myotomy

جمله های نمونه

1. In patients undergoing elective myotomy the mortality rate is less than 1%.
[ترجمه گوگل]در بیمارانی که تحت میوتومی الکتیو قرار می گیرند، میزان مرگ و میر کمتر از 1٪ است
[ترجمه ترگمان]در بیمارانی که تحت کنترل انتخابی قرار دارند نرخ مرگ و میر کم تر از ۱ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Critical details of the operation include a generous myotomy of the lower esophagus, extending well onto the gastric wall.
[ترجمه گوگل]جزئیات مهم این عمل شامل میوتومی سخاوتمندانه قسمت تحتانی مری است که به خوبی روی دیواره معده امتداد می یابد
[ترجمه ترگمان]جزییات بحرانی این عملیات شامل myotomy سخاوتمندانه مری است، که به خوبی بر روی دیواره شکمی امتداد می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I had a laparoscopic myotomy a few years ago.
[ترجمه گوگل]من چند سال پیش میوتومی لاپاراسکوپی انجام دادم
[ترجمه ترگمان] من چند سال پیش یه آزمایش laparoscopic داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Functional results after laparoscopic Heller myotomy for achalasia: A comparative study to open surgery.
[ترجمه گوگل]نتایج عملکردی پس از میوتومی هلر لاپاراسکوپی برای آشالازی: یک مطالعه مقایسه ای با جراحی باز
[ترجمه ترگمان]نتایج عمل کردی پس از laparoscopic Heller Heller برای achalasia: یک مطالعه تطبیقی برای جراحی باز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The myotomy helped with the swallowing problems which was great.
[ترجمه گوگل]میوتومی به مشکلات بلع کمک کرد که عالی بود
[ترجمه ترگمان]The با مشکلات swallowing که بسیار عالی بودند، کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I was a good candidate for the Heller Myotomy with fundoplication wrap because of my age, health, and active lifestyle.
[ترجمه گوگل]من به دلیل سن، سلامتی و سبک زندگی فعالم کاندیدای خوبی برای هلر میوتومی با پوشش فوندوپلیکاسیون بودم
[ترجمه ترگمان]من نامزد خوبی برای the Heller با پوشش fundoplication به خاطر سن، سلامتی و شیوه زندگی فعال بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. About 90% of patients have long-term relief of dysphagia after a myotomy, with a low incidence of symptomatic acid reflux.
[ترجمه گوگل]حدود 90 درصد بیماران پس از میوتومی، با بروز کم رفلاکس علامت دار اسید، اختلال بلع را بهبود می‌بخشند
[ترجمه ترگمان]حدود ۹۰ درصد از بیماران، پس از یک myotomy، با شیوع کمتری از برگشت اسید symptomatic، تسکین طولانی مدت dysphagia را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If a perforation occurs, emergency surgery is needed to close the perforation and to perform a myotomy.
[ترجمه گوگل]در صورت بروز سوراخ، جراحی اورژانسی برای بستن سوراخ و انجام میوتومی مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]اگر یک perforation رخ دهد، برای بستن حفره و انجام یک myotomy لازم است عمل جراحی اضطراری انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A good response to BOTOX is usually an indication that the patient will have long-term relief following surgical myotomy.
[ترجمه گوگل]پاسخ خوب به بوتاکس معمولاً نشانه ای از تسکین طولانی مدت بیمار پس از میوتومی جراحی است
[ترجمه ترگمان]واکنش خوب به BOTOX معمولا نشانه این است که بیمار پس از جراحی ترمیمی دچار تسکین طولانی مدت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These patients may require open surgery to close the perforation and perform a myotomy.
[ترجمه گوگل]این بیماران ممکن است برای بستن سوراخ و انجام میوتومی به جراحی باز نیاز داشته باشند
[ترجمه ترگمان]این بیماران ممکن است نیاز به عمل جراحی باز برای بستن حفره و انجام یک myotomy داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The need for esophagectomy for achalasia is very uncommon, even in the presence of a dilated esophagus, and should be reserved for failures after myotomy.
[ترجمه گوگل]نیاز به ازوفاژکتومی برای آشالازی، حتی در حضور مری متسع، بسیار نادر است، و باید برای شکست پس از میوتومی رزرو شود
[ترجمه ترگمان]نیاز به esophagectomy برای achalasia بسیار غیر معمول است، حتی در حضور مری گشاد شده، و باید بعد از myotomy برای failures حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I am a 52 year old male and had a myotomy procedure performed 24 years ago.
[ترجمه گوگل]من مردی 52 ساله هستم و 24 سال پیش عمل میوتومی انجام دادم
[ترجمه ترگمان]من یک مرد ۵۲ ساله هستم و یک روش myotomy ۲۴ سال پیش انجام دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Esophagectomy should be considered in a patient who has had a previous myotomy, with a resting LES pressure of less than 10 mmHg, and a dilated sigmoid esophagus.
[ترجمه گوگل]ازوفاژکتومی باید در بیمارانی که قبلاً میوتومی انجام داده است، با فشار LES در حال استراحت کمتر از 10 میلی‌متر جیوه و مری سیگموئید گشاد شده در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]Esophagectomy باید در یک بیمار در نظر گرفته شود که a قبلی داشته باشد، با فشار les resting کم تر از ۱۰ mmHg و یک مری sigmoid
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Percutaneous transluminal coronary angioplasty (PTCA), stenting, surgical resection of the bridge ( myotomy ), and coronary bypass surgery are only reserved for the rare patient with severe symptoms.
[ترجمه گوگل]آنژیوپلاستی کرونری ترانس لومینال از راه پوست (PTCA)، استنت گذاری، برداشتن جراحی پل (میوتومی) و جراحی بای پس عروق کرونر فقط برای بیماران نادر با علائم شدید اختصاص داده می شود
[ترجمه ترگمان]Percutaneous transluminal angioplasty (PTCA)، stenting، resection جراحی پل (myotomy)، و عمل جراحی عروق کرونر تنها برای بیمار نادر مبتلا به علایم شدید ذخیره می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• muscle operation, muscle dissection (medicine)

پیشنهاد کاربران

myotomy ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: ماهیچه بُری
تعریف: بریدن یا شکافتن ماهیچه ها یا بافت های ماهیچه ای
جراحی ماهیچه

بپرس