1. The frontal lobes are the last places where myelination occurs. These regions are responsible for higher-level reasoning, planning and judgment—skills that only come with experience.
[ترجمه گوگل]لوب های فرونتال آخرین مکان هایی هستند که میلین گذاری می شود این مناطق مسئول استدلال، برنامه ریزی و قضاوت در سطوح بالاتر هستند - مهارت هایی که فقط با تجربه به دست می آیند
[ترجمه ترگمان]بخش های قدامی آخرین مکان هایی هستند که در آن myelination رخ می دهد این مناطق مسیول استدلال سطح بالاتر، برنامه ریزی و مهارت های داوری هستند که تنها با تجربه همراه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بخش های قدامی آخرین مکان هایی هستند که در آن myelination رخ می دهد این مناطق مسیول استدلال سطح بالاتر، برنامه ریزی و مهارت های داوری هستند که تنها با تجربه همراه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. "We think the relative timing of pruning and myelination differs between strong and weak readers," says Yeatman.
[ترجمه گوگل]یتمن میگوید: «ما فکر میکنیم زمان نسبی هرس و میلین کردن بین خوانندههای قوی و ضعیف متفاوت است
[ترجمه ترگمان]Yeatman می گوید: \" ما فکر می کنیم زمان نسبی هرس و myelination بین خوانندگان قوی و ضعیف تفاوت دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Yeatman می گوید: \" ما فکر می کنیم زمان نسبی هرس و myelination بین خوانندگان قوی و ضعیف تفاوت دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. So it is with the forebrain's myelination during the late teens and early 20s.
[ترجمه گوگل]در اواخر نوجوانی و اوایل دهه 20 در مورد میلین شدن مغز جلویی نیز چنین است
[ترجمه ترگمان]پس این با the forebrain در اواخر نوجوانی و اوایل دهه ۲۰ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس این با the forebrain در اواخر نوجوانی و اوایل دهه ۲۰ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Exposure to environmental factors during crucial periods of myelination can have lifelong consequences.
[ترجمه گوگل]قرار گرفتن در معرض عوامل محیطی در طول دوره های حیاتی میلین می تواند عواقب مادام العمر داشته باشد
[ترجمه ترگمان]قرار گرفتن در معرض عوامل محیطی در طول دوره های حیاتی myelination می تواند پیامدهای بلندمدت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قرار گرفتن در معرض عوامل محیطی در طول دوره های حیاتی myelination می تواند پیامدهای بلندمدت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Increased myelination over time might be a side effect of excessive electrical stimulation.
[ترجمه گوگل]افزایش میلین در طول زمان ممکن است یک عارضه جانبی تحریک الکتریکی بیش از حد باشد
[ترجمه ترگمان]افزایش myelination در طول زمان ممکن است اثر جانبی تحریک الکتریکی بیش از حد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افزایش myelination در طول زمان ممکن است اثر جانبی تحریک الکتریکی بیش از حد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Notice one of the explanations offered was additional myelination - well, where do you get the fats and proteins for that?
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که یکی از توضیحات ارائه شده میلیناسیون اضافی بود - خوب، چربی ها و پروتئین ها را از کجا تهیه می کنید؟
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که یکی از توضیحات ارائه شده myelination اضافی است - خوب، کجا چربی ها و پروتئین ها را برای آن پیدا می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که یکی از توضیحات ارائه شده myelination اضافی است - خوب، کجا چربی ها و پروتئین ها را برای آن پیدا می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Conclusion: The fetal brain morphology and myelination can be clearly demonstrated and evaluated by MR imaging.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: مورفولوژی مغز جنین و میلیناسیون را می توان با تصویربرداری MR به وضوح نشان داد و ارزیابی کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: مورفولوژی مغز جنین و myelination را می توان به وضوح توسط تصویربرداری از تصویر نشان داد و مورد ارزیابی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: مورفولوژی مغز جنین و myelination را می توان به وضوح توسط تصویربرداری از تصویر نشان داد و مورد ارزیابی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Myelination on regenerated nerve fibers was investigated under electronic microscope.
[ترجمه گوگل]میلین روی فیبرهای عصبی بازسازی شده در زیر میکروسکوپ الکترونیکی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]Myelination بر روی الیاف عصبی احیا شده تحت میکروسکوپ الکترونیکی بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Myelination بر روی الیاف عصبی احیا شده تحت میکروسکوپ الکترونیکی بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Finally, remember myelination, where you sort of get this fatty sheath over your neuron to make it more effective?
[ترجمه گوگل]در نهایت، میلینسازی را به یاد بیاورید، جایی که این غلاف چربی را روی نورون خود قرار میدهید تا مؤثرتر شود؟
[ترجمه ترگمان]در نهایت، myelination را به خاطر داشته باشید، که در آن شما می توانید این غلاف چرب را بر روی نورون خود بیاورید تا موثرتر شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نهایت، myelination را به خاطر داشته باشید، که در آن شما می توانید این غلاف چرب را بر روی نورون خود بیاورید تا موثرتر شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. However, cases with porencephaly, global atrophy or delayed myelination of unilateral temporal lobe on MRI were more related to HIE.
[ترجمه گوگل]با این حال، موارد با پورانسفالی، آتروفی جهانی یا میلین شدن تاخیری لوب گیجگاهی یک طرفه در MRI بیشتر با HIE مرتبط بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، موارد مبتلا به porencephaly، لاغر شدن جهانی یا تاخیر بخشی از لوب گیجگاهی تک جانبه در ام آر آی بیشتر مربوط به hie بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، موارد مبتلا به porencephaly، لاغر شدن جهانی یا تاخیر بخشی از لوب گیجگاهی تک جانبه در ام آر آی بیشتر مربوط به hie بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Myelination is usually present in the brainstem, thalamus, and posterior limbs of the internal capsules.
[ترجمه گوگل]میلیناسیون معمولاً در ساقه مغز، تالاموس و اندام های خلفی کپسول های داخلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]Myelination معمولا در ناحیه brainstem، تالاموس، و عقبی کپسول های داخلی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Myelination معمولا در ناحیه brainstem، تالاموس، و عقبی کپسول های داخلی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Myelination generally proceeds in a wave from the back of the cerebral cortex (shirt collar) to its front (forehead) as we grow into adulthood.
[ترجمه گوگل]به طور کلی میلیناسیون به صورت موجی از پشت قشر مغز (یقه پیراهن) به جلوی آن (پیشانی) با رشد ما در بزرگسالی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]Myelination به طور کلی در موجی از پشت قشر مخ (یقه پیراهن)به جلو (پیشانی)که در بزرگسالی بزرگ می شویم ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Myelination به طور کلی در موجی از پشت قشر مخ (یقه پیراهن)به جلو (پیشانی)که در بزرگسالی بزرگ می شویم ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The white matter abnormalities are thought to reflect both defects in myelination and developmental abnormalities in neurons affecting these white matter connections.
[ترجمه گوگل]تصور میشود که ناهنجاریهای ماده سفید هم نقص در میلین و هم ناهنجاریهای رشدی در نورونها را منعکس میکنند که بر این اتصالات ماده سفید تأثیر میگذارند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که abnormalities ماده سفید هر دو نقص در myelination و اختلالات رشدی در نورون ها را نشان می دهند که این اتصالات سفید رنگ را تحت تاثیر قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که abnormalities ماده سفید هر دو نقص در myelination و اختلالات رشدی در نورون ها را نشان می دهند که این اتصالات سفید رنگ را تحت تاثیر قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Leukodystrophy is not an independent disease, but a general name of a group of genetic diseases with myelination or maintains disorder which often happens in children.
[ترجمه گوگل]لوکودیستروفی یک بیماری مستقل نیست، بلکه نام کلی گروهی از بیماری های ژنتیکی با میلین یا اختلال نگهدارنده است که اغلب در کودکان اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]Leukodystrophy یک بیماری مستقل نیست، بلکه نام عمومی گروهی از بیماری های ژنتیکی با myelination یا اختلالی است که اغلب در کودکان رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Leukodystrophy یک بیماری مستقل نیست، بلکه نام عمومی گروهی از بیماری های ژنتیکی با myelination یا اختلالی است که اغلب در کودکان رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید