myelin sheath

/ˈmaɪəˌlɪnˈʃiːθ//ˈmaɪəlɪnʃiːθ/

تش، ماده سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب را میپوشاند

جمله های نمونه

1. At the same time following surgery, the myelin sheath thickness and the cross section area of myelinated nerves in the experimental groups were significantly greater than that in the controls.
[ترجمه گوگل]در همان زمان پس از عمل جراحی، ضخامت غلاف میلین و سطح مقطع اعصاب میلین دار در گروه های تجربی به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود
[ترجمه ترگمان]در همان زمان پس از عمل جراحی، ضخامت غلاف میلین و سطح مقطع عصب - myelinated در گروه های تجربی به میزان قابل توجهی بیشتر از بخش کنترل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To destroy or remove the myelin sheath of a nerve fiber, as through disease.
[ترجمه گوگل]از بین بردن یا برداشتن غلاف میلین فیبر عصبی، مانند بیماری
[ترجمه ترگمان]برای نابود کردن یا حذف غلاف میلین یک فیبر عصبی، از طریق این بیماری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Most neurons are insulated by a myelin sheath formed by cells ( Schwann cells ) surrounding the axons.
[ترجمه گوگل]اکثر نورون ها توسط یک غلاف میلین که توسط سلول های (سلول های شوان) اطراف آکسون ها تشکیل شده است، عایق بندی می شوند
[ترجمه ترگمان]بیشتر نورون ها با غلاف میلین که توسط سلول ها (سلول های Schwann)در اطراف آکسون ها شکل می گیرند، عایق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion: Myelinated nerve fiber positive area and myelin sheath area are the more sensitive markers of the course and therapeutic outcome of DPN.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: ناحیه مثبت فیبر عصبی میلین دار و ناحیه غلاف میلین نشانگرهای حساس‌تر سیر و نتیجه درمانی DPN هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ناحیه حساس با فیبر عصبی و ناحیه غلاف میلین، نشانه های بسیار حساس مسیر و نتیجه درمانی of هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This myelin sheath is, basically, electrical tape, which is one reason that myelin, along with its associated cells, was classified as glia (Greek for "glue").
[ترجمه گوگل]این غلاف میلین، اساساً، نوار الکتریکی است، که یکی از دلایلی است که میلین، همراه با سلول های مرتبط با آن، به عنوان گلیا (به یونانی "چسب") طبقه بندی می شود
[ترجمه ترگمان]غلاف میلین، اساسا، نوار الکتریکی است که یکی از دلایلی است که میلین به همراه سلول های وابسته آن، به عنوان glia (واژه یونانی برای چسب)طبقه بندی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The neuropathies in myelin sheath and Nissl body were markedly attenuated in group K.
[ترجمه گوگل]نوروپاتی ها در غلاف میلین و بدن Nissl به طور قابل توجهی در گروه K کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]تصویر neuropathies در غلاف میلین و بدن Nissl به طور قابل توجهی در گروه K نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conduct the pathological observation on area of myelin sheath, extramedullary fiber and the cross section of myelin sheath of sciatic nerves.
[ترجمه گوگل]انجام مشاهدات پاتولوژیک در ناحیه غلاف میلین، فیبر خارج مدولاری و سطح مقطع غلاف میلین اعصاب سیاتیک
[ترجمه ترگمان]مشاهده the بر روی ناحیه غلاف میلین، الیاف extramedullary و قسمت عرضی غلاف میلین، اعصاب sciatic را انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Myelin sheath of sciatic nerve and Nissl bodies in neurons were demonstrated with staining of solechrome cyanin and buffered methylene blue, respectively.
[ترجمه گوگل]غلاف میلین عصب سیاتیک و اجسام Nissl در نورون ها به ترتیب با رنگ آمیزی سولکروم سیانین و متیلن بلو بافر شده نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]غلاف مغزی of عصبی و بدن Nissl در نورون ها به ترتیب با رنگ آمیزی of cyanin و متیلن کلراید آبی نشان داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Brain biopsy revealed severe damage to the myelin sheath. Question is, why?
[ترجمه گوگل]بیوپسی مغز آسیب شدیدی به غلاف میلین نشان داد سوال این است که چرا؟
[ترجمه ترگمان]نمونه برداری از مغز آسیب شدیدی به غلاف myelin نشون داد سوال اینه که، چرا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It forms the myelin sheath of nerve fibres which facilitates the transmission of nerve impulse and insulates against cross-talks.
[ترجمه گوگل]این غلاف میلین رشته های عصبی را تشکیل می دهد که انتقال تکانه های عصبی را تسهیل می کند و در برابر صحبت های متقابل عایق می شود
[ترجمه ترگمان]این رشته، غلاف میلین از الیاف عصبی را شکل می دهد که انتقال ایمپالس عصبی و insulates را در برابر مذاکرات متقابل تسهیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lacking a myelin sheath. Used of a nerve fiber.
[ترجمه گوگل]نداشتن غلاف میلین از فیبر عصبی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]بدون داشتن غلاف از فیبر عصبی استفاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And wide gaps appeared between axon and myelin sheath, and between layers of myelin shea.
[ترجمه گوگل]و شکاف های گسترده ای بین آکسون و غلاف میلین و بین لایه های شی میلین ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]و شکاف های گسترده بین آکسون و غلاف میلین، و فاصله بین لایه های میلین و میلین، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Result:The regenerated nerves of decimeter wave sides had more medullated fibers, larger mean axons diameters and thicker myelin sheath than those of control sides.
[ترجمه گوگل]نتیجه: اعصاب بازسازی‌شده طرف‌های موج دسی‌متری دارای الیاف مدوله‌تر، قطر متوسط ​​آکسون‌های بزرگ‌تر و غلاف میلین ضخیم‌تر نسبت به طرف‌های کنترل بودند
[ترجمه ترگمان]نتیجه: عصب دوباره احیا شده در کناره های موج decimeter، الیاف medullated بیشتری دارد، یعنی axons axons بزرگ تر و غلاف میلین بیشتر از those های کنترل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results Bad protein was positively expressed in the normal optic nerve myelin sheath and residual myelin portions of optic nerve tissues from traumatic atrophic eyes.
[ترجمه گوگل]ResultsBad پروتئین به طور مثبت در غلاف میلین عصب بینایی طبیعی و بخش میلین باقی مانده از بافت عصب بینایی از چشم های آتروفیک تروماتیک بیان شد
[ترجمه ترگمان]نتایج پروتیین بد به طور مثبت در غلاف میلین طبیعی بینایی و بخش های مغزی باقی مانده بافت های عصبی بینایی از چشمان atrophic traumatic نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• coating on the axons of nerve cells

پیشنهاد کاربران

myelin sheath ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: غلاف میلین
تعریف: لایه ای فسفولیپیدی که بعضی عصب ها را می پوشاند

بپرس