists' view of Zionism as heresy.
[ترجمه گوگل]کوک با نوشتن به زبان عبری غیرقابل نفوذ عرفانی سعی کرد دیدگاه سنت گرایان در مورد صهیونیسم را به عنوان بدعت رد کند
[ترجمه ترگمان]kook با نوشتن در یک زبان عبری عرفانی، سعی کرد که دیدگاه سنت گرایان صهیونیسم را به عنوان بدعت رد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]kook با نوشتن در یک زبان عبری عرفانی، سعی کرد که دیدگاه سنت گرایان صهیونیسم را به عنوان بدعت رد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Animals are killed only to avert mystical dangers which cause illness and death.
[ترجمه گوگل]حیوانات فقط برای جلوگیری از خطرات عرفانی که باعث بیماری و مرگ می شود کشته می شوند
[ترجمه ترگمان]حیوانات تنها برای جلوگیری از خطرات عرفانی که موجب بیماری و مرگ می شوند، کشته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حیوانات تنها برای جلوگیری از خطرات عرفانی که موجب بیماری و مرگ می شوند، کشته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Although not the only source of mystical power, anomalous phenomena are often given special treatment if they are difficult to classify.
[ترجمه گوگل]اگرچه پدیده های نابهنجار تنها منبع قدرت عرفانی نیستند، اما اگر طبقه بندی آنها دشوار باشد، اغلب با آنها برخورد ویژه ای می شود
[ترجمه ترگمان]اگر چه تنها منبع قدرت عرفانی نیست، اما اگر دسته بندی آن ها دشوار باشد، اغلب به پدیده های غیرعادی توجه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر چه تنها منبع قدرت عرفانی نیست، اما اگر دسته بندی آن ها دشوار باشد، اغلب به پدیده های غیرعادی توجه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We should have a detached preparedness for mystical states and no anxiety for them.
[ترجمه گوگل]ما باید برای حالات عرفانی آمادگی جدا داشته باشیم و برای آنها هیچ نگرانی نداشته باشیم
[ترجمه ترگمان]ما باید یک آمادگی مجزا برای حالات عرفانی و هیچ نگرانی برای آن ها داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید یک آمادگی مجزا برای حالات عرفانی و هیچ نگرانی برای آن ها داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The effusions of Vaneigem have an air of mystical revelation which is even more intense in recent publications.
[ترجمه گوگل]افیوژن های وانیگم فضایی از مکاشفه عرفانی دارد که در انتشارات اخیر شدیدتر است
[ترجمه ترگمان]The of دارای اثری از مکاشفه عرفانی هستند که حتی در نشریات اخیر شدیدتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The of دارای اثری از مکاشفه عرفانی هستند که حتی در نشریات اخیر شدیدتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Row after row of different artifacts, with mystical banners hanging in the still air.
[ترجمه گوگل]ردیف به ردیف از مصنوعات مختلف، با بنرهای عرفانی آویزان در هوای ساکن
[ترجمه ترگمان]ردیف پس از ردیف اشیای مختلف، با پرچم های عرفانی که در هوای ساکن آویخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ردیف پس از ردیف اشیای مختلف، با پرچم های عرفانی که در هوای ساکن آویخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is a mystical experience for him.
[ترجمه گوگل]برای او یک تجربه عرفانی است
[ترجمه ترگمان]این یک تجربه عرفانی برای او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک تجربه عرفانی برای او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Watching the sun rise over the mountain was an almost mystical experience.
[ترجمه گوگل]تماشای طلوع خورشید بر فراز کوه تجربه ای تقریباً عرفانی بود
[ترجمه ترگمان]تماشای طلوع خورشید بر فراز کوه یک تجربه عرفانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تماشای طلوع خورشید بر فراز کوه یک تجربه عرفانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. As a clergyman's son he'd imbibed a set of mystical beliefs from the cradle.
[ترجمه گوگل]به عنوان فرزند روحانی، او مجموعه ای از باورهای عرفانی را از گهواره اشباع کرده بود
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک پسر روحانی، یک مجموعه عقاید مرموز از گهواره را خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک پسر روحانی، یک مجموعه عقاید مرموز از گهواره را خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید