myeloma


(پزشکی) مخ آمو، غده ی مغز استخوان، میلوم، طب تومور بدخیم سلول های مغز استخوان

جمله های نمونه

1. All the patients had multiple myeloma which affects bone marrow.
[ترجمه گوگل]همه بیماران مبتلا به مولتیپل میلوما بودند که بر مغز استخوان تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]همه بیماران استخوان myeloma دارند که مغز استخوان را تحت تاثیر قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The increase in multiple myeloma was reported by the health authority and is being investigated.
[ترجمه گوگل]افزایش مولتیپل میلوما توسط مقامات بهداشتی گزارش شده و در حال بررسی است
[ترجمه ترگمان]این افزایش در چند استخوان از سوی مرجع بهداشتی گزارش شده است و مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Background The standard treatment for patients with multiple myeloma who are not candidates for high-dose therapy is melphalan and prednisone.
[ترجمه گوگل]پس زمینه درمان استاندارد برای بیماران مبتلا به مولتیپل میلوما که کاندیدای درمان با دوز بالا نیستند، ملفالان و پردنیزون است
[ترجمه ترگمان]پیشینه درمان استاندارد برای بیماران با چندین استخوان myeloma که برای درمان با دوز بالا داوطلب نیستند، melphalan و prednisone است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thus, the diagnosis of multiple myeloma in remission and secondary AML - M was established.
[ترجمه گوگل]بنابراین تشخیص مولتیپل میلوما در بهبودی و AML-M ثانویه مشخص شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تشخیص چند استخوان در بهبود و متوسطه (AML)برقرار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fuse spleen lymphocyte and myeloma cell.
[ترجمه گوگل]پیوند لنفوسیت طحال و سلول میلوم
[ترجمه ترگمان]cell Fuse lymphocyte و cell myeloma
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Although rare, multiple myeloma should be included in the differential diagnosis of osteosclerotic bone lesions.
[ترجمه گوگل]اگرچه نادر است، اما مولتیپل میلوما باید در تشخیص افتراقی ضایعات استخوانی استئواسکلروتیک گنجانده شود
[ترجمه ترگمان]اگرچه استخوان myeloma کمیاب است، اما استخوان myeloma چندگانه باید در تشخیص افتراقی آسیب های استخوان osteosclerotic وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Analyzed are 16 cases of multiple myelomas proved by osteostixis Also discussed are the early X-ray manifestations and differential diagnosis of multiple myeloma.
[ترجمه گوگل]16 مورد از مولتیپل میلوما که توسط استئواستیکس اثبات شده است مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]Analyzed ۱۶ مورد از myelomas چندگانه هستند که توسط osteostixis مورد بحث قرار گرفتند و در مورد نشانه های اولیه اشعه ایکس و تشخیص افتراقی چندین استخوان ران مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective: Multiple myeloma ( MM ) is a malignant disease of plasma cell.
[ترجمه گوگل]هدف: مولتیپل میلوما (MM) یک بیماری بدخیم سلول های پلاسما است
[ترجمه ترگمان]هدف: Multiple myeloma (MM)، یک بیماری بدخیم در سلول پلاسما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results: The patients with vertebral myeloma, the adnexal bones were diffusely invaded, which were patch and nodosity. The form of adnexal bone was normal or rare mass.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: بیماران مبتلا به میلوم مهره‌ای، استخوان‌های آدنکس به‌صورت انتشاری مورد تهاجم قرار گرفتند که به‌صورت پچ و ندوزیته بودند شکل استخوان آدنکس توده طبیعی یا نادر بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: بیماران with myeloma، استخوان adnexal مورد هجوم diffusely قرار گرفتند که patch و nodosity بودند شکل استخوان adnexal طبیعی یا کمیاب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In reviewing reports on amyloidosis patients with intestinal pseudo-obstruction, the patients with multiple myeloma tend to have extensive smooth muscle infiltration.
[ترجمه گوگل]در بررسی گزارش‌های مربوط به بیماران آمیلوئیدوز مبتلا به انسداد کاذب روده، بیماران مبتلا به مولتیپل میلوما تمایل به انفیلتراسیون گسترده عضلات صاف دارند
[ترجمه ترگمان]بیمارانی که myeloma multiple دارند، در مرور گزارش ها درباره amyloidosis بیمار مبتلا به pseudo روده، از نفوذ شدید ماهیچه استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Aredia had been used for more than five years to periodically treat high calcium levels in myeloma patients, Berenson said.
[ترجمه گوگل]برنسون گفت که آردیا برای بیش از پنج سال برای درمان دوره ای سطوح بالای کلسیم در بیماران میلوما استفاده شده بود
[ترجمه ترگمان]Berenson گفت که از Aredia برای بیش از پنج سال استفاده شده است تا به طور دوره ای سطوح بالای کلسیم را در بیماران myeloma درمان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Methods Three-colour direct immunofluorescence staining and multiparameter flow cytometry were used for analysis of 13 samples of immunophenotyping of multiple myeloma patients.
[ترجمه گوگل]روش ها رنگ آمیزی ایمونوفلورسانس مستقیم سه رنگ و فلوسیتومتری چند پارامتری برای تجزیه و تحلیل 13 نمونه ایمونوفنوتیپینگ بیماران مولتیپل میلوما استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش های Three رنگ آمیزی مستقیم رنگ آمیزی - و cytometry جریان multiparameter برای تجزیه و تحلیل ۱۳ نمونه immunophenotyping از بیماران myeloma multiple مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The lesson to be learned from the present case is that a transient plasma cell dyscrasia may present like multiple myeloma in the setting of heavy immunosuppression after organ transplantation.
[ترجمه گوگل]درسی که باید از مورد حاضر آموخت این است که یک دیسکرازی گذرا سلول های پلاسما ممکن است مانند مولتیپل میلوما در شرایط سرکوب شدید سیستم ایمنی پس از پیوند عضو ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]The که از وضعیت فعلی یاد گرفته می شود این است که a سلول پلاسما (dyscrasia cell may)در محیط پیوند سنگین بعد از پیوند ارگان می تواند مانند multiple myeloma باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Serum and urinary monoclonal proteins (M protein) were measured in 72 cases of multiple myeloma (MM) using rate nephelometry.
[ترجمه گوگل]پروتئین های مونوکلونال سرم و ادرار (پروتئین M) در 72 مورد مولتیپل میلوما (MM) با استفاده از روش نفلومتری اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]Serum Serum و پروتین های ادراری (ام پروتیین)در ۷۲ مورد از multiple multiple (MM)با استفاده از nephelometry rate اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

میلوما ( اسم ) : یک تومور بدخیم در مغز استخوان، انتهای استخوان های دراز یا در فک

بپرس