mycoplasma


(زیست شناسی) قارچ دشته، میکوپلاسما

جمله های نمونه

1. On the other hand, Mycoplasma infection was found in an abnormally high proportion of people with the syndrome.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، عفونت مایکوپلاسما در نسبت غیرطبیعی بالایی از افراد مبتلا به این سندرم یافت شد
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، عفونت Mycoplasma در تعداد بسیار بالایی از افراد مبتلا به سندرم found یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mycoplasma genital infection and of urethritis of sex of gonococcus of or cervicitis relevant, besides can cause prostatitis, epididymitis and infertility, etc.
[ترجمه گوگل]عفونت تناسلی مایکوپلاسما و اورتریت جنسی از گونوکوک یا سرویکیت مربوطه، علاوه بر این می تواند باعث پروستاتیت، اپیدیدیمیت و ناباروری و غیره شود
[ترجمه ترگمان]infection تناسلی یا of جنسی از جنس gonococcus یا cervicitis، علاوه بر این می تواند باعث ایجاد prostatitis، epididymitis، ناباروری و غیره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mycoplasma mainly exists in human and animal sinus tract mucous membrane, can cause prostatitis, of urethritis of sex of gonococcus of, the epididymitis, infertility, etc.
[ترجمه گوگل]مایکوپلاسما عمدتاً در غشای مخاطی مجرای سینوسی انسان و حیوان وجود دارد، می تواند باعث پروستاتیت، اورتریت جنسیتی گنوکوکی، اپیدیدیمیت، ناباروری و غیره شود
[ترجمه ترگمان]غشا مخاطی به طور عمده در غشا sinus انسان و حیوان وجود دارد و می تواند باعث ایجاد اختلال در روابط جنسی، of، ناباروری و غیره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dissolves the urea urea original body, the person mycoplasma, the reproductive organ mycoplasma is the normal crowd uropoiesis, the genital tract common parasitic fungus, but may the pathogenesis.
[ترجمه گوگل]اوره اوره بدن اصلی، فرد مایکوپلاسما، اندام تناسلی مایکوپلاسما حل می شود uropoiesis جمعیت طبیعی، دستگاه تناسلی قارچ انگلی مشترک، اما ممکن است پاتوژنز
[ترجمه ترگمان]dissolves، بدن اصلی اوره اوره، فرد mycoplasma، ارگان تولید مثل، the طبیعی uropoiesis، tract تناسلی شایع و قارچ انگل هستند، اما ممکن است بیماری زایی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Such as Mycoplasma Pneumonia, Actinobacillus pleuropneumoniae, Haemophilus parasuis and other virus diseases.
[ترجمه گوگل]مانند مایکوپلاسما پنومونی، Actinobacillus pleuropneumoniae، Haemophilus parasuis و سایر بیماری های ویروسی
[ترجمه ترگمان]ذات الریه Mycoplasma، Actinobacillus pleuropneumoniae، Haemophilus parasuis و دیگر بیماری های ویروسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. More then 80 % mycoplasma is susceptibility to doxycycline ( DOX ), azithromycin ( AZI ), roxithromyin ( ROX ).
[ترجمه گوگل]بیش از 80 درصد مایکوپلاسما به داکسی سایکلین (DOX)، آزیترومایسین (AZI)، روکسی ترومایین (ROX) حساس است
[ترجمه ترگمان]پس از آن، ۸۰ درصد mycoplasma برابر با doxycycline (dox)، azithromycin (AZI)، roxithromyin (ROX)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Purpose To make sure the incidence of pneumonic mycoplasma.
[ترجمه گوگل]هدف: اطمینان از بروز مایکوپلاسمای پنومونیکی
[ترجمه ترگمان]هدف برای اطمینان از وقوع رویداد of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This kind of mycoplasma may cause the uropoiesis, the genital tract infection, like non-gonococcus urethritis, feminine vaginitis, pelvic inflammatory disease, masculine prostatitis and so on.
[ترجمه گوگل]این نوع مایکوپلاسما ممکن است باعث ایجاد uropoiesis، عفونت دستگاه تناسلی مانند اورتریت غیر گونوکوکی، واژینیت زنانه، بیماری التهابی لگن، پروستاتیت مردانه و غیره شود
[ترجمه ترگمان]این نوع of ممکن است منجر به uropoiesis، عفونت دستگاه تناسلی، مانند non gonococcus، vaginitis زنانه، بیماری التهابی لگن، prostatitis مردانه و غیره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Price: 60 yuan, chlamydia and mycoplasma check around 150 yuan.
[ترجمه گوگل]قیمت: 60 یوان، چک کلامیدیا و مایکوپلاسما حدود 150 یوان
[ترجمه ترگمان]قیمت: ۶۰ یوان، chlamydia و mycoplasma حدود ۱۵۰ یوان چک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion Mycoplasma pneumonia can supervene with atelectasis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری پنومونی مایکوپلاسما می تواند با آتلکتازی جایگزین شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ذات الریه Mycoplasma را می توان با atelectasis مقایسه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pathogenicity is the important factor that mycoplasma infection need treatment.
[ترجمه گوگل]بیماری زایی عامل مهمی است که عفونت مایکوپلاسما نیاز به درمان دارد
[ترجمه ترگمان]pathogenicity عامل مهمی است که عفونت mycoplasma به درمان نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He ran a lot of tests and it turned out I had an infection called mycoplasma.
[ترجمه گوگل]او آزمایش های زیادی انجام داد و معلوم شد که من عفونتی به نام مایکوپلاسما دارم
[ترجمه ترگمان]آزمایش های زیادی انجام داده و معلوم شد که من یه عفونت دارم که بهش میگن mycoplasma
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rapid and accurate diagnostic testing capabilities for agents such as Mycoplasma are lacking in the United States.
[ترجمه گوگل]قابلیت‌های تست تشخیصی سریع و دقیق برای عواملی مانند مایکوپلاسما در ایالات متحده وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]قابلیت های آزمایش تشخیصی دقیق و دقیق برای عواملی مانند Mycoplasma در ایالات متحده کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusions: The main causes of chronic cough in children were mycoplasma pneumoniae infection, cough variant asthma, tuberculosis and postnasal drip syndrome.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: علل اصلی سرفه مزمن در کودکان عفونت مایکوپلاسما پنومونیه، آسم واریانت سرفه، سل و سندرم چکه پس از بینی بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: علل اصلی سرفه مزمن در کودکان مبتلا به عفونت pneumoniae، آسم متغیر سرفه، سل و سندرم قطره ای postnasal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس