myoma


معنی: غده بافت ماهیچه، غده ماهیچهای
معانی دیگر: (پزشکی - غده مشتمل بر بافت عضلانی) مایچه آمو، تومور عضلانی، طب غده بافت ماهیچه

جمله های نمونه

1. Objective To study the effect of myoma of uterus concurring pregnancy on pregnancy and treatment .
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تأثیر میوم رحم حاملگی همزمان بر بارداری و درمان
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر of رحم همراه با حاملگی و درمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A fibroma or myoma occurring especially in the uterine wall.
[ترجمه گوگل]فیبروم یا میوم که به ویژه در دیواره رحم ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]A یا myoma به خصوص در دیواره رحمی رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Method: To analyze 2cases of pathological diagnosed myoma of uterus after hysterectomy using revision analyze.
[ترجمه گوگل]روش: برای تجزیه و تحلیل 2 مورد میوم پاتولوژیک رحم پس از هیسترکتومی با استفاده از آنالیز تجدیدنظر
[ترجمه ترگمان]روش: تجزیه و تحلیل دو حالت of تشخیص دهنده رحم بعد از hysterectomy با استفاده از آنالیز بازبینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The cervix of the uterus myoma creates the sterile reason is mainly the cervical canal has the distortion, narrowly, affects the sperm to pass.
[ترجمه گوگل]دهانه رحم از میوم رحم ایجاد می کند دلیل استریل این است که عمدتا کانال دهانه رحم دارای اعوجاج است، باریک، اسپرم را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]دهانه رحم در رحم باعث ایجاد دلیل غیر استریل شده که عمدتا کانال گردنی است که منجر به اعوجاج آن می شود و بر روی اسپرم تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We should prevent thrombogenesis especially huge cervix myoma.
[ترجمه گوگل]ما باید از ترومبوژنز به خصوص میوم بزرگ دهانه رحم جلوگیری کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید از thrombogenesis به خصوص دهانه رحم بزرگ جلوگیری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods: Ultrasound-guided self-clotting cutter puncture myoma, subserous myoma or stem of cervical polyp precisely across cervical canal and designed route .
[ترجمه گوگل]روش‌ها: کاتر خود انعقاد با هدایت اولتراسوند، میوم، میوم ساب سروز یا ساقه پولیپ دهانه رحم را دقیقاً در سراسر کانال دهانه رحم و مسیر طراحی شده سوراخ می‌کند
[ترجمه ترگمان]روش ها: روش self - با هدایت Ultrasound، puncture،، subserous myoma یا ساقه دهانه رحم دقیقا در طول کانال گردنی و مسیر طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The traditional methods used to treat symptomatic uterine myoma include hormone therapy, myomectomy and hysterectomy, but each of the methods has certain defects.
[ترجمه گوگل]روش های سنتی که برای درمان میوم علامت دار رحم استفاده می شود شامل هورمون درمانی، میومکتومی و هیسترکتومی است، اما هر یک از روش ها دارای نقص های خاصی هستند
[ترجمه ترگمان]روش های سنتی مورد استفاده برای درمان علائم سستی رحمی شامل درمان هورمونی، myomectomy و hysterectomy هستند، اما هر کدام از روش ها دارای نقص های خاصی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The postoperative curative rate of subserous myoma after 3 month was 100%.
[ترجمه گوگل]میزان درمان میوم ساب سروز بعد از 3 ماه 100 درصد بود
[ترجمه ترگمان]میزان curative postoperative of پس از ۳ ماه برابر با ۱۰۰ % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results After hysteroscopic electrosurgery, submucous uterine myoma, cervical polyp, and retained placental fragments are treated and the satisfactory rate was 100% .
[ترجمه گوگل]یافته‌ها پس از جراحی هیستروسکوپی، میوم زیر مخاطی رحم، پولیپ دهانه رحم و قطعات باقی‌مانده جفت تحت درمان قرار گرفتند و میزان رضایت‌بخش 100% بود
[ترجمه ترگمان]نتایج بعد از hysteroscopic electrosurgery، myoma رحمی submucous، پلیپ رحم، و قطعات placental که درمان می شوند و میزان رضایت بخشی ۱۰۰ % است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This study intends to understand the decision-making styles of women when facing the operation of total hysterectomy because of myoma or adenomyoma.
[ترجمه گوگل]این مطالعه با هدف شناخت سبک های تصمیم گیری زنان در مواجهه با عمل هیسترکتومی کامل به دلیل میوم یا آدنومیوم انجام می شود
[ترجمه ترگمان]این مطالعه قصد دارد در هنگام مواجهه با عملکرد کل hysterectomy به دلیل of یا adenomyoma، سبک تصمیم گیری زنان را درک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: To investigate the clinical characteristics? the detections of laboratory and the B-ultrasonic diagnosis of the uterus myomatosis and uterus myoma.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی خصوصیات بالینی؟ تشخیص آزمایشگاهی و تشخیص B-سونوگرافی میوماتوز رحم و میوم رحم
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ویژگی های بالینی؟ detections آزمایشگاهی و B - فراصوتی از رحم و uterus رحم و رحم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To explore technique and effects of electrotomy for treatment of 83 cases of submucosal myoma of uterus under hysteroscope.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تکنیک و اثرات الکتروتومی برای درمان 83 مورد میوم زیر مخاطی رحم تحت هیستروسکوپ
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی روش ها و اثرات of برای درمان ۸۳ مورد از submucosal myoma رحم تحت hysteroscope
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods:From January 2008 -2010 in January by hysteroscopic resection of uterine submucous myoma in 42 cases and with the same period the efficacy of abdominal myomectomy for comparison.
[ترجمه گوگل]روش کار: از ژانویه 2008 تا 2010 در دی ماه با رزکسیون هیستروسکوپی میوم زیرمخاطی رحم در 42 مورد و با همین مدت کارایی میومکتومی شکمی برای مقایسه انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: از ژانویه ۲۰۰۸ تا ژانویه سال ۲۰۰۸ توسط hysteroscopic resection از رحمی submucous myoma در ۴۲ پرونده و با دوره مشابه کارآیی of شکمی برای مقایسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective:To study CT characteristics and differential diagnosis of outprojecting subserous uterine myoma.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه ویژگی‌های CT و تشخیص افتراقی میوم ساب سروز رحم
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه ویژگی های CT و تشخیص افتراقی of رحمی outprojecting رحمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective : To study the effect and safety of treating submucous myoma by hysteroscope electrotomy.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر و ایمنی درمان میوم زیرمخاطی با الکتروتومی هیستروسکوپی
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر و ایمنی درمان submucous myoma توسط hysteroscope electrotomy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غده بافت ماهیچه (اسم)
myoma

غده ماهیچه ای (اسم)
myoma

انگلیسی به انگلیسی

• non-malignant muscular tumor (pathology)

پیشنهاد کاربران

myoma ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: ماهیچه تود
تعریف: تودینه ای خوش خیم که از یاخته های ماهیچه ای تشکیل شده است

بپرس